مبانی فلسفی مدرنیسم
نویسنده:
سیدجلال عمادی پاشاکلایی
، استاد راهنما:
محمدمهدی گرجیان
، استاد مشاور 1:
علیرضا قائمی نیا
،
پایاننامه: باقرالعلوم(ع) - 1385 - [کارشناسی ارشد ناپیوسته]
کلیدواژه:
مدرنیته
،
مدرنیسم
،
مادی گرایی
،
تحول گرایی
،
اومانیسم
،
عقل گرایی
،
علم گرایی
،
سکولاریسم
،
لیبرالیسم
،
اخلاق مدرن
،
زیبایی شناسی
،
قرون وسطا
،
رنسانس
،
روشنگری
،
اصلاح دینی
،
عقلانیت
چکیده:
مبانب تفکر فلسفی، اصول جهان بینی را ارائه می دهند که این خود نوع زندگی و نحوه داوری ما را رقم می زند. التزام به هر مبنای فکری ای، استلزاماتی را برای حیات به بار می آورد که خود را در تبیینات و تاملات فلسفی، تدابیر سیاسی، اجتماعی و اقتصادی، حقوق، قواعد و غیره، جلوه می دهند. مدنیسم به عنوان شیوه ای فکری در تمدن غرب، از مخاطب خود می خواهد که مدرن باشد، یعنی: زندگی طبق شیوه هایی که در جامعه جدید بعد از قرون وسطای غرب ظهور کردند، تفکر طبق اصول معرفتی جدید و عقلانیت بر اساس معیارهای جدید(عملی) آن، قبل از هر چیز، مدرنیسم یک مسئله فرهنگی است که در برابر فرهنگ ها و تمدن های محلی و سنتی دیگر، مدعی کمال انسانی در پرتو تغییر فعال است و این فرایند را محدود به نفی سنت های به جا مانده و معقولیت بر اساس دستاوردهای علمی می کند. وضع مدرن با یک انسان نگری و در حقیقت، نگرش نو به قوه معرفت انسان، آغاز و با انسان گرایی عام ادامه می یابد. برخی از شرایط فکری و سیاسی و اجتماعی فرهنگی و عملی جامعه سنتی که قرون وسطی خوانده می شود تقاضای جامعه غرب را ررای تحول باعث شد و گسترش دادند. حوزه ها نوع و قلمرو این تحول بستگی به مواضع تحت کنترل سنت داشته است، به گواهی تاریخ همه حوزه های حیات بشر بوده اند. چون سنت پیشامدرن یک سنت دینی بود، نوعا بخشی از تحولات روشی در بخش دیگر محتوایی ضد دین کلیسایی بوده اند. شناخت مبانی تحولات ضروری است، زیرا به زندگی عملی، باورها، تمایلات و تصمیمات ما مرتبط هستند. مدرنیته و مدرنیسم نیز تحت این قاعده هستند. مدرنیسم به عنوان حامی فکری مدرنیته، بیانگر تحولاتی است که از رنسانس به بعد در جهان غرب روی داده اند که مصادف بود با دگرگونی هایی در موضوعات ادبی، فلسفی، عملی و... نقد مدرن کار خود را با هدف نفی اعتبار هر گونه مرجعیت خارجی و اصالت بخشیدن به عقل و آگاهی انسان در تاریخ و در هدایت حیات مترقی، آغاز می کند. و تفوق خود را با روشنگری و اوج خود را با علم پرستی، جشن می گیرد. زندگی مدرن در یک بستر علم باورانه و سکولار پیش می رود و اندیشه های محوری در آن اصالت و کفایت انسان و اندیشه ترقی باشد. مبانی فکری شامل اندیشه هایی معمولا در پنج حوزه است: متافیزیک( هستی شناسی)، معرفت شناسی، ارزش شناسی، انسان شناسی و روش شناسی. شناخت مبانی فلسفی مدرنیسم، شناخت مکاتب فکری است که تخصصا در یکی از حوزه های نام برده شده و یا به عنوان یک تفکر فلسفی مطرح شده و بسط یافته اند. در مجموع این مبانی بطور اجمالی عبارتند از: انسان گرایی، علم گرایی، عقل گرایی، تجربه گرایی، فرد گرایی، و لیبرالیسم، سکولاریسم، برابر گرایی، اخلاق، نفس و زیبایی شناسی. مدرن و... در بخش اول این پایان نامه، ضمن تبیین فرهنگ نامه ای مدرنیسم و اصطلاحات مربوطه، تحلیلی مختصر از وضع مدرن، قرون وسطا، طبقات دگرگونی در جامعه غربی و... در این بخش ضمن دسته بندی دگرگونی های منجر به مدرن و عصر مدرن ذیل سه طبقه تحول، تحویل و تقابل، به عوامل و ویژگی های وضع مدرن اشاره شده است. در بخش بعدی نیز مباحثی در باب مکاتب عام فکری مدرن مطرح شده اند. واژه های کلیدی، مدرنیته، مدرنیسم، مدرنیزاسیون، مادی گرایی، تحول گرایی، اومانیسم، علم گرایی، عقل گرایی، تجربه گرایی، فرد گرایی، سکولاریسم، لیبرالیسم، اخلاق مدرن، نفس مدرن، زیبایی شناسی، قرون وسطی، رنسانس، روشنگری، نهضت اصلاح دینی، عقلانیت.
