نگرشی نوین به مسئلهی هنر با محوریت نمادشناسی در آراء فلسفی افلاطون و ملاصدرا
مقاله نشریه: پژوهشهای عقلی نوین » سال 1397 شماره 6
چکیده:
افلاطون و ملاصدرا هیچیک واژه نماد را در آراء خود به کار نبردهاند، اما بر اساس اصل حکایتگری و توجه به مبانی فلسفی دو فیلسوف میتوان جایگاه نماد را در اندیشهی آن دو تحلیل کرد. با ابتنا بر اهمیت نظریهی ایده و کیفیت محاکات مورد نظر افلاطون، چنین برداشت میگردد در اندیشهی وی نماد امری است که به نحو تشابهی خاص برمبنای رابطهی «بهرهمندی»، نشانگر ایده میباشد. در اندیشهی ملاصدرا نیز با تأمل در کیفیت حکایتی که برخاسته از مبانیِ فلسفی وی، یعنی اصالت و تشکیک وجود و نیز نحوهی محاکات در روابط علی است میتوان نماد را امری دانست که از امر نمادینهشدهای حکایت میکند که علت آن است و نماد به حکم هویت رقیقتی و تشابه ظلیِ حقیقی از آن محاکات دارد.
این پژوهش بر آن است تا با اتکاء به روشی تحلیلی ضمن تبیین جایگاه نماد در نگرش دوفیلسوف، هنر را با نگرش نمادشناسی مورد تدقیق قرار دهد. با تحلیل نمادشناسی در اندیشهی دو فیلسوف،در عین واگرایی مبانی فکریِ آن دو، نوعی همگرایی در ارتباط با نمادشناسی و بسط آن در حوزهی هنر میتوان یافت که نوعی تحول از بُعد فلسفی را نسبت به هنر برمیتابد و این رویکرد به سنجش و شفافسازی جایگاه هنر در اندیشهی آنها میانجامد.
افلاطون و ملاصدرا هیچیک واژه نماد را در آراء خود به کار نبردهاند، اما بر اساس اصل حکایتگری و توجه به مبانی فلسفی دو فیلسوف میتوان جایگاه نماد را در اندیشهی آن دو تحلیل کرد. با ابتنا بر اهمیت نظریهی ایده و کیفیت محاکات مورد نظر افلاطون، چنین برداشت میگردد در اندیشهی وی نماد امری است که به نحو تشابهی خاص برمبنای رابطهی «بهرهمندی»، نشانگر ایده میباشد. در اندیشهی ملاصدرا نیز با تأمل در کیفیت حکایتی که برخاسته از مبانیِ فلسفی وی، یعنی اصالت و تشکیک وجود و نیز نحوهی محاکات در روابط علی است میتوان نماد را امری دانست که از امر نمادینهشدهای حکایت میکند که علت آن است و نماد به حکم هویت رقیقتی و تشابه ظلیِ حقیقی از آن محاکات دارد.
این پژوهش بر آن است تا با اتکاء به روشی تحلیلی ضمن تبیین جایگاه نماد در نگرش دوفیلسوف، هنر را با نگرش نمادشناسی مورد تدقیق قرار دهد. با تحلیل نمادشناسی در اندیشهی دو فیلسوف،در عین واگرایی مبانی فکریِ آن دو، نوعی همگرایی در ارتباط با نمادشناسی و بسط آن در حوزهی هنر میتوان یافت که نوعی تحول از بُعد فلسفی را نسبت به هنر برمیتابد و این رویکرد به سنجش و شفافسازی جایگاه هنر در اندیشهی آنها میانجامد.
نگرشی نوین به مسئلهی هنر با محوریت نمادشناسی در آراء فلسفی افلاطون و ملاصدرا
3/21/2018 12:00:00 AM
نگرشی نوین به مساله اتحاد عاقل و معقول
نويسنده:
حسین دیبا
،
کتاب: مرکز انتشارات موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) - 1388
نگرشی نوین به مساله اتحاد عاقل و معقول
نويسنده:
حسین دیبا
،
کتاب: مرکز انتشارات موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) - 1383
بررسی تشبیه و تنزیه در هنر اسلامی با تکیه بر آراء ابن عربی و ملاصدرا در باب خیال
نویسنده:
احمد پهلوانیان
، استاد راهنما:
حسن معلمی
، استاد مشاور 1:
محمدمهدی گرجیان
، استاد مشاور 2:
سیدرضی موسوی گیلانی
،
پایاننامه: باقرالعلوم(ع) - 1394 - [دکتری]
آراء ملاصدرا در حوزة منطقِ تعریف
نویسنده:
عسکری سلیمانی امیری
،
مقاله نشریه: آیین حکمت » سال 1390 تابستان و پاییز 90 - مسلسل 9 - 8
واکاوی آراء اصولیان با محوریت نظر شیخ انصاری در استصحاب در حکم عقلی
نویسندگان:
طیبه بلوردی
،
محمد رضا علمی سولا
،
مقاله نشریه: جستارهای فقهی و اصولی » سال 1398 شماره 100
نگرشی نوین در تبیین ضرورت عقلی عمل به دستورات شرعی با تاکید بر آیات و روایات
نویسنده:
مهدی شجریان*
،
مقاله نشریه: عقل و دین » سال 1395 پاييز و زمستان 1395 شماره15
رهیافتی نوین به قاعده جری و تطبیق در ارتباط با پدیده اشتراک، مجاز و آراء علامه طباطبایی
نویسندگان:
مرضیه رستمیان
،
محمدعلی رضایی کرمانی
،
مقاله نشریه: پژوهش های قرآنی » سال 1397 شماره 88
بررسی تطبیقی پیوند فضیلت، معرفت و خیر در اندیشهی افلاطون و ملاصدرا
مقاله نشریه: پژوهشهای عقلی نوین » سال 1398 شماره 8
بررسی نظریه تعدد نفوس با تکیه بر آراء ملاصدرا
نویسنده:
احسان حصاری
،
مقاله نشریه: فرهنگ پژوهش » سال 1401 شماره 50- تابستان 1401