مبانی عقلی در تفسیر آیه شریفه «شهدالله»
نویسنده:
زهرا تفرجی شیرازی
،
مقاله نشریه: فرهنگ پژوهش » سال 1400 شماره 47- پاییز 1400
چکیده:
اصولیین غالبا معتقدندکه عقل میتواند بدون کمک گرفتن از کلام دینی، امری را ادراک کند و آن را معادل کلام وحی و دین در نظر بگیرد. اما روشن است که قرآن و فلسفه دو نظام معرفتی متمایز از یکدیگر هستند. در فلسفه سخن از مفاهیمی کاملا عقلی چون واجب بالذات و.. به میان میآید. واجب الوجود بالذات، به معنی موجودی است که هستی او، ناشی از موجود دیگری نیست و از سوی ذاتِ خودِ او، وجود او و وجود همه جهات و صفات او برایش دارای ضرورت است. پس واجب الوجود از جمیع وجوه واجب و واحد است. براساس نتایجی که از این بحث گرفته میشود ثابت میشود بحث از واجب بالذات که بحثی فلسفی است(چون موضوع آن موجود بما هو موجود است و..)، به معنای بحث از خداست. همچنین از راه تطبیق «اوصاف منحصر در فرد الله» به اوصاف واجب بالذات، ثابت میشود تنها مصداق خدای فلسفه، الله ادیان است. پس از اطمینان از قابل مقایسه بودن الله و خدای فلسفه وسیر استدلالها در این دو حوزه، میتوانیم معادلی در فلسفه برای شهادت خداوند برالوهیت و وحدت خود در آیه شهدالله بیابیم. طبق مشهور، برهان صدیقین با این معنا در آیه تطبیق مینماید.در باب براهین اثبات خدا برهانی برتر است که با کمترین واسطه بتواند خدا را اثبات کند و آن برهانی که در اثبات واجب، حد وسطی غیراز خود واجب نداشته باشد، اشرف براهین است. تقریبا همه براهین صدیقین سعی کردهاند «بدون وساطت مخلوق» واجب تعالی را اثبات کنند، اما علامه طباطبایی توانسته است کاری کند که نه تنها هیچ مخلوقی واسطه اثبات خداوند نباشد، بلکه برای ارائه این برهان به هیچ نظریهای هم نیاز نباشد، و تنها بدیهیات اولیه در آن استفاده شدهاند.
اصولیین غالبا معتقدندکه عقل میتواند بدون کمک گرفتن از کلام دینی، امری را ادراک کند و آن را معادل کلام وحی و دین در نظر بگیرد. اما روشن است که قرآن و فلسفه دو نظام معرفتی متمایز از یکدیگر هستند. در فلسفه سخن از مفاهیمی کاملا عقلی چون واجب بالذات و.. به میان میآید. واجب الوجود بالذات، به معنی موجودی است که هستی او، ناشی از موجود دیگری نیست و از سوی ذاتِ خودِ او، وجود او و وجود همه جهات و صفات او برایش دارای ضرورت است. پس واجب الوجود از جمیع وجوه واجب و واحد است. براساس نتایجی که از این بحث گرفته میشود ثابت میشود بحث از واجب بالذات که بحثی فلسفی است(چون موضوع آن موجود بما هو موجود است و..)، به معنای بحث از خداست. همچنین از راه تطبیق «اوصاف منحصر در فرد الله» به اوصاف واجب بالذات، ثابت میشود تنها مصداق خدای فلسفه، الله ادیان است. پس از اطمینان از قابل مقایسه بودن الله و خدای فلسفه وسیر استدلالها در این دو حوزه، میتوانیم معادلی در فلسفه برای شهادت خداوند برالوهیت و وحدت خود در آیه شهدالله بیابیم. طبق مشهور، برهان صدیقین با این معنا در آیه تطبیق مینماید.در باب براهین اثبات خدا برهانی برتر است که با کمترین واسطه بتواند خدا را اثبات کند و آن برهانی که در اثبات واجب، حد وسطی غیراز خود واجب نداشته باشد، اشرف براهین است. تقریبا همه براهین صدیقین سعی کردهاند «بدون وساطت مخلوق» واجب تعالی را اثبات کنند، اما علامه طباطبایی توانسته است کاری کند که نه تنها هیچ مخلوقی واسطه اثبات خداوند نباشد، بلکه برای ارائه این برهان به هیچ نظریهای هم نیاز نباشد، و تنها بدیهیات اولیه در آن استفاده شدهاند.
مبانی عقلی در تفسیر آیه شریفه «شهدالله»
3/21/2021 12:00:00 AM
بررسی مبانی عقلی آیه شریفه شهد الله ( الله لا اله الاهو .... آیه الکرسی
پایاننامه: باقرالعلوم(ع) - - [کارشناسی ارشد ناپیوسته]
مبانی عقلی تناسخ ملکوتی در حکمت متعالیه
نویسندگان:
علی شیروانی
،
معصومه شیخ الاسلامی
،
مقاله نشریه: آیین حکمت » سال 1396 بهار 96 - مسلسل 31
مبانی عقلی تجسم اعمال در حکمت متعالیه
نویسنده:
صدیقه شریعتی فر
، استاد راهنما:
محمدمهدی گرجیان
، استاد مشاور 1:
حسن معلمی
، استاد مشاور 2:
سیدمحمود موسوی
،
پایاننامه: باقرالعلوم(ع) - 1395 - [دکتری]
مبانی عقلی و نقلی ولایت تکوینی
نویسنده:
سیدمحمود موسوی
،
مقاله نشریه: آیین حکمت » سال 1391 پاییز 91 - مسلسل 13
اصطلاحشناسی مبانی تفسیر
نویسندگان:
محمدعلی تجری
،
احسان روحی دهکردی
،
مقاله نشریه: پژوهش های قرآنی » سال 1394 شماره 77
گرایش عقلی و اجتهادی در تفسیر «من وحی القرآن»
نویسنده:
سید محمدعلی ایازی
،
مقاله نشریه: پژوهش های قرآنی » سال 1389 شماره 64