چکیده:
علوم انساني علومي هستند که در مرحله¬ي اول به شناخت و توصيف ابعاد مختلف انسان و نهاد اجتماعي او مي-پردازند و در مرحله¬ي بعد با تعيين وضعيت مطلوب در بعد مورد مطالعه¬ي خود، براي وصول به آن وضعيت توصيه هايي ارائه مي¬دهند. به همين دليل مي¬توان گفت که علوم انساني در هدف¬دهي و هدايت فرد و جامعه¬ي انساني جايگاهي ويژه دارند. يکي از مسائل موثر در ساختار اين علوم مسائل انسان¬شناسي است که به عنوان مباني انسان¬شناختي در تعيين اصول، اهداف، مسائل و پيکره¬ي آن نقش قابل توجهي را ايفا مي¬کند. مباحثي چون ترکيب انسان از نفس و بدن، جاودانگي انسان، وحدت انسان، دو رويه بودن نفس انساني، اصالت بعد ماوراي طبيعي انسان، اختيار انسان و هدف نهايي حيات او محوري ترين مباحث انسان¬شناسي اسلامي است که مي¬تواند بر طراحي ساختار علوم انساني موثر باشد. در اين راستا ابتدا با توجه به مباحث انسان¬شناختي مطرح شده، ماهيت موضوع علوم انساني تعيين گرديده است و سرانجام تاثير آن به طور کلي بر علوم انساني و به صورت جزيي بر هدف و روش علوم انساني مشخص شده است. واژگان کليدي: انسان‌شناسي، علم ديني، علوم انساني، اسلامي‌سازي علوم، علامه جعفری.

دانــلود