مبانى اقتدار و زندگى سیاسى
نویسنده:
رحیم رئوفت
،
مقاله نشریه: نقد و نظر » سال 1378 شماره 22-21
چکیده:
پیچیدگى کنشهاى اجتماعى، بویژه آنگاه که ماهیتسیاسى مىیابند، غالبا مانع از درک و فهم درست رفتارها و روابط موجود در جامعه مىشود. این امر، در مواردى، پیامدهاى سیاسىاجتماعى شگرفى دارد; بهگونهاى که گاه مسیر سرنوشتیک جامعه را تحت تاثیر قرار مىدهد.
اهمیت این موضوع، بیشتر از آنجا سرچشمه مىگیرد که در جوامع در حال توسعه، پس از مدتى الگوهاى شناختى و رفتارى جامعه، بویژه در ارتباط با پدیده دولت و حکومت، چنان دستخوش دگرگونى مىشود که فهم کنش و واکنشهاى شهروندان، حتى براى خود دولتهاى نوساز و توسعهگرا نیز مشکل و، در مواردى، نومیدکننده مىگردد. نمونه بارز این پدیده، در سالهاى پایانى نظام پهلوى قابل مشاهده است که شاه بهرغم تلاشهایى که، به گمان خود، براى نوسازى کشور کرد با واکنش منفى شدیدى از سوى جامعه و مردم روبهرو شد و سرانجام، از قدرت ساقط گردید. درک این رفتار سیاسى مردم، چنان براى آخرین پادشاه تاریخ ایران، مشکل بود که تا آخر عمر نیز نتوانست از پس تحلیل آن برآید و، بهناچار، آن را به خیانت و ناجوانمردى دولتمردان وقت آمریکایى در حق خود، نسبت مىداد.
چرا شاه، بهرغم تجربه کمابیش درازمدتى که در امر کشوردارى داشت، از فهم و درک روند و فرآیندى که موجب افول اقتدار نظام شاهنشاهى در میان تودههاى مردم و، در نتیجه، پس زدن آن از سوى ملتشد، عاجز ماند؟
پیچیدگى کنشهاى اجتماعى، بویژه آنگاه که ماهیتسیاسى مىیابند، غالبا مانع از درک و فهم درست رفتارها و روابط موجود در جامعه مىشود. این امر، در مواردى، پیامدهاى سیاسىاجتماعى شگرفى دارد; بهگونهاى که گاه مسیر سرنوشتیک جامعه را تحت تاثیر قرار مىدهد.
اهمیت این موضوع، بیشتر از آنجا سرچشمه مىگیرد که در جوامع در حال توسعه، پس از مدتى الگوهاى شناختى و رفتارى جامعه، بویژه در ارتباط با پدیده دولت و حکومت، چنان دستخوش دگرگونى مىشود که فهم کنش و واکنشهاى شهروندان، حتى براى خود دولتهاى نوساز و توسعهگرا نیز مشکل و، در مواردى، نومیدکننده مىگردد. نمونه بارز این پدیده، در سالهاى پایانى نظام پهلوى قابل مشاهده است که شاه بهرغم تلاشهایى که، به گمان خود، براى نوسازى کشور کرد با واکنش منفى شدیدى از سوى جامعه و مردم روبهرو شد و سرانجام، از قدرت ساقط گردید. درک این رفتار سیاسى مردم، چنان براى آخرین پادشاه تاریخ ایران، مشکل بود که تا آخر عمر نیز نتوانست از پس تحلیل آن برآید و، بهناچار، آن را به خیانت و ناجوانمردى دولتمردان وقت آمریکایى در حق خود، نسبت مىداد.
چرا شاه، بهرغم تجربه کمابیش درازمدتى که در امر کشوردارى داشت، از فهم و درک روند و فرآیندى که موجب افول اقتدار نظام شاهنشاهى در میان تودههاى مردم و، در نتیجه، پس زدن آن از سوى ملتشد، عاجز ماند؟
مبانى اقتدار و زندگى سیاسى
3/21/1999 12:00:00 AM
مبانى اقتدار سیاسى در قرآن
نویسنده:
فرهنگ معارف و قرآن مرکز
،
مقاله نشریه: پاسدار اسلام » سال 1389 شماره 279
مبانی اسلامی اقتدار فرهنگی
نویسندگان:
نجف لک زایی
،
علی خندق آبادی
،
مقاله نشریه: مطالعات دفاعی استراتژیک » سال 1393 تابستان 1393 شماره56
اقتدار و مشروعیّت سیاسى در نگاه نراقى
نویسنده:
عباس مخلصی
،
مقاله نشریه: حوزه » سال 1380 شماره 108-107
مبانى اقتدار در فرهنگ سیاسى ایران (از تأسیس قاجاریه تا اواسط دوره ناصرى)
نویسنده:
رحیم رئوفت
،
مقاله نشریه: علوم سیاسی » سال 1380 سال چهارم - شماره چهاردهم - تابستان 80
مبانی اقتدار در دوران حکومت قاجار (با تأکید بر مبانی دینی)
پایاننامه: باقرالعلوم(ع) - 1378 - [کارشناسی ارشد ناپیوسته]
قیام تنباکو و اقتدار مرجعیت
نویسنده:
عبدالکریم پاک نیا تبریزی
،
مقاله نشریه: مجله ره توشه » سال 1399 شماره 1 رمضان
مبانى دینى و فرهنگ سیاسى مشارکتى
نویسنده:
سیدعلی میرموسوی
،
مقاله نشریه: نقد و نظر » سال 1375 شماره 8-7
مبانی و اندیشه سیاسی محمدرضا حکیمی
نویسنده:
عبدالله نظرزاده اوغاز*
،
مقاله نشریه: سیاست متعالیه » سال 1399 دوره 8، شماره 31 (زمستان 1399)