اخلاق باور (بررسی تحلیلی رهیافت ویلیام کلیفورد)
پایاننامه: باقرالعلوم(ع) - 1389 - [کارشناسی ارشد ناپیوسته]
چکیده:
بحث از نسبت بین دادههای وحیانی و یافتههای انسانی، یکی چالشیترین و تأثیرگذارترین مسألههای معرفتی و فلسفی بشر بوده است و ایدهها درباره آن در طیف گستردهای از تضاد کامل تا تأیید و همنوا بودن آن دو مطرح شده است. در قرن نوزدهم که قرن الحاد و لاادریگری نام گرفته است، ویلیام کلیفورد ایده «اخلاق باور» را مطرح کرد که براساس آن، اعتقاد به چیزی بدون فراهم آوردن قرائن و شواهد کافی، امری خطا و اخلاقاً نادرست شمرده میشد! او این مسأله را طی مقالهای منتشر نمود و تحولی در معرفت¬شناسی معاصر ایجاد کرد. این پژوهش سعی می¬کند در خلأ تحقیقی مستقل و جامع به زبان فارسی درباره این نظریه، به تفصیل و تحلیل آن بپردازد. فهم درست از اخلاق باور، مبتنی بر تبیین مفاهیمی مانند قرینهگرایی، وظیفهگرایی، درونگرایی، ارادهگرایی و مفاهیم متقابل آنهاست که این پژوهش به آنها می¬پردازد. مقاله کلیفورد که حول سه قسمت اصلیِ اهمیت تحقیق درباره باورها، ارزش مرجعیتِ علمی دیگران در پذیرش گفتههای آنها و محدوده¬های استنتاج است، به صورت تفصیلی گزارش شده و سعی بر آن بوده است تا سیر منطقی و نحوه چینش اجزای آن نمایان گردد. کتاب¬ها و مقاله¬های متعددی در نقد و دفاع از اخلاق باور به نگارش درآمده که نقدها در سه دستۀ نقد مبانی، نقد روش و فرآیند استدلال و نقد بر نتایج جای می¬گیرند. بعضی از این نقدها که در جهت ایمانگرایی و خردگریزی باورهای دینی یا کممهری به گوهر قدسی عقل و نیز از نگاه درون¬دینی مسیحی است، مقبول نمیافتد؛ اما عقلانیت حداکثری کلیفورد که شامل همه باورهای جزئی و ساده میشود و اینکه همه باورها دینی باید مستقیماً از عقل و استدلال عقلی نشأت بگیرند و برای همگان اثبات شده باشند نیز امری بیمبنا و فوق طاقت است. با این همه، رویکرد انتقادی کلیفورد به پذیرش بیرویه باورها و تقویت خوی زودباوری، امری پسندیده است. در مجموع می¬توان چهار محور کلی و اصلی برای مقاله کلیفورد برشمرد: قرینه¬گرایی و وظیفه¬گرایی، حداکثری بودن در این فرآیند، غیراخلاقی بودن تخلف از آن و نبودن این ملاک در باورهای دینی. ادعاهای اول و سوم، با توضیحاتی قابل پذیرش است؛ اما ادعاهای دوم و چهارم مقبول نیست. این موضوع هنوز جای پژوهشهای مستقل دارد و مخصوصاً نگاه درون¬دینی اسلامی به آن، ثمرات مبارکی خواهد داشت. کليدواژه¬ها: اخلاق، باور، کلیفورد، معرفتشناسی، توجیه، عقلانیت حداکثری، وظیفه، قرینه.
