نوپوزیتیویسم و «تحلیل منطقى» در اندیشه فلسفى معاصر عرب (1)
نویسنده:
احمد ماضی ترجمه محمدتقی کرمی
،
مقاله نشریه: نقد و نظر » سال 1375 شماره 9
چکیده:
دامنه نوپوزیتیویسم (2) به حوزه کشورهاى غربى منحصر نمىشود، بلکه فراتر رفته و توجه پژوهشگران جهان غیر غربى را هم برانگیخته و مدافعانى نیز پیدا کرده است. دستاندرکاران فلسفه در جهان عربى (به عنوان بخشى از جهان سوم) توجه چندانى به آن نکردهاند که بتوان از پیدایش نگرههاى مختلف دربارهآن، سخن گفت.
با نگاهى گذرا به این مکتب (نوپوزیتیویسم)، درمىیابیم که هرگز مدافعان پرشورى (از متفکران عربى) نیافته است که بتواند یک جریان مسلط در اندیشه فلسفى ما به وجود آورد. البته زکى نجیب محمود (3) برجستهترین مدافع این مکتب در کشورهاى عربى است.
مدافع دیگر آن در حال حاضر عبدالرحمان مرحباست. گرچه این مکتب به جریانى پرنفوذ تبدیل نشده است، این بدین معنا نیست که توجه متفکران عرب را به خود جلب نکرده است. زیرا [چنانکه خواهیم دید] توجه بسیارى از این متفکران را برانگیخته و هرکس به نوعى خواه به عنوان مدافع و خواه به عنوان منتقد، با آن درگیر شده است.
به نظر من، محمود امین العالم، یحیى هویدى، عاطف احمد و یاسین خلیل بیشترین اهتمام خود را معطوف به این حوزه کردهاند. سؤالى که در اینجا به ذهن مىرسد این است که چرا نویسنده این مقال به نحلهاى توجه مىکند که در حوزه اندیشه فلسفى عربى معاصر، علىرغم همه مسائل، چندان پرنفوذ نبوده است؟ نخستین تلاشهاى من در مورد نوپوزیتیویسم به طور عموم و فلسفه زکى نجیب محمود به نحو خاص، به سالهاى تحصیلى دانشگاه باز مىگردد. (4)
دامنه نوپوزیتیویسم (2) به حوزه کشورهاى غربى منحصر نمىشود، بلکه فراتر رفته و توجه پژوهشگران جهان غیر غربى را هم برانگیخته و مدافعانى نیز پیدا کرده است. دستاندرکاران فلسفه در جهان عربى (به عنوان بخشى از جهان سوم) توجه چندانى به آن نکردهاند که بتوان از پیدایش نگرههاى مختلف دربارهآن، سخن گفت.
با نگاهى گذرا به این مکتب (نوپوزیتیویسم)، درمىیابیم که هرگز مدافعان پرشورى (از متفکران عربى) نیافته است که بتواند یک جریان مسلط در اندیشه فلسفى ما به وجود آورد. البته زکى نجیب محمود (3) برجستهترین مدافع این مکتب در کشورهاى عربى است.
مدافع دیگر آن در حال حاضر عبدالرحمان مرحباست. گرچه این مکتب به جریانى پرنفوذ تبدیل نشده است، این بدین معنا نیست که توجه متفکران عرب را به خود جلب نکرده است. زیرا [چنانکه خواهیم دید] توجه بسیارى از این متفکران را برانگیخته و هرکس به نوعى خواه به عنوان مدافع و خواه به عنوان منتقد، با آن درگیر شده است.
به نظر من، محمود امین العالم، یحیى هویدى، عاطف احمد و یاسین خلیل بیشترین اهتمام خود را معطوف به این حوزه کردهاند. سؤالى که در اینجا به ذهن مىرسد این است که چرا نویسنده این مقال به نحلهاى توجه مىکند که در حوزه اندیشه فلسفى عربى معاصر، علىرغم همه مسائل، چندان پرنفوذ نبوده است؟ نخستین تلاشهاى من در مورد نوپوزیتیویسم به طور عموم و فلسفه زکى نجیب محمود به نحو خاص، به سالهاى تحصیلى دانشگاه باز مىگردد. (4)
نوپوزیتیویسم و «تحلیل منطقى» در اندیشه فلسفى معاصر عرب (1)
3/20/1996 12:00:00 AM
تمدن و تجدد در اندیشه معاصر عرب
نویسنده:
حبیب الله بابایی
،
کتاب: پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی - 1390
تحلیل انتقادی «معقولات ثانیه فلسفی» در اندیشه «قاضی سعید قمی»
مقاله نشریه: نقد و نظر » سال 1400 شماره 102
تحلیل رابطه رویکرد اخلاق فلسفی اسلامی با فلسفه اخلاق معاصر
نویسندگان:
علی اصغر محمدزاده
،
سکینه کلانتری
،
مقاله نشریه: اخلاق (مطالعات اخلاق کاربردی) » سال 1399 شماره 38
علامه طباطبایى و الهیات فلسفى معاصر
نویسنده:
محمد لگنهاوسن ترجمه منصور نصیری
،
مقاله نشریه: نقد و نظر » سال 1380 شماره 28-27