مبانی اندیشه و عمل سیاسی علماء امامیه (از غیبت اکبر تا حمله مغول)
پایاننامه: باقرالعلوم(ع) - 1384 - [کارشناسی ارشد ناپیوسته]
چکیده:
غيبت كبرا جامعه اماميه را با بحرانهاى عميق و جدّى مواجه ساخت كه مهمترين آن خلأ رهبرى امام معصوم(عليه السلام) بود. تا زمان حضور معصومين در جامعه، از آنجا كه رهنمودهاى ايشان حقيقت خالص و بيانگر واقع شريعت بود، جايى براى اجتهاد و استدلالات عقلانى و بشرى در حيطه مباحث دينى باقى نمى گذاشت. اما با وقوع غيبت كبرا عقايد و انديشه هاى دينى در تعامل با شرايط زمانى و مكانى و به اصطلاح دنيوى كوشيد با تكيه بر ميراث متون دينى پيش از غيبت، خود را به سوى صعود عقل بشرى و راه يافتن به دركِ وحى باز نمايد. نخستين عالمان پس از غيبت يا همان محدّثان با تكيه بر «امامت نصى» و ميراث پيش از غيبت به تفسيرى دست يافتند كه قلمرو ديدگاه اماميه را در عرصه هاى سياسى محدود مى كرد و اماميه را از ورود در تعاملات سياسى، تا ظهور امام دوازدهم شيعيان بر حذر مى داشت. در اثر تحولات پس از غيبت كبرا، بويژه برپايى حكومت شيعى آل بويه و آغاز جريان فلسفى و عقلى در جهان اسلام، تغييرات ريشه اى و بنيادينى در انديشه علماء اماميه پديد آمد كه از آن به گشودن «باب اجتهاد» تعبير مى شود. هر دو گروه از علماء اماميه، محدّثان و مجتهدين (اصوليون) نسبت به مسائل درون مذهبى و برون مذهبى رفتارها و كنش هاى سياسى اى را از خود بروز دادند كه برخاسته از انديشه هاى سياسى آنان بود. سؤال اصلى مطرح در اين پژوهش چيستى و چرايى مبانى رفتار و انديشه سياسى علماء اماميه از غيبت كبرا تا حمله مغول است. فرضيه اى كه در پاسخ به سؤال مذكور قابل طرح است اين است كه مبانى رفتار و انديشه سياسى علما بر اساس «تقيه» و «انتظار» و «نيابت عام» فقها از سوى امام دوازدهم(عليه السلام) بود. با توجه به روش شناسى اسكينر، ابتدا زمينه هاى محلى (محيطى، سياسى، اجتماعى) هر دو گروه از علما بررسى شده، سپس به ايدئولوژى هاى رايج هر دو طيف مرود بحث قرار گرفته و نقش ايدئولوژها را در توليد معانى جديد بازگو كرده است. به عنوان نمونه در خصوص زمينه هاى ايدئولوژيك و زبانى، علماء اهل حديث متعلق به گرايش فقه حديثى و علماء طرفدار فقه اجتهادى متعلق به مكتب اصولى و خرد گرايى اند. بر اين اساس معانى «تقيه» و «انتظار» از اين دو ديدگاه كاملا متفاوت است. گرايش نخست انتظار ظهور را به زيستن در تقيه و انزواى سياسى تفسير مى كرد و گرايش دوم. با اقرار به وجوب وجود نظام سياسى در جامعه و تعاملات ناگزير شيعيان با حكومتها كوشيد حيات سياسى شيعه را با واقعيات منطبق ساخته و نه تنها حكومت غير معصوم را به رسميت بشناسد بلكه به جواز همكارى با آن نيز اذن دهد. شرح مجموعه زمينه هاى عملى و ايدئولوژيك و نقش آنها در فرايند توليد معنا به طور مفصل در فصول آتى مورد بررسى قرار گرفته است.
