بررسی مقایسه ای مثل از دیدگاه افلاطون و شیخ اشراق
پایاننامه: باقرالعلوم(ع) - 1388 - [کارشناسی ارشد ناپیوسته]
کلیدواژه:
افلاطون
،
۴۲۷؟-۳۴۷؟ ق.م.
،
شیخ اشراق
،
مثل
،
ارباب انواع
،
ایده
،
انوار قاهره عرضیه
،
اصنام
،
طلسمات
چکیده:
در این رساله مثل از دیدگاه دو فیلسوف بزرگ و تاثیرگذار مورد کنکاش و بررسی قرار گرفته است. افلاطون چون در زمانی زندگی می کرد که سوفسطائان نفوذ علمی زیادی داشته اند و از طریق مغالطات خود افکار عمومی و به خصوص افکار متفکران را تخدیر کرده بودند و نگاه ابزاری بعلم را در سرلوحه کارهای خود قرار داده و جامعه را به طرف پرتگاه نسبیت گرایی علمی و اخلاقی سوق داده بودند نظریه مثل را مطرح کرد و با این اقدان فیلسوفانه خود خدمت بزرگی به علم و اخلاق کرد. او مثل را متعلق اصلی علم می دانست و قائل بود که جهان مادی نمی تواند ثابت و در نتیجه متعلق علم باشدو از این طریق را را بر سوفسطائیان بست. و این مساله نظریه مثل افلاطون را تحت شعاع خود قرار داده و چون طبق نظریه ایشان مثل حقائقی عینی می باشد تصمیم گرفت که جایگاه مثل را از حیث هستی شناسی روشن و تبیین کند وی جایگاه مثل را مادون مثال خیر یعنی خداوند و مافوق عالم ماده می دانست و در واقع واسطه فیض حضرت حق به عالم ماده می داند با این بیان که هر مثالی مادون خود را در عالم ماده ایجاد و تدبیر می کند و چون خداوند تمام مثل را ایجاد می کند لذا هیچ نحوه علیتی بین مثل قائل نیست هر چند که بعضی نسبت به بعضی دیگر افضلیت و برتری دارند. اما سهروردی نگاهش به مثل نگاهی هستی شناسانه است به همین دلیل برای ر نوع مستقلی در عالم ماده مثال و عقلی مناسبی قاعل است و در نظر وی این طور نیست که برای هر مفهومی مثالی وجود داشته باشد ایشان چون نظام فلسفی اش را بر اساس نور و ظلمت طراحی کرده لذا عالم عقول را عالم انوار قاهره و مافوق عقول را نور الانوار قرار داده است وی عالم نور را بصورت هرمی ترسیم می کند که در راس آن نور الانوار و در قاعده آن ارباب انواع و در بدنه آن عقول طویله می باشد. ارباب انواع حلقه واسطه بین انوار قاهره طویله و عالم ظلمت است به این معنا که عقول طویله عقول عرضیه را ایجاد و عقول عرضیه هم مادون فلک هشتم یعنی افلاک هفت گانه و عالم عناصر و موالید ثلاث را ایجاد و تدبیر می کند. سهروردی ارباب انواع را در عرض می داند و بین آنها علیتی قائل نیست به این معنا که هیچ رب النوعی نسبت به رب النوع دیگر علیت ندارد اگر چه بعضی نسبت به بعضی دیگر از شدت نوری بیشتری برخوردارند پس در عین عدم علیت بین آنها تشکیک وجود دارد. ایشان اگر چه به صراحت می گوید که این مطالب را از را شهود بدست آورده است ولی اولا آنها را مستدل کرده و ثانیا از فرشته شناسی حکمت فارسی و دیگر حکمای باستان نیز بهره برده است. سهروردی با طرح مثل در فلسفه اش هم کثرت عالم ماده را حل می کند و هم توجیه و تحلیلی عقلانی از بعضی روایات ارائه می دهد. کلید واژگان: افلاطون،شیخ اشراق، مثل، ارباب انواع، ایده، انوار قاهره عرضیه، اصنام، طلسمات.
