مبانی انسانشناختی اخلاق از دیدگاه خواجه افضلالدین کاشانی
نویسندگان:
محمدربیع میرزایی
،
هادی صادقی
،
مقاله نشریه: اخلاق (مطالعات اخلاق کاربردی) » سال 1394 شماره 39
چکیده:
پژوهش حاضر برگرفته از پایاننامه کارشناسی ارشد نویسنده با عنوان «مبانی نظری اخلاق از دیدگاه باباافضل کاشانی» است. در این مقاله، بررسی مبانی انسانشناختی اخلاق از نگاه باباافضل که یکی از زمینههای لازم برای استخراج نظریۀ اخلاقی وی است، فراهم میشود. باباافضل ضمن اعتقاد به تشکیل انسان از سه جزء تن، جان و خرَد یا عقل، با تأکید بر رابطۀ شناختی و وجودیِ مثلثِ «خداشناسی، هستیشناسی و انسانشناسی» معتقد است که وجود تامّ و حقیقی هر چیز، صورت علمی و معقول آن است و بر همین اساس، کمال نهایی انسان نیز در بقای عقلانی اوست؛ زیرا کمالِ حیات و حسّ، به قوّۀ ادراک و تعقّل است و کمالِ ادراک و تعقّل نیز به فعلیت آن و کمال فعلیّت تعقّل و دانش و به اتّحاد عاقل و عقل و معقول است. از نگاه وی حقیقت وجودی انسان و بُعد جاودان او، به نفس عاقله و خرَدش وابسته است و سعادت حقیقی انسان این است که در عالم نفسانی، صورت نفسانیاش به بهترین حالتِ علمی باشد. مهمترین بنمایههای این سعادت و کمال نفسانی، علم و یقین یا حکمت است؛ یعنی هدف نهایی انسان این است که دانایی بالقوه را به دانایی بالفعل تبدیل کند و به مرتبۀ عقل بالفعل برساند.
پژوهش حاضر برگرفته از پایاننامه کارشناسی ارشد نویسنده با عنوان «مبانی نظری اخلاق از دیدگاه باباافضل کاشانی» است. در این مقاله، بررسی مبانی انسانشناختی اخلاق از نگاه باباافضل که یکی از زمینههای لازم برای استخراج نظریۀ اخلاقی وی است، فراهم میشود. باباافضل ضمن اعتقاد به تشکیل انسان از سه جزء تن، جان و خرَد یا عقل، با تأکید بر رابطۀ شناختی و وجودیِ مثلثِ «خداشناسی، هستیشناسی و انسانشناسی» معتقد است که وجود تامّ و حقیقی هر چیز، صورت علمی و معقول آن است و بر همین اساس، کمال نهایی انسان نیز در بقای عقلانی اوست؛ زیرا کمالِ حیات و حسّ، به قوّۀ ادراک و تعقّل است و کمالِ ادراک و تعقّل نیز به فعلیت آن و کمال فعلیّت تعقّل و دانش و به اتّحاد عاقل و عقل و معقول است. از نگاه وی حقیقت وجودی انسان و بُعد جاودان او، به نفس عاقله و خرَدش وابسته است و سعادت حقیقی انسان این است که در عالم نفسانی، صورت نفسانیاش به بهترین حالتِ علمی باشد. مهمترین بنمایههای این سعادت و کمال نفسانی، علم و یقین یا حکمت است؛ یعنی هدف نهایی انسان این است که دانایی بالقوه را به دانایی بالفعل تبدیل کند و به مرتبۀ عقل بالفعل برساند.
مبانی انسانشناختی اخلاق از دیدگاه خواجه افضلالدین کاشانی
3/21/2015 12:00:00 AM
مبانى انسانشناختى سیره سیاسى نبوى
نویسنده:
مرتضى یوسفى راد
،
مقاله نشریه: علوم سیاسی » سال 1385 شماره سی و پنجم - پاییز 85
تحلیل مبانی انسانشناختی نظریههای امپریالیستی اکتسابمحور
مقاله نشریه: گفتمان نخبگان علوم انسانی » سال 1398 شماره 5
گسترۀ عصمت انبیا از دیدگاه خواجه نصیرالدین طوسی
مقاله نشریه: آیین حکمت » سال 1393 زمستان 93 - مسلسل 22
ضرورت حکومت و انواع آن از دیدگاه فیض کاشانى
نویسنده:
علی خالقی
،
مقاله نشریه: علوم سیاسی » سال 1378 سال دوم - شماره هفتم - زمستان 78
جایگاه عقل در معارف اعتقادی از دیدگاه فیض کاشانی
نویسنده:
احدالله قلی زاد برندق
،
مقاله نشریه: آیین حکمت » سال 1391 تابستان 91 - مسلسل 12
جایگاه عقل در معرفت دینی از دیدگاه فیض کاشانی
نویسنده:
احدالله قلی زاده برندق
، استاد راهنما:
محمدتقی سبحانی
، استاد مشاور 1:
احمد حسین شریفی
، استاد مشاور 2:
حسن معلمی
،
پایاننامه: باقرالعلوم(ع) - 1392 - [دکتری]