گوهر دین از منظر عرفان اسلامی
پایاننامه: باقرالعلوم(ع) - 1386 - [کارشناسی ارشد ناپیوسته]
چکیده:
«گوهر و صدف دين » مسأله ای فلسفی- کلامی است که هر چند بستر شکل¬گيری آن مغرب زمين بوده و زمان رويش آن دوره رنسانس می باشد ،اما اين تولدِ جغرافيايی آن را محصور ننموده و در چند دهه اخير ،توجه انديشمندان اسلامی را نيز به خود معطوف ساخته است. از جمله ديدگاههايی که در اين باب مطرح شده است، دو نظريه « تجربه دينی » و « حکمت خالده» است. در نگرش اول گوهر دين ،تجربه ای است که سبب می شود فاعل آن تجربه، ديندار تلقی گردد و صدف مجموعه باورها و عقايدی خواهد بود که با وصول به گوهر از آن استغناء حاصل می شود . در نظريه دوم بيان می شود که دينْ دارای دو ساحت ظاهری و باطنی است و سطح باطنی آن توحيدی است که بصورت حکمت خالده در درون انسان ديندار تجلی نموده و تنهاراه رسيدن به آن شهود می باشد .صدف نيز سنتهايی هستند – اعم ازد ين و يا تبعات آن در جامعه – که رهنمون به سوی گوهر ند و البته چه بسا صدفهای مختلفی در عرض يکديگر موصل به توحيد باشند. در عرف عرفان ،دين حقيقتیاست واحد که دارای تجليات سه گانه می باشد. رابطه ميان سه تجلی بر اساس ظهور و بطون است که سبب می شود لايه باطنیِ دين که همان توحيد عرفانی ويا وحدت شخصيه است ، گوهر دين بوده و جلوه های ظاهری اگر چه به عنوان صدف مطرح می شوند اما رقيقه همان حقيقت باطنی بوده ،فلذا هيچگاه قابل زوال نخواهند بود . آنچه در عرفان خصيصه بارزی به شمار می رود ،انفکاک گوهر دين از گوهر دينداری است ؛ اين دو هر چند ارتباط وثيقی با يکديگر دارند اما هر يک دارای واقعيتی نفس الامری هستند . دينداری دارای مراتب مختلفی است که بازگشت رابطه آنها نيز به ظهور و بطو.ن می باشد . آنچه عارف در مرحله نهايی دينداری واجد آن می شود ،شهود حق اليقينیِ توحيد عرفانی است .پس گوهر دين ودينداری بايکديگر متناظرند. ادبيات عارفانه عرفان نيز هر چند جنبه ای احساسی به خود می گيرد ،اما متاثر از مباحث هستی شناسانه آنهاست ؛ لذا ايشان عشق را دينی معرفی نموده که در نهايت آن اثنينيت ميان عاشق و معشوق محو شده و عاشق را فانی در معشوق می داند. در اين ميان هر چند گوهر دين و دينداری مقامی مشترک ميان اديان الهی محسوب می شود ، اما اين قولِ به وحدت جوهری اديان سبب پذيرش تکثر گرايي دينی نخواهد شد و تسليم به دينی خاص از لوازم اين نگرش است. در نهايت ديده می شود مباحث معرفتی عرفان در ارتباط با مواضع هستی شناسانه آنها بوده و البته ايشان در اين امور وامدار شريعت و فهم عميق آن هستند.