بحث از نسبت بین دادههای وحیانی و یافتههای انسانی، یکی چالشیترین و تأثیرگذارترین مسألههای معرفتی و فلسفی بشر بوده است و ایدهها درباره آن در طیف گستردهای از تضاد کامل تا تأیید و همنوا بودن آن دو مطرح شده است. در قرن نوزدهم که قرن الحاد و لاادریگری نام گرفته است، ویلیام کلیفورد ایده «اخلاق باور» را مطرح کرد که براساس آن، اعتقاد به چیزی بدون فراهم آوردن قرائن و شواهد کافی، امری خطا و اخلاقاً نادرست شمرده میشد! او این مسأله را طی مقالهای منتشر نمود و تحولی در معرفت¬شناسی معاصر ایجاد کرد. این پژوهش سعی می¬کند در خلأ تحقیقی مستقل و جامع به زبان فارسی درباره این نظریه، به تفصیل و تحلیل آن بپردازد. فهم درست از اخلاق باور، مبتنی بر تبیین مفاهیمی مانند قرینهگرایی، وظیفهگرایی، درونگرایی، ارادهگرایی و مفاهیم متقابل آنهاست که این پژوهش به آنها می¬پردازد. مقاله کلیفورد که حول سه قسمت اصلیِ اهمیت تحقیق درباره باورها، ارزش مرجعیتِ علمی دیگران در پذیرش گفتههای آنها و محدوده¬های استنتاج است، به صورت تفصیلی گزارش شده و سعی بر آن بوده است تا سیر منطقی و نحوه چینش اجزای آن نمایان گردد. کتاب¬ها و مقاله¬های متعددی در نقد و دفاع از اخلاق باور به نگارش درآمده که نقدها در سه دستۀ نقد مبانی، نقد روش و فرآیند استدلال و نقد بر نتایج جای می¬گیرند. بعضی از این نقدها که در جهت ایمانگرایی و خردگریزی باورهای دینی یا کممهری به گوهر قدسی عقل و نیز از نگاه درون¬دینی مسیحی است، مقبول نمیافتد؛ اما عقلانیت حداکثری کلیفورد که شامل همه باورهای جزئی و ساده میشود و اینکه همه باورها دینی باید مستقیماً از عقل و استدلال عقلی نشأت بگیرند و برای همگان اثبات شده باشند نیز امری بیمبنا و فوق طاقت است. با این همه، رویکرد انتقادی کلیفورد به پذیرش بیرویه باورها و تقویت خوی زودباوری، امری پسندیده است. در مجموع می¬توان چهار محور کلی و اصلی برای مقاله کلیفورد برشمرد: قرینه¬گرایی و وظیفه¬گرایی، حداکثری بودن در این فرآیند، غیراخلاقی بودن تخلف از آن و نبودن این ملاک در باورهای دینی. ادعاهای اول و سوم، با توضیحاتی قابل پذیرش است؛ اما ادعاهای دوم و چهارم مقبول نیست. این موضوع هنوز جای پژوهشهای مستقل دارد و مخصوصاً نگاه درون¬دینی اسلامی به آن، ثمرات مبارکی خواهد داشت. کليدواژه¬ها: اخلاق، باور، کلیفورد، معرفتشناسی، توجیه، عقلانیت حداکثری، وظیفه، قرینه.
اخلاق باور (بررسی تحلیلی رهیافت ویلیام کلیفورد)
3/21/2010 12:00:00 AM
توجیه باور: آری یا نه؟ (بررسی آرای ویلیام آلستن)
نویسنده:
محمد علی مبینی
،
کتاب: پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی - 1389
چیستی باور از منظر ویلیام آلستون
نویسنده:
مرتضی کمال آبادی
،
مقاله نشریه: فرهنگ پژوهش » سال 1401 شماره 50- تابستان 1401
بررسی تطبیقی دیدگاه ویلیام آلستون و صدرالمتالهین درباب توجیه باور دینی
نویسندگان:
حسن رضایی
،
محمدمهدی گرجیان عربی
،
مقاله نشریه: پژوهشنامه حکمت و فلسفه اسلامی » سال 1396 پاييز و زمستان 1396 شماره9
وظیفهشناسی باور؛ مروری بر دیدگاه ویلیام پی. آلستون
نویسنده:
محمدعلی مبینی
،
مقاله نشریه: نقد و نظر » سال 1387 شماره 50-49
فلسفه اخلاق ویلیام کی فرانکنا
نویسنده:
رحمت الله علیرحیمی
،
مقاله نشریه: اخلاق (مطالعات اخلاق کاربردی) » سال 1387 14.13
وظیه شناسی باور ؛ مروری بر دیدگاه ویلیام پی . آلستون
نویسنده:
محمدعلی مبینی
،
مقاله نشریه: نقد و نظر » سال 1387 (پياپي 50)، بهار و تابستان 1387 شماره1-2
بررسی رویکرد ویلیام آلستون در توجیه باور دینی؛ آثار و نتایج الاهیاتی و معرفتی
نویسندگان:
حسن رضائی
،
سید محمود موسوی
،
مقاله نشریه: آیین حکمت » سال 1399 بهار 99 - مسلسل 43
باور امن؛ بررسی روایت سوسا از شرط امنیت باور
نویسنده:
پیمان جباری
،
مقاله نشریه: نقد و نظر » سال 1393 شماره 73
بررسی تحلیلی ــ انتقادی تعهدات دولتها در رهیافت توسعه پایدار در چارچوب الگوی 2030
نویسندگان:
حوریه حسینی اکبرنژاد
،
هاله حسینی اکبرنژاد
،
مقاله نشریه: فلسفه حقوق » سال 1401 شماره 1