رابطه انسان و خدا در حکمت متعالیه
نویسنده:
مقدسه خلیلی
،
مقاله نشریه: آیین حکمت » سال 1390 تابستان و پاییز 90 - مسلسل 9 - 8
چکیده:
مسألة رابطه انسان و خدا، مسئلهای بسیار قدیمی است، چون انسان فطرتاً رو به سوی بالا دارد. علاوه بر آن، در بسیاری از علوم از جمله فلسفه نیز قابل طرح است. در فلسفة ماقبل صدرا چون اصالت با ماهیت بود، علیت نیز در ماهیت مطرح میشد، از این رو خداوند به عنوان علة العلل معرفی میشد که برای ارتباطش با انسان به بینهایت واسطه نیاز داشت. ولی صدرا با اثبات اصالت وجود، مدار تمامی مباحث فلسفی را بر حول محور وجود قرار داد و چون نخی دانه دانه مسائل فلسفی را به هم مرتبط کرد. و با بیان تشکیک در وجود، علیت را به وجود رابط و مستقل برگرداند. فلسفه صدرا به این جا ختم نشد بلکه صدرا با تحلیل علیت و معلولیت به نظریة تجلی دست یافت و از آن طریق به وحدت شخصیه وجود رسید. در این نقطه از فلسفة او همة موجودات مظهر اسماء و صفات حق تعالی هستند و جز به ذات واحد او هیچگونه شئیتی ندارند و در محضر او حضور دارند و رابطهشان، رابطة جلوه و متجلی و عین الربط با قیوم است و برای وسایط، دیگر تأثیری در ایجاد و علم نیست. این خود دلیلی است بر این که خداوند، به همه ما علم حضوری دارد. ما نیز از آنجا که به نفس خود علم حضوری داریم و نفس نیز عین ربط به خداوند است پس به خدا نیز علم حضوری پیدا میکنیم. بنابراین بر طبق حکمت متعالیه، چه در بعد وجودی و چه در بعد معرفتی، خدا و انسان رابطه بیواسطه دارند و وسایط، مؤثر حقیقی نیستند.
مسألة رابطه انسان و خدا، مسئلهای بسیار قدیمی است، چون انسان فطرتاً رو به سوی بالا دارد. علاوه بر آن، در بسیاری از علوم از جمله فلسفه نیز قابل طرح است. در فلسفة ماقبل صدرا چون اصالت با ماهیت بود، علیت نیز در ماهیت مطرح میشد، از این رو خداوند به عنوان علة العلل معرفی میشد که برای ارتباطش با انسان به بینهایت واسطه نیاز داشت. ولی صدرا با اثبات اصالت وجود، مدار تمامی مباحث فلسفی را بر حول محور وجود قرار داد و چون نخی دانه دانه مسائل فلسفی را به هم مرتبط کرد. و با بیان تشکیک در وجود، علیت را به وجود رابط و مستقل برگرداند. فلسفه صدرا به این جا ختم نشد بلکه صدرا با تحلیل علیت و معلولیت به نظریة تجلی دست یافت و از آن طریق به وحدت شخصیه وجود رسید. در این نقطه از فلسفة او همة موجودات مظهر اسماء و صفات حق تعالی هستند و جز به ذات واحد او هیچگونه شئیتی ندارند و در محضر او حضور دارند و رابطهشان، رابطة جلوه و متجلی و عین الربط با قیوم است و برای وسایط، دیگر تأثیری در ایجاد و علم نیست. این خود دلیلی است بر این که خداوند، به همه ما علم حضوری دارد. ما نیز از آنجا که به نفس خود علم حضوری داریم و نفس نیز عین ربط به خداوند است پس به خدا نیز علم حضوری پیدا میکنیم. بنابراین بر طبق حکمت متعالیه، چه در بعد وجودی و چه در بعد معرفتی، خدا و انسان رابطه بیواسطه دارند و وسایط، مؤثر حقیقی نیستند.
رابطه انسان و خدا در حکمت متعالیه
3/21/2011 12:00:00 AM
نفس انسان، مثل اعلای خدا در حکمت متعالیه
مقاله نشریه: خردنامه صدرا » سال 1399 دوره 26، شماره 102 (زمستان 1399)
بررسی رابطه انسان و خدا از منظر حکمت متعالیه و قرآن با تأکید بر تفسیر المیزان
پایاننامه: باقرالعلوم(ع) - 1390 - [کارشناسی ارشد ناپیوسته]
کاربردهای امنیتی انسان شناسی حکمت متعالیه
نویسنده:
نجف لک زایی
،
مقاله نشریه: مطالعات راهبردی » سال 1389 (پياپي 50)، زمستان 1389 شماره4
برهان نفس بر اثبات خدا در حکمت متعالیه
نویسندگان:
مجتبی افشارپور
،
محمدتقی یوسفی
،
مقاله نشریه: آیین حکمت » سال 1394 بهار 94 - مسلسل 23
برهان نفس بر اثبات خدا در حکمت متعالیه
نویسندگان:
محمدتقی یوسفی
،
مجتبی افشارپور
،
مقاله نشریه: آیین حکمت » سال 1394 بهار 1394 شماره23
رابطه شریعت و سیاست از دیدگاه حکمت متعالیه
نویسنده:
محمدقاسم الیاسی
،
مقاله نشریه: علوم سیاسی » سال 1387 شماره چهل و سوم - پاییز 87
نگرشهای متعدد صدرا در تبیین رابطه انسان و خدا
نویسنده:
خدیجه هاشمی
،
مقاله نشریه: نقد و نظر » سال 1394 شماره 78
نسبت حکمت و شریعت در حکمت متعالیه
نویسنده:
مرتضی یوسفی راد
،
مقاله نشریه: مطالعات معرفتی در دانشگاه اسلامی » سال 1387 (پياپي 39)، پاييز 1387 شماره3
زیبایی در حکمت متعالیه
نویسنده:
مهدی پرویزی
، استاد راهنما:
غلامرضا اعوانی
، استاد مشاور 1:
محمدمهدی گرجیان
، استاد مشاور 2:
سیدرضی موسوی گیلانی
،
پایاننامه: باقرالعلوم(ع) - 1388 - [کارشناسی ارشد ناپیوسته]