منابع و موانع شناخت در نهج البلاغه
پایاننامه: باقرالعلوم(ع) - 1384 - [کارشناسی ارشد ناپیوسته]
چکیده:
شناخت . آگاهی پیوسته گمشده و خواسته ی بشر بوده و در این مسیر قدم برمی داشته است. از منظر نهج البلاغه اگر چه انسان در بدو تولد آگاه و دانا متولد نشده، لیکن خدای سبحان توانایی کسب دانش و دانایی را در نهاد او به ودیعت نهاده است و با استفاده از منابع گوناگون معرفتی می تواند قله های مختلف شناخت را فتح نماید. حس، نخستین خاستگاه شناخت و آگاهی بشر است و گر چه شناخت و معرفتی ابتدایی به دست می دهد اما زیر بنایی ترین نوع شناخت است که طبق بیان امیر مومنان علیه السلام با آفرینش انسان ابزار آن نیز در وجود او پدید آمده است؛ امام علی(ع) در این خصوص می فرمایند:" پس، از دم خود در آن دمید تا به صورت انسان گردید: خداوند ذهن ها، که آن ذهن ها را به کار گیرد و اندیشه ای که تصرف او را پذیرد. با دست و پایی در خدمت او و اعضایی در اختیار و قدرت او. با دانشی که بدان حق را از باطل جدا کردن داند و مزه ها و بوها و رنگ ها و دیگر چیزها را شناختن تواند." از دیدگاه نهج البلاغه این کونه معرفت در عین اهمیت و نقش بسی مهمی که در حیات معرفتی انسان دارد، بسیار محدود می باشد.و به هیچ وجه توان نمایاندن حقایق غیر مادی را ندارد. از این رو امام علی(ع) می فرمایند: " نیست بینایی با دیده ها و چشم که گاهی چشم ها به دارنده خود دروغ می گویند." در نگاه امام علی(ع) بعد از حس، خاستگاه و منبع برتر عقل است. عقل لایه ا و سطوحی از واقعیت را می نمایاند که به هیچ وجه حس، توان نمایاندن آن را ندارد. بدین جهت آن حضرت بلافاصله پس از بیان ضعف حس می فرمایند: " و خرد خیانت نمی کند به کسی که از او پند و اندرز بخواهد." و در جای دیگری می فرمایند:" ان اغنی الغنا العقل: سرآمد بی نیازی ها خرد است." امیر مومنان علیه السلام در عین اینکه نقش معرفتی بس مهمی را برای عقل ترسیم می نمایند، برد و گستره معرفت دهی آن را محدود می دانند:" تو نیز به همان که حوزه فهم توست بسنده کن و با میزان های عقلی خود خدای را مسنج، و گرنه از تباه شدگانی." گروه محدودی از افراد بشر از منبع معرفتی برتری برخوردارند که شهود عرفانی نام دارد. برخورداری از این نوع شناخت، درک حقایقی ورای عالم ماده و مادیات را در پی خواهد داشت. امام علی(ع) درباره این گونه معرفت می فرمایند:" ان الله سبحانه و تعالی جعل الذکر جلاء ا للقلوب سمع به بعد الوقرة و تبصر به بعد العشوة؛ خداوند سبحان ذکر و یاد خود را صیقل و روشنایی دلها قرار داد که به سبب آن بعد از کری می شنوند، بعد از تاریکی می بینند." وحی بالاترین مرتبه شناخت و معرفت است که ب انبیای الهی اختصاصی دارد. این گونه ادراک که عبات باشد از القای مستقیم حقیقت از مقام شامخ الهی به درون انبیاء غیر از ادراک حسی، عقلی و عرفانی است. شناخت وحیانی زلال ترین نوع ادراک است که از هر گونه شک و شبهه و کدورت مصون است، از این رو امام علی(ع) درباره بعثت پیامبر اکرم(ص) می فرمایند: " ابتعثه بالنور و البرهان الجلی و المنهاج البادی و الکتاب الهادی: خداوند پیامبر خویش را با نوری درخشان، برهانی روشن گر، راهی بی ابهام و کتابی هدایت گر بر انگیخت." تلاش جویندگان دانش و دانایی همیشه نتیجه بخش نبوده است، گاه به جهت ره زنی اموری از قبیل تعصب، حب و بغض ها، آمال و آرزوهای دور و دراز، بیمار دلی، غفلت و... طالب حقیقت در پی سراب می رود و از درک واقعیت و حقیقت باز می ماند. با پژوهش در نهج البلاغه می توان به بسیاری از حجاب ها و موانع شناخت و آگاهی پی برد، مثل آنجا که امیر مومنان(ع) می فرمایند: " الهوی شریک العمی؛ هوی شریک کوری است." و یا می فرمایند:" عجب المرء بنفسه احد حساد عقله؛ خودشگفتی انسان، خرد را رقیبی است بدخواه."