در این رساله مثل از دیدگاه دو فیلسوف بزرگ و تاثیرگذار مورد کنکاش و بررسی قرار گرفته است. افلاطون چون در زمانی زندگی می کرد که سوفسطائان نفوذ علمی زیادی داشته اند و از طریق مغالطات خود افکار عمومی و به خصوص افکار متفکران را تخدیر کرده بودند و نگاه ابزاری بعلم را در سرلوحه کارهای خود قرار داده و جامعه را به طرف پرتگاه نسبیت گرایی علمی و اخلاقی سوق داده بودند نظریه مثل را مطرح کرد و با این اقدان فیلسوفانه خود خدمت بزرگی به علم و اخلاق کرد. او مثل را متعلق اصلی علم می دانست و قائل بود که جهان مادی نمی تواند ثابت و در نتیجه متعلق علم باشدو از این طریق را را بر سوفسطائیان بست. و این مساله نظریه مثل افلاطون را تحت شعاع خود قرار داده و چون طبق نظریه ایشان مثل حقائقی عینی می باشد تصمیم گرفت که جایگاه مثل را از حیث هستی شناسی روشن و تبیین کند وی جایگاه مثل را مادون مثال خیر یعنی خداوند و مافوق عالم ماده می دانست و در واقع واسطه فیض حضرت حق به عالم ماده می داند با این بیان که هر مثالی مادون خود را در عالم ماده ایجاد و تدبیر می کند و چون خداوند تمام مثل را ایجاد می کند لذا هیچ نحوه علیتی بین مثل قائل نیست هر چند که بعضی نسبت به بعضی دیگر افضلیت و برتری دارند. اما سهروردی نگاهش به مثل نگاهی هستی شناسانه است به همین دلیل برای ر نوع مستقلی در عالم ماده مثال و عقلی مناسبی قاعل است و در نظر وی این طور نیست که برای هر مفهومی مثالی وجود داشته باشد ایشان چون نظام فلسفی اش را بر اساس نور و ظلمت طراحی کرده لذا عالم عقول را عالم انوار قاهره و مافوق عقول را نور الانوار قرار داده است وی عالم نور را بصورت هرمی ترسیم می کند که در راس آن نور الانوار و در قاعده آن ارباب انواع و در بدنه آن عقول طویله می باشد. ارباب انواع حلقه واسطه بین انوار قاهره طویله و عالم ظلمت است به این معنا که عقول طویله عقول عرضیه را ایجاد و عقول عرضیه هم مادون فلک هشتم یعنی افلاک هفت گانه و عالم عناصر و موالید ثلاث را ایجاد و تدبیر می کند. سهروردی ارباب انواع را در عرض می داند و بین آنها علیتی قائل نیست به این معنا که هیچ رب النوعی نسبت به رب النوع دیگر علیت ندارد اگر چه بعضی نسبت به بعضی دیگر از شدت نوری بیشتری برخوردارند پس در عین عدم علیت بین آنها تشکیک وجود دارد. ایشان اگر چه به صراحت می گوید که این مطالب را از را شهود بدست آورده است ولی اولا آنها را مستدل کرده و ثانیا از فرشته شناسی حکمت فارسی و دیگر حکمای باستان نیز بهره برده است. سهروردی با طرح مثل در فلسفه اش هم کثرت عالم ماده را حل می کند و هم توجیه و تحلیلی عقلانی از بعضی روایات ارائه می دهد. کلید واژگان: افلاطون،شیخ اشراق، مثل، ارباب انواع، ایده، انوار قاهره عرضیه، اصنام، طلسمات.
بررسی مقایسه ای مثل از دیدگاه افلاطون و شیخ اشراق
3/21/2009 12:00:00 AM
تناسخ از دیدگاه شیخ اشراق
نویسنده:
محمدتقی یوسفی
،
مقاله نشریه: معرفت فلسفی » سال 1387 (پياپي 20)، تابستان 1387 شماره4
حاکم مطلوب از دیدگاه شیخ اشراق
نویسنده:
رجبعلی اسفندیار
،
مقاله نشریه: علوم سیاسی » سال 1381 (پياپي 17)، بهار 1381 شماره1
تاثیر افلاطون در آرای معرفت شناختی شیخ اشراق
مقاله نشریه: فرهنگ پژوهش » سال 1394 شماره 23 - پاییز 1394
تأثیر افلاطون در آرای معرفت شناختی شیخ اشراق
پایاننامه: باقرالعلوم(ع) - 1392 - [کارشناسی ارشد ناپیوسته]
نقد و بررسی نظریه اعتباریات شیخ اشراق از دیدگاه صدرا
مقاله نشریه: فرهنگ پژوهش » سال 1394 شماره 21 و 20 - زمستان 93 و بهار 1394
نقد و بررسی نظریه اعتباریات شیخ اشراق از دیدگاه صدرا
پایاننامه: باقرالعلوم(ع) - 1393 - [کارشناسی ارشد ناپیوسته]
بررسی تطبیقی قاعده امکان اشرف از دیدگاه شیخ اشراق و صدرالمتألهین
پایاننامه: باقرالعلوم(ع) - 1391 - [کارشناسی ارشد ناپیوسته]
بررسی مقایسه ای عقل گرایی از دیدگاه کانت و علامه طباطبایی
پایاننامه: باقرالعلوم(ع) - 1394 - [کارشناسی ارشد ناپیوسته]
بررسی مقایسه ای ایمان از دیدگاه ابن عربی و کی یرکگور
نویسنده:
احمد رزمخواه
، استاد راهنما:
یدالله یزدان پناه
، استاد مشاور 1:
عبدالحسین خسروپناه
، استاد مشاور 2:
محسن جوادی
،
پایاننامه: باقرالعلوم(ع) - 1390 - [دکتری]