نقش فرهنگ در دینداری و شبکه معرفت دینی
نویسنده:
قدرتالله قربانی
،
مقاله نشریه: نقد و نظر » سال 1398 شماره 95
چکیده:
دینداری و شبکه معرفت دینی، شامل اعتقاد و عمل به نظام و شبکهای از باورها، اخلاق و اعمال عبادی میشود که میان آنها رابطه علّی تشکیکی برقرار است. همچنین در میان باورها، احکام و اعمال عبادی نیز رابطه شبکهای برقرار است؛ بهگونهایکه هرچه باورها، امور اخلاقی و اعمال عبادی به هستۀ مرکزی دین نزدیکتر باشند، دارای ثبات، کلیت و گاه عقلانیت بیشتری هستند و در مقابل، آن دسته از باورها، اخلاقیات و اعمال عبادی که از هستۀ مرکزی دین دورتر میشوند، به حاشیه دینداری و شبکه معرفت دینی نزدیکتر شده، تماس بیشتری با اجتماع، فرهنگ و معیشت مردم دارند. دراینجا فرهنگ در معنای عام آن، شامل مهمترین دستاوردها و عوامل معرفتی و غیرمعرفتی است که بر حاشیههای دینداری و شبکه معرفت دینی تأثیر میگذارد. درواقع براساس نوع فرهنگی که دین در آن بسط مییابد، میتوان از نوعی دینداری فرهنگی نام برد؛ یعنی دینداری، رنگ فرهنگ مربوطه را به خود گرفته و کارکرد آن مبتنی بر خصیصههای آن فرهنگ، تعریف میشود. البته پذیرش تأثیرات فرهنگ بر حاشیههای دینداری و شبکه معرفت دینی، به معنای تغییر ماهیت دینداری نیست؛ زیرا برخلاف تصور هواداران عرفیشدن دینداری در جامعه، گرچه رنگپذیری دینداری از فرهنگ مربوطه، در حاشیه شبکه دینداری بسیار قابل توجه است، هرچه به سمت هستۀ مرکزی این شبکه پیش میرویم، از تأثیرپذیریهای فرهنگی کاسته میشود و درواقع از دینداری، غبارروبی شده، زلال درونی آن بیشتر نمایان میگردد. در این مقاله، نشان داده میشود که تأثیرپذیریهای هستۀ مرکزی ادیان الهی، از چنین تأثیرات فرهنگیای بسیار ناچیز بوده و قابل مدیریت توسط دینداران است.
دینداری و شبکه معرفت دینی، شامل اعتقاد و عمل به نظام و شبکهای از باورها، اخلاق و اعمال عبادی میشود که میان آنها رابطه علّی تشکیکی برقرار است. همچنین در میان باورها، احکام و اعمال عبادی نیز رابطه شبکهای برقرار است؛ بهگونهایکه هرچه باورها، امور اخلاقی و اعمال عبادی به هستۀ مرکزی دین نزدیکتر باشند، دارای ثبات، کلیت و گاه عقلانیت بیشتری هستند و در مقابل، آن دسته از باورها، اخلاقیات و اعمال عبادی که از هستۀ مرکزی دین دورتر میشوند، به حاشیه دینداری و شبکه معرفت دینی نزدیکتر شده، تماس بیشتری با اجتماع، فرهنگ و معیشت مردم دارند. دراینجا فرهنگ در معنای عام آن، شامل مهمترین دستاوردها و عوامل معرفتی و غیرمعرفتی است که بر حاشیههای دینداری و شبکه معرفت دینی تأثیر میگذارد. درواقع براساس نوع فرهنگی که دین در آن بسط مییابد، میتوان از نوعی دینداری فرهنگی نام برد؛ یعنی دینداری، رنگ فرهنگ مربوطه را به خود گرفته و کارکرد آن مبتنی بر خصیصههای آن فرهنگ، تعریف میشود. البته پذیرش تأثیرات فرهنگ بر حاشیههای دینداری و شبکه معرفت دینی، به معنای تغییر ماهیت دینداری نیست؛ زیرا برخلاف تصور هواداران عرفیشدن دینداری در جامعه، گرچه رنگپذیری دینداری از فرهنگ مربوطه، در حاشیه شبکه دینداری بسیار قابل توجه است، هرچه به سمت هستۀ مرکزی این شبکه پیش میرویم، از تأثیرپذیریهای فرهنگی کاسته میشود و درواقع از دینداری، غبارروبی شده، زلال درونی آن بیشتر نمایان میگردد. در این مقاله، نشان داده میشود که تأثیرپذیریهای هستۀ مرکزی ادیان الهی، از چنین تأثیرات فرهنگیای بسیار ناچیز بوده و قابل مدیریت توسط دینداران است.
نقش فرهنگ در دینداری و شبکه معرفت دینی
3/21/2019 12:00:00 AM
نقش معرفت دینی در معرفت علمی
ارائه دهنده:
حجت الاسلام والمسلمین فتحعلی خانی
،
کرسی و نشست: » نشست علمی - 1386
معرفت دینی و معرفت تاریخی
نویسنده:
سیدحسین فلاح زاده
،
مقاله نشریه: قبسات » سال 1387 پاييز 1387 شماره49
هندسه معرفت دینی
نویسنده:
حسین سوزنچی
،
مقاله نشریه: رشد آموزش معارف اسلامی » سال 1390 پاييز 1390 شماره82
ساختار معرفت دینی
کرسی و نشست: پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی » مرکز همکاریهای علمی و بینالملل » کرسی نقد - 1388
مبانی اجتهاد (تاثیر معرفت بشری در معرفت دینی)
نویسنده:
ابوالقاسم فنایی
،
مقاله نشریه: نقد و نظر » سال 1374 شماره 4-3