شناخت . آگاهی پیوسته گمشده و خواسته ی بشر بوده و در این مسیر قدم برمی داشته است. از منظر نهج البلاغه اگر چه انسان در بدو تولد آگاه و دانا متولد نشده، لیکن خدای سبحان توانایی کسب دانش و دانایی را در نهاد او به ودیعت نهاده است و با استفاده از منابع گوناگون معرفتی می تواند قله های مختلف شناخت را فتح نماید. حس، نخستین خاستگاه شناخت و آگاهی بشر است و گر چه شناخت و معرفتی ابتدایی به دست می دهد اما زیر بنایی ترین نوع شناخت است که طبق بیان امیر مومنان علیه السلام با آفرینش انسان ابزار آن نیز در وجود او پدید آمده است؛ امام علی(ع) در این خصوص می فرمایند:" پس، از دم خود در آن دمید تا به صورت انسان گردید: خداوند ذهن ها، که آن ذهن ها را به کار گیرد و اندیشه ای که تصرف او را پذیرد. با دست و پایی در خدمت او و اعضایی در اختیار و قدرت او. با دانشی که بدان حق را از باطل جدا کردن داند و مزه ها و بوها و رنگ ها و دیگر چیزها را شناختن تواند." از دیدگاه نهج البلاغه این کونه معرفت در عین اهمیت و نقش بسی مهمی که در حیات معرفتی انسان دارد، بسیار محدود می باشد.و به هیچ وجه توان نمایاندن حقایق غیر مادی را ندارد. از این رو امام علی(ع) می فرمایند: " نیست بینایی با دیده ها و چشم که گاهی چشم ها به دارنده خود دروغ می گویند." در نگاه امام علی(ع) بعد از حس، خاستگاه و منبع برتر عقل است. عقل لایه ا و سطوحی از واقعیت را می نمایاند که به هیچ وجه حس، توان نمایاندن آن را ندارد. بدین جهت آن حضرت بلافاصله پس از بیان ضعف حس می فرمایند: " و خرد خیانت نمی کند به کسی که از او پند و اندرز بخواهد." و در جای دیگری می فرمایند:" ان اغنی الغنا العقل: سرآمد بی نیازی ها خرد است." امیر مومنان علیه السلام در عین اینکه نقش معرفتی بس مهمی را برای عقل ترسیم می نمایند، برد و گستره معرفت دهی آن را محدود می دانند:" تو نیز به همان که حوزه فهم توست بسنده کن و با میزان های عقلی خود خدای را مسنج، و گرنه از تباه شدگانی." گروه محدودی از افراد بشر از منبع معرفتی برتری برخوردارند که شهود عرفانی نام دارد. برخورداری از این نوع شناخت، درک حقایقی ورای عالم ماده و مادیات را در پی خواهد داشت. امام علی(ع) درباره این گونه معرفت می فرمایند:" ان الله سبحانه و تعالی جعل الذکر جلاء ا للقلوب سمع به بعد الوقرة و تبصر به بعد العشوة؛ خداوند سبحان ذکر و یاد خود را صیقل و روشنایی دلها قرار داد که به سبب آن بعد از کری می شنوند، بعد از تاریکی می بینند." وحی بالاترین مرتبه شناخت و معرفت است که ب انبیای الهی اختصاصی دارد. این گونه ادراک که عبات باشد از القای مستقیم حقیقت از مقام شامخ الهی به درون انبیاء غیر از ادراک حسی، عقلی و عرفانی است. شناخت وحیانی زلال ترین نوع ادراک است که از هر گونه شک و شبهه و کدورت مصون است، از این رو امام علی(ع) درباره بعثت پیامبر اکرم(ص) می فرمایند: " ابتعثه بالنور و البرهان الجلی و المنهاج البادی و الکتاب الهادی: خداوند پیامبر خویش را با نوری درخشان، برهانی روشن گر، راهی بی ابهام و کتابی هدایت گر بر انگیخت." تلاش جویندگان دانش و دانایی همیشه نتیجه بخش نبوده است، گاه به جهت ره زنی اموری از قبیل تعصب، حب و بغض ها، آمال و آرزوهای دور و دراز، بیمار دلی، غفلت و... طالب حقیقت در پی سراب می رود و از درک واقعیت و حقیقت باز می ماند. با پژوهش در نهج البلاغه می توان به بسیاری از حجاب ها و موانع شناخت و آگاهی پی برد، مثل آنجا که امیر مومنان(ع) می فرمایند: " الهوی شریک العمی؛ هوی شریک کوری است." و یا می فرمایند:" عجب المرء بنفسه احد حساد عقله؛ خودشگفتی انسان، خرد را رقیبی است بدخواه."
منابع و موانع شناخت در نهج البلاغه
3/21/2005 12:00:00 AM
برای این سند علمی فایلی وجود ندارد
منابع ابن ابی الحدید در شرح نهج البلاغه
نویسنده:
محسن رفعت
،
مقاله نشریه: آینه پژوهش » سال 1392 شماره 142
خداشناسی در نهج البلاغه
استاد راهنما:
احمد بهشتی
، دانشجو:
حسن سراج زاده
،
پایاننامه: وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه قم - 1378 - [کارشناسی ارشد]
الهیات در نهج البلاغه
نویسندگان:
لطف الله صافی گلپایگانی
،
بنیاد بین المللی نهج البلاغه
،
کتاب: بوستان کتاب - 1399
از نهج البلاغه اول تا نهج البلاغه دوم
نویسنده:
محمد اسفندیاری
،
مقاله نشریه: آینه پژوهش » سال 1370 شماره 7
حاکمیت و حکمرانی در نهج البلاغه
نویسنده:
محمد مهدی باباپور گل افشانی
،
کتاب: مرکز بين المللی ترجمه و نشر المصطفی (ص) - 1393
ترجمه و تفسیر نهج البلاغه: درآمدی بر شناخت امام علی و نهجالبلاغه
کتاب: دفتر نشر فرهنگ اسلامی - 1398