مبانب تفکر فلسفی، اصول جهان بینی را ارائه می دهند که این خود نوع زندگی و نحوه داوری ما را رقم می زند. التزام به هر مبنای فکری ای، استلزاماتی را برای حیات به بار می آورد که خود را در تبیینات و تاملات فلسفی، تدابیر سیاسی، اجتماعی و اقتصادی، حقوق، قواعد و غیره، جلوه می دهند. مدنیسم به عنوان شیوه ای فکری در تمدن غرب، از مخاطب خود می خواهد که مدرن باشد، یعنی: زندگی طبق شیوه هایی که در جامعه جدید بعد از قرون وسطای غرب ظهور کردند، تفکر طبق اصول معرفتی جدید و عقلانیت بر اساس معیارهای جدید(عملی) آن، قبل از هر چیز، مدرنیسم یک مسئله فرهنگی است که در برابر فرهنگ ها و تمدن های محلی و سنتی دیگر، مدعی کمال انسانی در پرتو تغییر فعال است و این فرایند را محدود به نفی سنت های به جا مانده و معقولیت بر اساس دستاوردهای علمی می کند. وضع مدرن با یک انسان نگری و در حقیقت، نگرش نو به قوه معرفت انسان، آغاز و با انسان گرایی عام ادامه می یابد. برخی از شرایط فکری و سیاسی و اجتماعی فرهنگی و عملی جامعه سنتی که قرون وسطی خوانده می شود تقاضای جامعه غرب را ررای تحول باعث شد و گسترش دادند. حوزه ها نوع و قلمرو این تحول بستگی به مواضع تحت کنترل سنت داشته است، به گواهی تاریخ همه حوزه های حیات بشر بوده اند. چون سنت پیشامدرن یک سنت دینی بود، نوعا بخشی از تحولات روشی در بخش دیگر محتوایی ضد دین کلیسایی بوده اند. شناخت مبانی تحولات ضروری است، زیرا به زندگی عملی، باورها، تمایلات و تصمیمات ما مرتبط هستند. مدرنیته و مدرنیسم نیز تحت این قاعده هستند. مدرنیسم به عنوان حامی فکری مدرنیته، بیانگر تحولاتی است که از رنسانس به بعد در جهان غرب روی داده اند که مصادف بود با دگرگونی هایی در موضوعات ادبی، فلسفی، عملی و... نقد مدرن کار خود را با هدف نفی اعتبار هر گونه مرجعیت خارجی و اصالت بخشیدن به عقل و آگاهی انسان در تاریخ و در هدایت حیات مترقی، آغاز می کند. و تفوق خود را با روشنگری و اوج خود را با علم پرستی، جشن می گیرد. زندگی مدرن در یک بستر علم باورانه و سکولار پیش می رود و اندیشه های محوری در آن اصالت و کفایت انسان و اندیشه ترقی باشد. مبانی فکری شامل اندیشه هایی معمولا در پنج حوزه است: متافیزیک( هستی شناسی)، معرفت شناسی، ارزش شناسی، انسان شناسی و روش شناسی. شناخت مبانی فلسفی مدرنیسم، شناخت مکاتب فکری است که تخصصا در یکی از حوزه های نام برده شده و یا به عنوان یک تفکر فلسفی مطرح شده و بسط یافته اند. در مجموع این مبانی بطور اجمالی عبارتند از: انسان گرایی، علم گرایی، عقل گرایی، تجربه گرایی، فرد گرایی، و لیبرالیسم، سکولاریسم، برابر گرایی، اخلاق، نفس و زیبایی شناسی. مدرن و... در بخش اول این پایان نامه، ضمن تبیین فرهنگ نامه ای مدرنیسم و اصطلاحات مربوطه، تحلیلی مختصر از وضع مدرن، قرون وسطا، طبقات دگرگونی در جامعه غربی و... در این بخش ضمن دسته بندی دگرگونی های منجر به مدرن و عصر مدرن ذیل سه طبقه تحول، تحویل و تقابل، به عوامل و ویژگی های وضع مدرن اشاره شده است. در بخش بعدی نیز مباحثی در باب مکاتب عام فکری مدرن مطرح شده اند. واژه های کلیدی، مدرنیته، مدرنیسم، مدرنیزاسیون، مادی گرایی، تحول گرایی، اومانیسم، علم گرایی، عقل گرایی، تجربه گرایی، فرد گرایی، سکولاریسم، لیبرالیسم، اخلاق مدرن، نفس مدرن، زیبایی شناسی، قرون وسطی، رنسانس، روشنگری، نهضت اصلاح دینی، عقلانیت.
مبانی فلسفی مدرنیسم
3/21/2006 12:00:00 AM
سنت گرایی و مدرنیسم
نویسنده:
علی اکبر عباس تبار فیروزجایی
، استاد راهنما:
محمدمهدی گرجیان
، استاد مشاور 1:
علی شیروانی
،
پایاننامه: باقرالعلوم(ع) - - [کارشناسی ارشد ناپیوسته]
نقد مبانی فلسفی نظریه سرمایه فرهنگی بوردیو بر اساس مبانی فلسفی علامه طباطبائی ره
نویسندگان:
طیبه دهقانپور فراشاه
،
محمدمهدی گرجیان
،
مقاله نشریه: اسلام و مطالعات اجتماعی » سال 1402 شماره3(پیاپی43)
مبانی فلسفی اندیشه های سیاسی در اسلام
نویسنده:
منصور میراحمدی
،
مقاله نشریه: سیاست متعالیه » سال 1392 تابستان 1392 شماره1
مبانی فلسفی کاربرد خیال (تمثیل) در قرآن
نویسنده:
ید مهدی میرهادی
،
مقاله نشریه: مطالعات علوم قرآن » سال 1400 شماره 2