عدالت به مثابه قاعده فقهى
مقاله نشریه: نقد و نظر » سال 1376 شماره 11-10
چکیده:
اگرچه منابع استنباط در فقه اسلامى، محدود به کتاب، سنت، اجماع و عقل است، اما قواعد و اصول استنباط و فقاهت مىتواند بسیار باشد. منابع، جایگاه جوشش فقه است و قواعد، اصول مسلم استخراجشده از آن منابع مىباشد که در: هماهنگسازى محتواى منابع; پاسخگویى به فروع; پر کردن منطقةالفراغ; و... مؤثر و مفید است.
به سخن دیگر; قواعد به سان تراز و شاقولى است که فقیه، در مقام استنباط، باید تلاش فکرى خویش را با آن هماهنگ سازد.
قواعد فقهیه و اصول، دو دانش همزادند که در خدمت فقاهت قرار گرفتهاند. در باب قواعد فقهیه نوشتهها بسیار است و فقیهان شیعى و سنى، بدان توجه ویژه مبذول داشتهاند; در این زمینه، آثار بسیارى، از تکنگاریهایى که به یک قاعده پرداختهاند تا مجموعههایى که شمار فراوانى از قواعد را به بحث گذاردهاند، از فقیهان به یادگار مانده است. (1)
با این همه مىتوان ادعا کرد که هنوز قواعد فقهى بسیارى وجود دارند که داراى نقش سرنوشتسازى در استنباط مىباشند، ولى هنوز به عنوان قاعده بدانها نظر نشده است. و اگرچه در لابهلاى فتواها و استدلالهاى فقهى از این قواعد بهره بسیار برده شده است، به صورت یک قاعده، مدون نگشته و حد و مرز آنها بوضوح تبیین نگردیده است.
اگرچه منابع استنباط در فقه اسلامى، محدود به کتاب، سنت، اجماع و عقل است، اما قواعد و اصول استنباط و فقاهت مىتواند بسیار باشد. منابع، جایگاه جوشش فقه است و قواعد، اصول مسلم استخراجشده از آن منابع مىباشد که در: هماهنگسازى محتواى منابع; پاسخگویى به فروع; پر کردن منطقةالفراغ; و... مؤثر و مفید است.
به سخن دیگر; قواعد به سان تراز و شاقولى است که فقیه، در مقام استنباط، باید تلاش فکرى خویش را با آن هماهنگ سازد.
قواعد فقهیه و اصول، دو دانش همزادند که در خدمت فقاهت قرار گرفتهاند. در باب قواعد فقهیه نوشتهها بسیار است و فقیهان شیعى و سنى، بدان توجه ویژه مبذول داشتهاند; در این زمینه، آثار بسیارى، از تکنگاریهایى که به یک قاعده پرداختهاند تا مجموعههایى که شمار فراوانى از قواعد را به بحث گذاردهاند، از فقیهان به یادگار مانده است. (1)
با این همه مىتوان ادعا کرد که هنوز قواعد فقهى بسیارى وجود دارند که داراى نقش سرنوشتسازى در استنباط مىباشند، ولى هنوز به عنوان قاعده بدانها نظر نشده است. و اگرچه در لابهلاى فتواها و استدلالهاى فقهى از این قواعد بهره بسیار برده شده است، به صورت یک قاعده، مدون نگشته و حد و مرز آنها بوضوح تبیین نگردیده است.
عدالت به مثابه قاعده فقهى
3/21/1997 12:00:00 AM
نسبت قاعدۀ عدالت با قواعد فقهی دیگر
نویسنده:
سید محمود طباطبائی
،
مقاله نشریه: فقه » سال 1395 شماره 87
بررسی دیدگاه «عدالت به مثابه استحقاق» رابرت نوزیک
نویسنده:
علی احمدی امین
،
مقاله نشریه: آیین حکمت » سال 1402 زمستان 1401 مسلسل 54
عدالت اجتماعی به مثابه پیشران علمی در عهد رضوی
نویسندگان:
سیدعلیرضا واسعی
،
طاهره سادات صالح شریعتی
،
مقاله نشریه: سیره پژوهی اهل بیت (علیهم السلام) رویکرد تمدنی » سال 1401 شماره 15
گفت وگو مقایسه قاعده عدالت با قاعده لاضرر
نویسنده:
حسنعلی علی اکبریان
،
مقاله نشریه: فقه » سال 1387 شماره 56
«قاعده تقابل» به مثابه یک اصل در تحلیل اجتماعی متون دینی
نویسنده:
محمدحسن احمدی
،
مقاله نشریه: گفتمان نخبگان علوم انسانی » سال 1397 شماره 3
مقایسۀ قاعدۀ اصولی با قاعده و مسألۀ فقهی
نویسنده:
سید جمال الدین موسوی
،
مقاله نشریه: جستار » سال 1384 شماره 7
بررسی قاعده فقهی و حقوقی درء
نویسنده:
محسن میرزایی
،
مقاله نشریه: جستار » سال 1387 20 (ویژه قواعد فقه 2)