نقد و بررسی الحاد در فلسفه سارتر از منظر حکمت متعالیه
نویسندگان:
رضا پوراسمعیل
،
حسن عبدی
،
مقاله نشریه: آیین حکمت » سال 1400 زمستان99 _ مسلسل 46
چکیده:
انسان به عنوان موجودی که دارای قدرت عاقله است، همواره در تلاش برای کشف حقیقت هستی بوده است. یکی از اصلیترین پرسشهایی که در پی پاسخ به آن بوده است، یافت منشأ هستی و چگونگی پیدایش آن است. در این میان ادیان الهی و پیامبران در پی پاسخ به این مسئله مبادی توحید را تبیین کردند. پذیرش وجود واجب به عنوان اصل مشترک همه ادیان الهی و فیلسوفان الهی است؛ اما همواره بعضی از متفکران وجود واجب را متناقضنما میدانند؛ به طوری که به عقیده آنها نمیتوان وجود خدا را اثبات کرد. یکی از این متفکران ملحد، ژان پل سارتر است که در مهمترین اثر فلسفی خودش به عنوان هستی و نیستی، دو دلیل اصلی برای رد واجبالوجود ذکر کرده است. این دو دلیل که درحقیقت نقد دیدگاههای دکارت و لایبنیتس درباره واجب هستند، یکی به دنبال اثبات متناقضبودن وجود واجب است و دیگری ضرورت منطقی واجبالوجود را رد میکند. او همچنین وجود خدا را به عنوان یک موجود لغیره مانع تحقق آزادی انسانی میبیند. سارتر آزادی را به وجود انسان بر میگرداند و انسان را از هر گونه قید و بند رها میداند و به همین دلیل در نگاه او هر چیزی که مانع تحقق این آزادی ذاتی شود، نمیتواند موجود باشد و انسان برای فرار از این آزادی و مسئولیت خود مفهوم خدا را ساخته است. این پژوهش بر آن است با تبیین این دلایل، با مبانی حکمت الهی متعالیه که واجبالوجود در آن نقشی اساسی دارد، به نقد آنها بپردازد.
انسان به عنوان موجودی که دارای قدرت عاقله است، همواره در تلاش برای کشف حقیقت هستی بوده است. یکی از اصلیترین پرسشهایی که در پی پاسخ به آن بوده است، یافت منشأ هستی و چگونگی پیدایش آن است. در این میان ادیان الهی و پیامبران در پی پاسخ به این مسئله مبادی توحید را تبیین کردند. پذیرش وجود واجب به عنوان اصل مشترک همه ادیان الهی و فیلسوفان الهی است؛ اما همواره بعضی از متفکران وجود واجب را متناقضنما میدانند؛ به طوری که به عقیده آنها نمیتوان وجود خدا را اثبات کرد. یکی از این متفکران ملحد، ژان پل سارتر است که در مهمترین اثر فلسفی خودش به عنوان هستی و نیستی، دو دلیل اصلی برای رد واجبالوجود ذکر کرده است. این دو دلیل که درحقیقت نقد دیدگاههای دکارت و لایبنیتس درباره واجب هستند، یکی به دنبال اثبات متناقضبودن وجود واجب است و دیگری ضرورت منطقی واجبالوجود را رد میکند. او همچنین وجود خدا را به عنوان یک موجود لغیره مانع تحقق آزادی انسانی میبیند. سارتر آزادی را به وجود انسان بر میگرداند و انسان را از هر گونه قید و بند رها میداند و به همین دلیل در نگاه او هر چیزی که مانع تحقق این آزادی ذاتی شود، نمیتواند موجود باشد و انسان برای فرار از این آزادی و مسئولیت خود مفهوم خدا را ساخته است. این پژوهش بر آن است با تبیین این دلایل، با مبانی حکمت الهی متعالیه که واجبالوجود در آن نقشی اساسی دارد، به نقد آنها بپردازد.
نقد و بررسی الحاد در فلسفه سارتر از منظر حکمت متعالیه
3/21/2021 12:00:00 AM
جنسیت و روح از منظر فلسفه اسلامی (حکمت متعالیه)
پایاننامه: باقرالعلوم(ع) - 1384 - [کارشناسی ارشد ناپیوسته]
سياست متعاليه از منظر حكمت متعاليه جلد چهارم
نویسنده:
منصور ميراحمدي
،
طرح پژوهشی: قرارداد هاي اعضاي هيئت علمي ومحققين رسمي » از تاریخ: 1397/07/04 تا تاریخ: 1397/11/01
بررسی شخصبودن خداوند و چالشهای آن از منظر حکمت متعالیه
نویسندگان:
محمد باقر دهقان
،
یارعلی کرد فیروزجائی
،
مقاله نشریه: آیین حکمت » سال 1402 بهار 1401 مسلسل 51
نقد حکمت متعالیة صدرایی از منظر عرفان نقد نظریة اصالت وجودهای خاص
نویسنده:
حسین عشّاقی
،
مقاله نشریه: آیین حکمت » سال 1400 زمستان99 _ مسلسل 46
فلسفه علم سیاست و حکمت متعالیه
نويسنده:
محمد پزشگی
،
کتاب: دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی - 1398
نقد و بررسی ماهیـت گرانش از منظر فلسفه و فیزیک
مقاله نشریه: آیین حکمت » سال 1395 زمستان 95 - مسلسل 30
ضرورت علّى در فلسفه تحلیلى و حکمت متعالیه
نویسنده:
محسن جوادی
،
مقاله نشریه: حوزه » سال 1378 شماره 93