نسبت اصل صحت و فساد با ماده 10 قانون مدنی و اصل آزادی قراردادی
نویسندگان:
جلیل قنواتی
،
اسفندیار صفری
،
مقاله نشریه: جستارهای فقهی و اصولی » سال 1399 شماره 1
کلیدواژه:
اصل فساد
،
اصل صحت
،
شبهه حکمی
،
شبهه موضوعی
،
اصل آزادی قراردادی
،
ماده 223 ق.م
،
ماده 10 ق.م
چکیده:
در متون فقهی مکرراً، به دو اصل صحت و فساد در معاملات استناد شده، بدون اینکه گستره و کاربرد این دو اصل، به صورت منضبط و مستدل روشن شود. این ابهام موجب شده که چارچوب و کارکردهای مواد 10 و 223 ق.م. نیز در متون حقوقی با هم خلط شود. برخلاف حقوق غرب، در حقوق اسلام اصل اولی در احکام وضعی معاملات چه در شبهات حکمی و چه در شبهات موضوعی، اصل فساد است، مگر اینکه دلیل معتبر شرعی و قانونی برخلاف آن موجود باشد. اصل صحت در شبهات موضوعی می تواند بر اصل فساد مقدم شود، ولی در شبهات حکمی نمی توان برای خروج از اصل فساد به اصل صحت تمسک نمود. با توجه به عرفی بودن موضوع معاملات در شبهات حکمی برای خروج از اصل فساد می توان پس از فحص و عدم ثبوت ادله مخالف به ادله عام و مطلق معاملات مثل اوفوا بالعقود تمسک کرد و صحت معامله را از طریق ادله لفظی مذکور اثبات نمود. بدیهی است صرفاً پس از اثبات شرعیت و قانونی بودن یک قرارداد می توان مستند به ماده 10 ق.م. آن را نافذ دانست. این مشروعیت پس از فحص از دلایل و عدم ثبوت دلیل مخالف با استناد به دلیل خاص یا عام و مطلق ولو مبتنی بر سیره عقلایی اثبات می شود و صرف اراده افراد برای ایجاد مشروعیت کافی نیست. در این نوشتار با تبیین، تحلیل و نقد متون فقهی و حقوقی، به روشنی گستره اصل فساد و اصل صحت در قراردادها مشخص شده و به تَبَع، مَجاری دقیق مواد 10 و 223 ق.م. نیز معیّن گشته است.
در متون فقهی مکرراً، به دو اصل صحت و فساد در معاملات استناد شده، بدون اینکه گستره و کاربرد این دو اصل، به صورت منضبط و مستدل روشن شود. این ابهام موجب شده که چارچوب و کارکردهای مواد 10 و 223 ق.م. نیز در متون حقوقی با هم خلط شود. برخلاف حقوق غرب، در حقوق اسلام اصل اولی در احکام وضعی معاملات چه در شبهات حکمی و چه در شبهات موضوعی، اصل فساد است، مگر اینکه دلیل معتبر شرعی و قانونی برخلاف آن موجود باشد. اصل صحت در شبهات موضوعی می تواند بر اصل فساد مقدم شود، ولی در شبهات حکمی نمی توان برای خروج از اصل فساد به اصل صحت تمسک نمود. با توجه به عرفی بودن موضوع معاملات در شبهات حکمی برای خروج از اصل فساد می توان پس از فحص و عدم ثبوت ادله مخالف به ادله عام و مطلق معاملات مثل اوفوا بالعقود تمسک کرد و صحت معامله را از طریق ادله لفظی مذکور اثبات نمود. بدیهی است صرفاً پس از اثبات شرعیت و قانونی بودن یک قرارداد می توان مستند به ماده 10 ق.م. آن را نافذ دانست. این مشروعیت پس از فحص از دلایل و عدم ثبوت دلیل مخالف با استناد به دلیل خاص یا عام و مطلق ولو مبتنی بر سیره عقلایی اثبات می شود و صرف اراده افراد برای ایجاد مشروعیت کافی نیست. در این نوشتار با تبیین، تحلیل و نقد متون فقهی و حقوقی، به روشنی گستره اصل فساد و اصل صحت در قراردادها مشخص شده و به تَبَع، مَجاری دقیق مواد 10 و 223 ق.م. نیز معیّن گشته است.
نسبت اصل صحت و فساد با ماده 10 قانون مدنی و اصل آزادی قراردادی
3/20/2020 12:00:00 AM
نقد اطلاق ماده 448 قانون مدنی دراشتراط اسقاط خیار رؤیت
نویسندگان:
محمدرضا کیخا
،
حمید موذنی بیستگانی
،
مقاله نشریه: فقه » سال 1400 شماره 106
چالشهای فقهی مالکیت شهری، مبتنی بر ماده 38 قانون مدنی ایران
نویسندگان:
زینب سنچولی
،
محمدرضا کیخا
،
مقاله نشریه: جستارهای فقهی و اصولی » سال 1401 شماره 26
چالشهای فقهی مالکیت شهری، مبتنی بر ماده 38 قانون مدنی ایران
نویسندگان:
زینب سنچولی
،
محمدرضا کیخا
،
مقاله نشریه: جستارهای فقهی و اصولی » سال 1401 شماره 26
تاملی بر مسئولیت مدنی قاضی در اصل 171 قانون اساسی
نویسنده:
محمد صالحی مازندرانی
،
مقاله نشریه: حقوق اسلامی » سال 1384 زمستان 1384 شماره7
بررسی ابعاد فقهی ماده«945» قانون مدنی ایران با استناد به فقه مذاهب اسلامی
نویسندگان:
علیرضا هوشیار
،
محمدرضا هوشیار
،
مقاله نشریه: جستارهای فقهی و اصولی » سال 1395 شماره 2
بررسی ابعاد فقهی ماده «945» قانون مدنی ایران با استناد به فقه مذاهب اسلامی
نویسندگان:
علیرضا هوشیار
،
محمدرضا هوشیار
،
مقاله نشریه: جستارهای فقهی و اصولی » سال 1398 شماره 100
واکاوی مسؤولیت مدنی ناشی از اکراه از دیدگاه فقه و حقوق ایران (با تأکید بر قانون مدنی و قانون مسؤولیت مدنی)
نویسندگان:
مهدی عاشوری
،
مسعود برچخ
،
مقاله نشریه: فقه » سال 1400 شماره 108
مبانی مسئولیت مدنی قراردادی (مطالعه تطبیقی در حقوق و فقه)
نویسنده:
سید حسن وحدتی شبیری
،
کتاب: پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی - 1385
نقد و تحلیل دیدگاه تخییر بین ردْ و ارش در خیار عیب (مادهٔ 422 قانون مدنی)
نویسندگان:
محمدرضا کیخا
،
حمید موذنی بیستگانی
،
مقاله نشریه: فقه » سال 1399 شماره 102