غيبت كبرا جامعه اماميه را با بحرانهاى عميق و جدّى مواجه ساخت كه مهمترين آن خلأ رهبرى امام معصوم(عليه السلام) بود. تا زمان حضور معصومين در جامعه، از آنجا كه رهنمودهاى ايشان حقيقت خالص و بيانگر واقع شريعت بود، جايى براى اجتهاد و استدلالات عقلانى و بشرى در حيطه مباحث دينى باقى نمى گذاشت. اما با وقوع غيبت كبرا عقايد و انديشه هاى دينى در تعامل با شرايط زمانى و مكانى و به اصطلاح دنيوى كوشيد با تكيه بر ميراث متون دينى پيش از غيبت، خود را به سوى صعود عقل بشرى و راه يافتن به دركِ وحى باز نمايد. نخستين عالمان پس از غيبت يا همان محدّثان با تكيه بر «امامت نصى» و ميراث پيش از غيبت به تفسيرى دست يافتند كه قلمرو ديدگاه اماميه را در عرصه هاى سياسى محدود مى كرد و اماميه را از ورود در تعاملات سياسى، تا ظهور امام دوازدهم شيعيان بر حذر مى داشت. در اثر تحولات پس از غيبت كبرا، بويژه برپايى حكومت شيعى آل بويه و آغاز جريان فلسفى و عقلى در جهان اسلام، تغييرات ريشه اى و بنيادينى در انديشه علماء اماميه پديد آمد كه از آن به گشودن «باب اجتهاد» تعبير مى شود. هر دو گروه از علماء اماميه، محدّثان و مجتهدين (اصوليون) نسبت به مسائل درون مذهبى و برون مذهبى رفتارها و كنش هاى سياسى اى را از خود بروز دادند كه برخاسته از انديشه هاى سياسى آنان بود. سؤال اصلى مطرح در اين پژوهش چيستى و چرايى مبانى رفتار و انديشه سياسى علماء اماميه از غيبت كبرا تا حمله مغول است. فرضيه اى كه در پاسخ به سؤال مذكور قابل طرح است اين است كه مبانى رفتار و انديشه سياسى علما بر اساس «تقيه» و «انتظار» و «نيابت عام» فقها از سوى امام دوازدهم(عليه السلام) بود. با توجه به روش شناسى اسكينر، ابتدا زمينه هاى محلى (محيطى، سياسى، اجتماعى) هر دو گروه از علما بررسى شده، سپس به ايدئولوژى هاى رايج هر دو طيف مرود بحث قرار گرفته و نقش ايدئولوژها را در توليد معانى جديد بازگو كرده است. به عنوان نمونه در خصوص زمينه هاى ايدئولوژيك و زبانى، علماء اهل حديث متعلق به گرايش فقه حديثى و علماء طرفدار فقه اجتهادى متعلق به مكتب اصولى و خرد گرايى اند. بر اين اساس معانى «تقيه» و «انتظار» از اين دو ديدگاه كاملا متفاوت است. گرايش نخست انتظار ظهور را به زيستن در تقيه و انزواى سياسى تفسير مى كرد و گرايش دوم. با اقرار به وجوب وجود نظام سياسى در جامعه و تعاملات ناگزير شيعيان با حكومتها كوشيد حيات سياسى شيعه را با واقعيات منطبق ساخته و نه تنها حكومت غير معصوم را به رسميت بشناسد بلكه به جواز همكارى با آن نيز اذن دهد. شرح مجموعه زمينه هاى عملى و ايدئولوژيك و نقش آنها در فرايند توليد معنا به طور مفصل در فصول آتى مورد بررسى قرار گرفته است.
مبانی اندیشه و عمل سیاسی علماء امامیه (از غیبت اکبر تا حمله مغول)
3/21/2005 12:00:00 AM
تاریخ اندیشه یا عمل سیاسى
نویسنده:
ابوالفضل شکوهى
،
مقاله نشریه: علوم سیاسی » سال 1380 سال چهارم - شماره سیزدهم - بهار 80
نقش علمای شیعه در گسترش تشیع در هند: از حمله مغول تا پایان دوره صفویه
نویسنده:
راضیه نجاتی حسینی
،
کتاب: پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی - 1395
کنشگری فقیهان حله در نشر فرهنگ اسلامی پس از حمله مغول
نویسنده:
مهدیه مهدوی کنی
،
مقاله نشریه: تاریخ اسلام » سال 1400 شماره 2 - تابستان 1400 - مسلسل 86
بررسی سیر تحول غیبت پژوهی امامیه، از نوبختی تا شیخ طوسی
نویسندگان:
نعمت الله صفری فروشانی
،
مجید احمدی کچایی
،
مقاله نشریه: انتظار موعود » سال 1392 تابستان 1392 شماره41
بررسی روابط امامیه با زیدیه تا پایان غیبت صغری
پایاننامه: باقرالعلوم(ع) - 1333 - [کارشناسی ارشد ناپیوسته]
مدرسه کربلا از حمله سلجوقیان تا فروپاشى بغداد
نویسنده:
عبدالحسین شهیدی صالحی
،
مقاله نشریه: حوزه » سال 1376 شماره 83
مبانی و اندیشه سیاسی محمدرضا حکیمی
نویسنده:
عبدالله نظرزاده اوغاز*
،
مقاله نشریه: سیاست متعالیه » سال 1399 دوره 8، شماره 31 (زمستان 1399)
تاریخ اجتماعی شیعیان امامیه بغداد از آغاز غیبت صغری تا سقوط آل بویه
نویسندگان:
راحله ضائفی
،
مجید احمدی کچایی
،
مقاله نشریه: مشرق موعود » سال 1397 زمستان 1397 شماره48