نظریه فطرت و بازتاب های آن در حوزه اخلاق و سیاست
نویسنده:
فاطمه رجبی
، استاد راهنما:
احمد واعظی جزئی
، استاد مشاور 1:
محسن جوادی
، استاد مشاور 2:
عباس ایزدپناه
،
پایاننامه: باقرالعلوم(ع) - 1393 - [دکتری]
کلیدواژه:
فطرت
،
اخلاق
،
انسان شناسی
،
مبانی اخلاق
،
سیاست
،
فلسفه سیاسی
،
مکاتب اخلاقی
،
مبانی فلسفه سیاسی
چکیده:
نظریه فطرت موضوعی انسان شناختی است و از سابقه دیرینی برخوردار است. این موضوع در طول تاریخ توسط اندیشمندان غربی و اسلامی با صراحت و یا به صورت ارتکازی مورد توجه قرار گرفته است و پیرامون آن نفیا و اثباتا بحث شده است. این نظریه دارای ابعاد گوناگونی است و از منظرهای مختلف می تواند بررسی شود. آنچه در این پژوهش مورد توجه بوده و به تبیین آن پرداخته شده است، بررسی موضوع از دو منظر بوده است یکی بررسی و تحلیل خود نظریه فطرت و چیستی و گستره آن و طرح دیدگاههای موافق و مخالف در مورد آن است. و در بخش دیگر پژوهش، با فرض اثبات و پذیرش نظریه فطرت، نگاه کاربردی به آن شده و بازتاب آن در دو علم اخلاق و سیاست بررسی شده است. برای دست یابی به این منظور ابتدا به تحقیق در بازتابهای آن در حوزه اخلاق پرداخته شده و بازتاب نظریه فطرت در دو بخش مبانی واصول و مکاتب اخلاقی بررسی شده است. در مبانی واصول ثابت شده که نظریه فطرت می تواند واقع گرائی ومعرفت گرائی اخلاقی را تقویت کرده و نیز موجب به اثبات رساندن مطلق گرائی در اخلاق شود. همچنین ثابت شده که یکی از بازتابهای نظریه فطرت می تواند فراگیری وجهانی شدن آموزه های اخلاقی باشد و یکی دیگر از بازتابها در اصول ومبانی این است که نظریه فطرت مبنائی برای توجیه بهتر اخلاق دینی است. در بخش مکاتب اخلاقی نیز به بررسی بازتاب نظریه فطرت در مکاتب اخلاقی فضیلت گرا ، وظیفه گرا، سودگرا ودیدگاه اخلاقی جمع گرا پرداخته شده و حاصل این بررسی این شده است که در مکتب فضیلت گرائی اعم از فضیلت گرایان غربی و اسلامی، از بررسی آثارشان این نتیجه به دست آمده است که این نظریه به وضوح در شکل گیری مکتب اخلاقی آنها مؤثر بوده است. و اندیشمندان فضیلت گرای غرب قبل از عصر مدرن چون افلاطون و ارسطو و نیز متفکران فضیلت گرای قرن بیستم همچون آیرس مرداک، السدیر مک اینتایر و پینکا فس و ... متأثر از این نظریه آراء اخلاقی خود را مطرح کرده اند. همچنین در مکاتب اخلاقی دیگر نشانه و ادله فراوانی مبنی بر حضور نظریه فطرت در آثار اخلاقی آنها مشاهده و به اثبات رسیده است. در آثار اندیشمندان اسلامی نیز که عموما فضیلت گرا و یا جمع گرا هستند بحث فطرت به صراحت و قطعیت بیشتری مطرح شده است به گونه ای که ثابت شده، بزرگانی چون حضرت امام و آقای مصباح یزدی و ... پایه مباحث اخلاقی خود را بر اساس این نظریه بنا کرده اند. در بخش دیگراین پژوهش بازتاب نظریه فطرت در حوزه سیاست بررسی شده است و ضمن اذعان به این نکته که قلمرو مباحث سیاسی بس گسترده وطرح بحث فطرت در هم زمینه ها امکان پذیر است، بازتاب نظریه فطرت در حوز فلسف سیاسی مورد توجه قرار گرفته و در دو بخش مبانی و مسائل فلسفه سیاسی بازتاب نظریه فطرت بررسی شده است. در حوز مبانی، از میان مبانی گوناگون، به مبانی معرفت شناسی وانسان شناسی پرداخته شده است ودر بحث مسائل، بازتاب نظری فطرت در مسئل آزادی، مساوات، غایت گرائی در سیاست و نیز مسئله کارکرد دولت بررسی شده است. واژه های کلیدی: فطرت، اخلاق، انسان شناسی، مبانی اخلاقی، مکاتب اخلاقی، سیاست، فلسفه سیاسی، مبانی فلسفه سیاسی، مسائل فلسفه سیاسی.