«گوهر و صدف دين » مسأله ای فلسفی- کلامی است که هر چند بستر شکل¬گيری آن مغرب زمين بوده و زمان رويش آن دوره رنسانس می باشد ،اما اين تولدِ جغرافيايی آن را محصور ننموده و در چند دهه اخير ،توجه انديشمندان اسلامی را نيز به خود معطوف ساخته است. از جمله ديدگاههايی که در اين باب مطرح شده است، دو نظريه « تجربه دينی » و « حکمت خالده» است. در نگرش اول گوهر دين ،تجربه ای است که سبب می شود فاعل آن تجربه، ديندار تلقی گردد و صدف مجموعه باورها و عقايدی خواهد بود که با وصول به گوهر از آن استغناء حاصل می شود . در نظريه دوم بيان می شود که دينْ دارای دو ساحت ظاهری و باطنی است و سطح باطنی آن توحيدی است که بصورت حکمت خالده در درون انسان ديندار تجلی نموده و تنهاراه رسيدن به آن شهود می باشد .صدف نيز سنتهايی هستند – اعم ازد ين و يا تبعات آن در جامعه – که رهنمون به سوی گوهر ند و البته چه بسا صدفهای مختلفی در عرض يکديگر موصل به توحيد باشند. در عرف عرفان ،دين حقيقتیاست واحد که دارای تجليات سه گانه می باشد. رابطه ميان سه تجلی بر اساس ظهور و بطون است که سبب می شود لايه باطنیِ دين که همان توحيد عرفانی ويا وحدت شخصيه است ، گوهر دين بوده و جلوه های ظاهری اگر چه به عنوان صدف مطرح می شوند اما رقيقه همان حقيقت باطنی بوده ،فلذا هيچگاه قابل زوال نخواهند بود . آنچه در عرفان خصيصه بارزی به شمار می رود ،انفکاک گوهر دين از گوهر دينداری است ؛ اين دو هر چند ارتباط وثيقی با يکديگر دارند اما هر يک دارای واقعيتی نفس الامری هستند . دينداری دارای مراتب مختلفی است که بازگشت رابطه آنها نيز به ظهور و بطو.ن می باشد . آنچه عارف در مرحله نهايی دينداری واجد آن می شود ،شهود حق اليقينیِ توحيد عرفانی است .پس گوهر دين ودينداری بايکديگر متناظرند. ادبيات عارفانه عرفان نيز هر چند جنبه ای احساسی به خود می گيرد ،اما متاثر از مباحث هستی شناسانه آنهاست ؛ لذا ايشان عشق را دينی معرفی نموده که در نهايت آن اثنينيت ميان عاشق و معشوق محو شده و عاشق را فانی در معشوق می داند. در اين ميان هر چند گوهر دين و دينداری مقامی مشترک ميان اديان الهی محسوب می شود ، اما اين قولِ به وحدت جوهری اديان سبب پذيرش تکثر گرايي دينی نخواهد شد و تسليم به دينی خاص از لوازم اين نگرش است. در نهايت ديده می شود مباحث معرفتی عرفان در ارتباط با مواضع هستی شناسانه آنها بوده و البته ايشان در اين امور وامدار شريعت و فهم عميق آن هستند.
گوهر دین از منظر عرفان اسلامی
3/21/2007 12:00:00 AM
انتخابات از منظر دین
ارائه دهنده:
احمد حبیب نژاد
،
محمدتقی اسلامی فراتی
،
کرسی و نشست: پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی » مرکز همکاریهای علمی و بینالملل » نشست علمی - 1392
اسلام، روح و گوهر دین در قرآن.
نویسنده:
عبدالرحیم سلیمانی
،
مقاله نشریه: پرتو وحی » سال 1396 پاييز و زمستان 1396 شماره2
قرآن، برهان و عرفان (بررسي رابطه دين، فلسفه و عرفان اسلامي) (جلسه اول)
کرسی و نشست: پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی » مرکز همکاریهای علمی و بینالملل » کرسی نقد - 1384
قرآن، برهان و عرفان (بررسي رابطه دين، فلسفه و عرفان اسلامي) (جلسه دوم)
کرسی و نشست: پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی » مرکز همکاریهای علمی و بینالملل » کرسی نقد - 1384
قرآن، برهان و عرفان (بررسي رابطه دين، فلسفه و عرفان اسلامي) (جلسه سوم)
کرسی و نشست: پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی » مرکز همکاریهای علمی و بینالملل » کرسی نقد - 1384