در باب شهودهاى عرفانى بهعنوان سرچشمههاى معرفت
نویسنده:
نلسون پایک ترجمه شهباز محسنی
،
مقاله نشریه: نقد و نظر » سال 1380 شماره 28-27
چکیده:
متکلمان حوزه سنت کاتولیک عموماً میان آنچه گاهى از آن به مکاشفه خاص1 تعبیر مى شود با مکاشفه عام فرق مى گذارند; یعنى بین ارسال یک پیام فرستاده شده به فرد خاصى از طریق شهود عرفانى یا شیوه بیانى خاص2، و حقیقت عمده اى که براى امت مسیح از طریق کتاب مقدس، مکشوف شده است. این حقیقت در آموزه ها و تعالیم مسیحى به طرزى شایسته تفسیر شده و ثبت و ضبط گشته است. در بعضى موارد، مکاشفه اى خاص شامل گزاره اى3 مى شود که پیش از آن، در مکاشفه عام منطوى بوده است. براى مثال، اِى. پولاین در فصل هجدهم رساله مشهورش در (الهیات عرفانى) (برکات نیایش درونى4) بند 23 راجع به شهود تثلیث [اقدس] ـ که معمولاً با حالتى از تأمل عرفانى که (جذبه) نامیده مى شود همراه است ـ مى نویسد:5
حتى اگر در اثر تعالیم دستگاه دینى مسیحى نمى دانستیم که چند نفر در خدا وجود دارند و نمى دانستیم که چگونه یکى از آن دیگرى پدید مى آیند، باید از طریق تجربه و از راه مشاهده آن در (جذبه) به شناختش نایل مى شدیم.
در موارد دیگر، مکاشفه خاص شامل گزاره هایى مى شود که در مکاشفه عام، موجود نیست. با توجه به مکاشفه از سنخ اخیر، دو نمونه را مى توان از هم تشخیص داد. مکاشفاتى که در آن، فقراتى با ماهیت آموزه مانند وحى شده و فقراتى از مکاشفه که در آن اخبار و اطلاعاتى با ماهیتى بیشتر، این جهانى ـ که معنا و مفهوم ویژه دینى چندانى ندارند یا اصلاً ندارند ـ منتقل مى شود. ترزاى آویلایى در [کتاب] قصر باطنى باب ششم، فصل ششم، به طور کلى درباره موارد چندى از سنخ نخست، اظهار نظر مى کند. وى در این کتاب مى گوید که عارف در حالت جذبه، پاره اى از اسرار را فرا مى گیرد; یعنى پاره اى از حقایق را درباره عظمت خدا که قبلاً بر وى شناخته شده نبود. وى مى گوید: این حقایق (امور رازآمیزى) هستند که یک شخص با شهودهاى عرفانى به آنها دست مى یابد. او مى افزاید که در بعضى موارد، این (امور رازآمیز) در وصف مى گنجند و در بعضى موارد، نه. مع الأسف، حتى یک نمونه و مثال از (امور رازآمیز) وصف پذیر آورده نشده است. با توجه به مواردى از سنخ دوم در [کتاب ] مجموعه الهیات II-II، Q. 174، a.4، توماس آکویناس به ما یادآورى مى کند که [حضرت] سلیمان از طریق شهود عرفانى، اطلاعاتى درباره ماهیت پاره اى از درختان، جانوران و ماهیان بومى در سرزمینهاى پیرامون اسرائیل به دست آورد. پس از شکست ارتش انگلیسى در جنگ (اورلئان)، (ژاندارک) در طول شب به وسیله (نداهایى) که در دوران زندگانى همراهش بودند، بیدار مى شد; او خبردار شد که در آن زمان، نیروهاى انگلیسى آماده مى شوند تا به ضد حمله اى علیه شهر دست بزنند. این خبر مبناى اقدام قرار گرفت. ژاندارک نیروهاى فرانسوى را رهبرى کرد و حمله انگلیسى ها دفع گردید. این دو مورد اخیر [=حضرت سلیمان و ژاندارک] انواعى از مکاشفات خاص را نشان مى دهند که گاه در شهودها و بیانات عرفانى اى که شباهت قابل تشخیصى با فقراتى که در آموزه هاى کلیسا گنجانده شده اند، ندارند.