نظریه فطرت موضوعی انسان شناختی است و از سابقه دیرینی برخوردار است. این موضوع در طول تاریخ توسط اندیشمندان غربی و اسلامی با صراحت و یا به صورت ارتکازی مورد توجه قرار گرفته است و پیرامون آن نفیا و اثباتا بحث شده است. این نظریه دارای ابعاد گوناگونی است و از منظرهای مختلف می تواند بررسی شود. آنچه در این پژوهش مورد توجه بوده و به تبیین آن پرداخته شده است، بررسی موضوع از دو منظر بوده است یکی بررسی و تحلیل خود نظریه فطرت و چیستی و گستره آن و طرح دیدگاههای موافق و مخالف در مورد آن است. و در بخش دیگر پژوهش، با فرض اثبات و پذیرش نظریه فطرت، نگاه کاربردی به آن شده و بازتاب آن در دو علم اخلاق و سیاست بررسی شده است. برای دست یابی به این منظور ابتدا به تحقیق در بازتابهای آن در حوزه اخلاق پرداخته شده و بازتاب نظریه فطرت در دو بخش مبانی واصول و مکاتب اخلاقی بررسی شده است. در مبانی واصول ثابت شده که نظریه فطرت می تواند واقع گرائی ومعرفت گرائی اخلاقی را تقویت کرده و نیز موجب به اثبات رساندن مطلق گرائی در اخلاق شود. همچنین ثابت شده که یکی از بازتابهای نظریه فطرت می تواند فراگیری وجهانی شدن آموزه های اخلاقی باشد و یکی دیگر از بازتابها در اصول ومبانی این است که نظریه فطرت مبنائی برای توجیه بهتر اخلاق دینی است. در بخش مکاتب اخلاقی نیز به بررسی بازتاب نظریه فطرت در مکاتب اخلاقی فضیلت گرا ، وظیفه گرا، سودگرا ودیدگاه اخلاقی جمع گرا پرداخته شده و حاصل این بررسی این شده است که در مکتب فضیلت گرائی اعم از فضیلت گرایان غربی و اسلامی، از بررسی آثارشان این نتیجه به دست آمده است که این نظریه به وضوح در شکل گیری مکتب اخلاقی آنها مؤثر بوده است. و اندیشمندان فضیلت گرای غرب قبل از عصر مدرن چون افلاطون و ارسطو و نیز متفکران فضیلت گرای قرن بیستم همچون آیرس مرداک، السدیر مک اینتایر و پینکا فس و ... متأثر از این نظریه آراء اخلاقی خود را مطرح کرده اند. همچنین در مکاتب اخلاقی دیگر نشانه و ادله فراوانی مبنی بر حضور نظریه فطرت در آثار اخلاقی آنها مشاهده و به اثبات رسیده است. در آثار اندیشمندان اسلامی نیز که عموما فضیلت گرا و یا جمع گرا هستند بحث فطرت به صراحت و قطعیت بیشتری مطرح شده است به گونه ای که ثابت شده، بزرگانی چون حضرت امام و آقای مصباح یزدی و ... پایه مباحث اخلاقی خود را بر اساس این نظریه بنا کرده اند. در بخش دیگراین پژوهش بازتاب نظریه فطرت در حوزه سیاست بررسی شده است و ضمن اذعان به این نکته که قلمرو مباحث سیاسی بس گسترده وطرح بحث فطرت در هم زمینه ها امکان پذیر است، بازتاب نظریه فطرت در حوز فلسف سیاسی مورد توجه قرار گرفته و در دو بخش مبانی و مسائل فلسفه سیاسی بازتاب نظریه فطرت بررسی شده است. در حوز مبانی، از میان مبانی گوناگون، به مبانی معرفت شناسی وانسان شناسی پرداخته شده است ودر بحث مسائل، بازتاب نظری فطرت در مسئل آزادی، مساوات، غایت گرائی در سیاست و نیز مسئله کارکرد دولت بررسی شده است. واژه های کلیدی: فطرت، اخلاق، انسان شناسی، مبانی اخلاقی، مکاتب اخلاقی، سیاست، فلسفه سیاسی، مبانی فلسفه سیاسی، مسائل فلسفه سیاسی.
نظریه فطرت و بازتاب های آن در حوزه اخلاق و سیاست
3/21/2014 12:00:00 AM
برای این سند علمی فایلی وجود ندارد
بازتاب فطرت در نظریه فرهنگی آیتالله جوادیآملی
مقاله نشریه: اسلام و مطالعات اجتماعی » سال 1399 شماره 2 (پیاپی 30)
نسبت اخلاق و سیاست؛ بررسى چهار نظریه
نویسنده:
سید حسن اسلامى
،
مقاله نشریه: علوم سیاسی » سال 1383 شماره بیست و ششم - تابستان 83
اخلاق و جایگاه آن در سیاست خارجی لیبرالی
نویسندگان:
حمزه علی وحیدی منش
،
احمد واعظی
،
مقاله نشریه: معرفت سیاسی » سال 1390 (پياپي 6)، پاييز و زمستان 1390 شماره2
فلسفه مشا و بازتاب های سیاسی - اجتماعی آن
نویسنده:
مرتضی یوسفی راد
،
مقاله نشریه: علوم سیاسی » سال 1390 (پياپي 54)، تابستان 1390 شماره2
بررسی نظریه انقلاب امام خمینی و دلالت های آن در سیاست گذاری فرهنگی
پایاننامه: باقرالعلوم(ع) - 1392 - [کارشناسی ارشد ناپیوسته]