نظریه تزاحم واجبات شرطی در قانونگذاری (نظریهای در قانونگذاری بر اساس عناوین ثانوی)
نویسنده:
حسنعلی علیاکبریان
،
مقاله نشریه: فقه » سال 1399 شماره 103
چکیده:
نظریه تزاحم واجبات شرطی در قانونگذاری، نظریهای درباره قلمرو و ضوابط قانونگذاری بر اساس عناوین ثانوی است. بنابر این نظریه، رعایت احکام اسلام (اعم از مباح و الزامی و وضعی) و اهداف دین و مقاصد شریعت در قانونگذاری واجب است؛ یعنی شرط صحت قانونگذاری و واجب شرطی در قانونگذاری است. اگر وجوب رعایت یک حکم شرعی در قانونگذاری با وجوب رعایت حکم شرعی دیگر، یا با وجوب رعایت هدفی از اهداف دین یا مقصدی از مقاصد شریعت در قانونگذاری تزاحم کرد و قانونگذار طرف دوم را أهم دانست، باید برای رعایت آن، قانون را مطابق طرف أهم وضع کند. محل بحث این نظریه، در موضعگیری قانونگذار در برابر حکم غیرأهم است. بر اساس این نظریه، او باید قانونی را که مربوط به حکم غیرأهم است مسکوت بگذارد یا مغایر با آن و مناسب با حکم أهم وضع کند. از آنجا که احکام مباح و الزامی و وضعی، و نیز اهداف دین و مقاصد شریعت، موضوع این واجب شرطی است، میتواند از این طریق طرف تزاحم قرار گیرد. معیار جواز سکوت قانون و نیز قانونگذاری مغایر با حکم شرعی، رعایت مرجحات همین تزاحم است. در این مقاله، ارکان این نظریه تبیین و به روش فقهی، در حد گنجایش یک مقاله، اثبات شده است. این نظریه در فضای گفتمان ولایت مطلقه فقیه و مبتنی بر آن است. یافتههای این مقاله مربوط به وظایف مجمع تشخیص مصلحت نظام در تصمیمگیری درباره مصوباتی از مجلس شورای اسلامی است که توسط شورای نگهبان، خلاف شریعت معرفی میشوند.
نظریه تزاحم واجبات شرطی در قانونگذاری، نظریهای درباره قلمرو و ضوابط قانونگذاری بر اساس عناوین ثانوی است. بنابر این نظریه، رعایت احکام اسلام (اعم از مباح و الزامی و وضعی) و اهداف دین و مقاصد شریعت در قانونگذاری واجب است؛ یعنی شرط صحت قانونگذاری و واجب شرطی در قانونگذاری است. اگر وجوب رعایت یک حکم شرعی در قانونگذاری با وجوب رعایت حکم شرعی دیگر، یا با وجوب رعایت هدفی از اهداف دین یا مقصدی از مقاصد شریعت در قانونگذاری تزاحم کرد و قانونگذار طرف دوم را أهم دانست، باید برای رعایت آن، قانون را مطابق طرف أهم وضع کند. محل بحث این نظریه، در موضعگیری قانونگذار در برابر حکم غیرأهم است. بر اساس این نظریه، او باید قانونی را که مربوط به حکم غیرأهم است مسکوت بگذارد یا مغایر با آن و مناسب با حکم أهم وضع کند. از آنجا که احکام مباح و الزامی و وضعی، و نیز اهداف دین و مقاصد شریعت، موضوع این واجب شرطی است، میتواند از این طریق طرف تزاحم قرار گیرد. معیار جواز سکوت قانون و نیز قانونگذاری مغایر با حکم شرعی، رعایت مرجحات همین تزاحم است. در این مقاله، ارکان این نظریه تبیین و به روش فقهی، در حد گنجایش یک مقاله، اثبات شده است. این نظریه در فضای گفتمان ولایت مطلقه فقیه و مبتنی بر آن است. یافتههای این مقاله مربوط به وظایف مجمع تشخیص مصلحت نظام در تصمیمگیری درباره مصوباتی از مجلس شورای اسلامی است که توسط شورای نگهبان، خلاف شریعت معرفی میشوند.
نظریه تزاحم واجبات شرطی در قانونگذاری (نظریهای در قانونگذاری بر اساس عناوین ثانوی)
3/20/2020 12:00:00 AM
مقایسه نظریه تزاحم واجبات شرطی در قانونگذاری با نظریات دیگر (در حوزه قانونگذاری بر اساس عناوین ثانوی)
نویسنده:
حسنعلی علی اکبریان
،
مقاله نشریه: فقه » سال 1401 شماره 109
پیش اجلاسیه کرسی نظریه پردازی «نظریه تزاحم واجبات شرطی در قانونگذاری»
کرسی و نشست: پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی » پژوهشکده فقه و حقوق » کرسی تخصصی - 1397
مجازات رجم در پرتو عناوین ثانوی
نویسندگان:
محمد نظری ندوشن
،
اردوان ارژنگ
،
مقاله نشریه: جستارهای فقهی و اصولی » سال 1396 شماره 2
مجازات رجم در پرتو عناوین ثانوی
نویسندگان:
اردوان ارژنگ
،
محمد نظری ندوشن
،
مقاله نشریه: جستارهای فقهی و اصولی » سال 1398 شماره 100
تأثیر نظریه خطابات قانونیه امام خمینی(ره) در فقه قانونگذاری
نویسنده:
سجاد قدک
،
مقاله نشریه: فرهنگ پژوهش » سال 1398 شماره 40-زمستان1398
بینامتنی روایی در صحیفة سجادیه بر اساس نظریة ژرار ژنت
نویسنده:
غلامرضا کریمی فرد
،
مقاله نشریه: فصلنامه مطالعات ادبی متون اسلامی » سال 1396 شماره 5
تحلیل خطبه فدکیه بر اساس نظریه کنش گفتاری
نویسنده:
مهدی داودآبادی فراهانی
،
مقاله نشریه: تاریخ اسلام » سال 1395 شماره 2 - تابستان 95 - مسلسل 66
نظریه اخلاق هنجاری اسلام بر اساس آیات قرآن
ناقد:
محمدمهدی فیروزمهر
، ارائه دهنده:
علی اکبر حسینی رامندی
،
کرسی و نشست: پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی » مرکز همکاریهای علمی و بینالملل » کرسی نقد - 1396
بررسی دو استدلال به نفع نظریه منطقدانان در تبیین معنای جملات شرطی
نویسنده:
علیرضا محمدی
،
مقاله نشریه: نقد و نظر » سال 1390 شماره 62