متکلمان حوزه سنت کاتولیک عموماً میان آنچه گاهى از آن به مکاشفه خاص1 تعبیر مى شود با مکاشفه عام فرق مى گذارند; یعنى بین ارسال یک پیام فرستاده شده به فرد خاصى از طریق شهود عرفانى یا شیوه بیانى خاص2، و حقیقت عمده اى که براى امت مسیح از طریق کتاب مقدس، مکشوف شده است. این حقیقت در آموزه ها و تعالیم مسیحى به طرزى شایسته تفسیر شده و ثبت و ضبط گشته است. در بعضى موارد، مکاشفه اى خاص شامل گزاره اى3 مى شود که پیش از آن، در مکاشفه عام منطوى بوده است. براى مثال، اِى. پولاین در فصل هجدهم رساله مشهورش در (الهیات عرفانى) (برکات نیایش درونى4) بند 23 راجع به شهود تثلیث [اقدس] ـ که معمولاً با حالتى از تأمل عرفانى که (جذبه) نامیده مى شود همراه است ـ مى نویسد:5
حتى اگر در اثر تعالیم دستگاه دینى مسیحى نمى دانستیم که چند نفر در خدا وجود دارند و نمى دانستیم که چگونه یکى از آن دیگرى پدید مى آیند، باید از طریق تجربه و از راه مشاهده آن در (جذبه) به شناختش نایل مى شدیم.
در موارد دیگر، مکاشفه خاص شامل گزاره هایى مى شود که در مکاشفه عام، موجود نیست. با توجه به مکاشفه از سنخ اخیر، دو نمونه را مى توان از هم تشخیص داد. مکاشفاتى که در آن، فقراتى با ماهیت آموزه مانند وحى شده و فقراتى از مکاشفه که در آن اخبار و اطلاعاتى با ماهیتى بیشتر، این جهانى ـ که معنا و مفهوم ویژه دینى چندانى ندارند یا اصلاً ندارند ـ منتقل مى شود. ترزاى آویلایى در [کتاب] قصر باطنى باب ششم، فصل ششم، به طور کلى درباره موارد چندى از سنخ نخست، اظهار نظر مى کند. وى در این کتاب مى گوید که عارف در حالت جذبه، پاره اى از اسرار را فرا مى گیرد; یعنى پاره اى از حقایق را درباره عظمت خدا که قبلاً بر وى شناخته شده نبود. وى مى گوید: این حقایق (امور رازآمیزى) هستند که یک شخص با شهودهاى عرفانى به آنها دست مى یابد. او مى افزاید که در بعضى موارد، این (امور رازآمیز) در وصف مى گنجند و در بعضى موارد، نه. مع الأسف، حتى یک نمونه و مثال از (امور رازآمیز) وصف پذیر آورده نشده است. با توجه به مواردى از سنخ دوم در [کتاب ] مجموعه الهیات II-II، Q. 174، a.4، توماس آکویناس به ما یادآورى مى کند که [حضرت] سلیمان از طریق شهود عرفانى، اطلاعاتى درباره ماهیت پاره اى از درختان، جانوران و ماهیان بومى در سرزمینهاى پیرامون اسرائیل به دست آورد. پس از شکست ارتش انگلیسى در جنگ (اورلئان)، (ژاندارک) در طول شب به وسیله (نداهایى) که در دوران زندگانى همراهش بودند، بیدار مى شد; او خبردار شد که در آن زمان، نیروهاى انگلیسى آماده مى شوند تا به ضد حمله اى علیه شهر دست بزنند. این خبر مبناى اقدام قرار گرفت. ژاندارک نیروهاى فرانسوى را رهبرى کرد و حمله انگلیسى ها دفع گردید. این دو مورد اخیر [=حضرت سلیمان و ژاندارک] انواعى از مکاشفات خاص را نشان مى دهند که گاه در شهودها و بیانات عرفانى اى که شباهت قابل تشخیصى با فقراتى که در آموزه هاى کلیسا گنجانده شده اند، ندارند.
در باب شهودهاى عرفانى بهعنوان سرچشمههاى معرفت
3/21/2001 12:00:00 AM
تاملاتی معرفت شناختی در باب عدالت فرهنگی
نویسندگان:
احمد اولیایی*
،
احمد واعظی
،
مقاله نشریه: اسلام و مطالعات اجتماعی » سال 1399 دوره 8، شماره 3 (زمستان 1399)
نقش معرفت دینی در معرفت علمی
ارائه دهنده:
حجت الاسلام والمسلمین فتحعلی خانی
،
کرسی و نشست: » نشست علمی - 1386
درنگی بر ایمان بهعنوان منبع قدرت نرم شیعه
نویسندگان:
حمید پارسانیا
،
ابراهیم فتحی
،
مقاله نشریه: اسلام و مطالعات اجتماعی » سال 1396 شماره 4 (پیاپی 16)
اخلاق در اندیشه عرفانی مولانا
نویسنده:
ولی الله نصیری
،
مقاله نشریه: اخلاق (مطالعات اخلاق کاربردی) » سال 1391 شماره 29
در بابِ کتابِ «میِ باقی»
نویسنده:
فرزاد ضیایی حبیبآبادی
،
مقاله نشریه: آینه پژوهش » سال 1401 شماره 193