ایمان گروی: نظریات کرکگور، ویتگنشتاین و پلانتینگا
نویسنده:
رضا اکبری
،
کتاب: پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی - 1386
کلیدواژه:
استدلالهای فلسفی
،
باورهای دینی
،
بازیهای زبانی (ویتگنشتاین)
،
بینیازی از استدلال (پلانتینگا)
،
استدلالهای تاریخی (کرکگور)
چکیده:
نگارنده در این کتاب کوشیده تا دیدگاههای سه اندیشمند برجسته یعنی "کرکگور"، "ویتگنشتاین" و "پلانتینگا" را در خصوص استدلالهای فلسفی برای اثبات خداوند را بیارتباط و حتی مضر باورهای دینی میداند. وینگنشتاین با بهکارگیری مفاهیمی کلیدی همچون "بازیهای زبانی"، استدلالهای فلسفی را کاملا بیارتباط با باورهای دینی قلمداد میکند و پلانتینگا گزارهی "خداوند وجود دارد" را گزارهی بیپایه و بینیاز از استدلال تلقی میکند. به زعم نگارنده: "باورهای دینی در نگاه هر سه اندیشمند تمامی باورهای دینی را شامل میشوند. باورهای دینی، هرچه باشند، بینیاز از استدلال هستند و استدلال در مواردی مضر به حال آنهاست". وی خاطرنشان میسازد: "نوع نگرش این سه اندیشمند بزرگ دربارهی رابطهی استدلالهای عقلی و باورهای دینی متفاوت است. کرکگور در بحث خود، بیش از آنکه به استدلالهای متالهانی همچون آکونیاس نظر داشته باشد به استدلالهای تاریخی توجه دارد و این توجه از سیطرهی تفکر هگل در دوران او سربرآورده است. اما وینگنشتاین با نگاهی زبانشناختی به مقولهی رابطهی استدلالها و باورهای دینی میپردازد. این نوع نگرش که اختصاص به وینگنشتاین دارد، در دل خود از اندیشههای زبانشناختی به مسالهی مذکور توجه کرده است. او با نقد مبنا گروی سنتی، نظریهی خود را اثبات میکند. در این نگاه، مباحث تاریخی و زبان شناختی از جایگاه چندانی برخوردار نیستند. نوع نگرش پلانتینگا نیز با توجه به سیطرهی معرفتشناسی در فلسفههای تحلیلی عصری که در آن زندگی میکنیم کاملا طبیعی است."
نگارنده در این کتاب کوشیده تا دیدگاههای سه اندیشمند برجسته یعنی "کرکگور"، "ویتگنشتاین" و "پلانتینگا" را در خصوص استدلالهای فلسفی برای اثبات خداوند را بیارتباط و حتی مضر باورهای دینی میداند. وینگنشتاین با بهکارگیری مفاهیمی کلیدی همچون "بازیهای زبانی"، استدلالهای فلسفی را کاملا بیارتباط با باورهای دینی قلمداد میکند و پلانتینگا گزارهی "خداوند وجود دارد" را گزارهی بیپایه و بینیاز از استدلال تلقی میکند. به زعم نگارنده: "باورهای دینی در نگاه هر سه اندیشمند تمامی باورهای دینی را شامل میشوند. باورهای دینی، هرچه باشند، بینیاز از استدلال هستند و استدلال در مواردی مضر به حال آنهاست". وی خاطرنشان میسازد: "نوع نگرش این سه اندیشمند بزرگ دربارهی رابطهی استدلالهای عقلی و باورهای دینی متفاوت است. کرکگور در بحث خود، بیش از آنکه به استدلالهای متالهانی همچون آکونیاس نظر داشته باشد به استدلالهای تاریخی توجه دارد و این توجه از سیطرهی تفکر هگل در دوران او سربرآورده است. اما وینگنشتاین با نگاهی زبانشناختی به مقولهی رابطهی استدلالها و باورهای دینی میپردازد. این نوع نگرش که اختصاص به وینگنشتاین دارد، در دل خود از اندیشههای زبانشناختی به مسالهی مذکور توجه کرده است. او با نقد مبنا گروی سنتی، نظریهی خود را اثبات میکند. در این نگاه، مباحث تاریخی و زبان شناختی از جایگاه چندانی برخوردار نیستند. نوع نگرش پلانتینگا نیز با توجه به سیطرهی معرفتشناسی در فلسفههای تحلیلی عصری که در آن زندگی میکنیم کاملا طبیعی است."
ایمان گروی: نظریات کرکگور، ویتگنشتاین و پلانتینگا
3/21/2007 12:00:00 AM
برای این سند علمی فایلی وجود ندارد
گناه ایمان گرایى ویتگنشتاین
نویسنده:
محمد لگنهاوسن ترجمه سیدمحمود موسوی
،
مقاله نشریه: نقد و نظر » سال 1379 شماره 26-25
نظریّهی اخلاق ویتگِنِشتاین
نویسنده:
مهدی میرابیان تبار
،
مقاله نشریه: اخلاق (مطالعات اخلاق کاربردی) » سال 1389 شماره 20
جریانشناسی نظریات ربا و بهره
ارائه دهنده:
حجت الاسلام والمسلمین موسویان
،
کرسی و نشست: » نشست علمی - 1384