بررسی مبانی معرفتی نظریه اجتماعی هربرت مارکوزه

مقاله نشریه: فرهنگ پژوهش » سال 1396 شماره 31 - پاییز 1396
چکیده:
هربرت مارکوزه از چهره‎های اصلی مکتب فرانکفورت است که در شورش‎های سیاسی دهه 1960 میلادی به عنوان پیشوای سیاسی چپ نو شناخته شد. او از جمله نومارکسیستهایی است که بر ازبین رفتن تفکر رادیکال و استقلال رأی تاکید داشت. نظریه جامعه‎شناختی وی به این موضوع می‎پردازد که چرا و چگونه ایدئولوژی‎های محافظه‎کار در جوامع پیشرفته غلبه پیدا کرده و زوال کنش انقلابی و اندیشه انتقادی، به سلطه جامعه بر فرد منجر شده است؟ مارکوزه که در برگزیدن منظر انتقادی در مسیر اندیشه مارکس قدم برمی‎دارد سعی می‎کند آن محتواهایی را از اندیشه مارکس خارج کند که به فردیت و خودآگاهی پرداخته است. او در بازخوانی فلسفه هگل نیز به دنبال آشکار ساختن جوهر تفکر هگلی است تا نشان دهد که دستگاه فکری وی از گرایشات محافظه‎کارانه مبراست. مارکوزه زوال تفکر رادیکال و گرایش به محافظه‎کاری را در عصر حاضر به یک امر انسان‎شناختی و فلسفی راجع می‎داند. پرسش او این است که چه عواملی باعث شده فرد از استقلال‎رأی و خودآگاهی و نقد عقلی ناتوان گردد؟ نظریه مارکوزه متضمن حکمی درمورد انسان معاصر است مبنی بر اینکه انسان ظرفیتهای حقیقی وجود خود را از دست داده و تبدیل به انسانی ازخودبیگانه و تک‎ساحتی شده است. مارکوزه با این حکم نظریه جامعه‎شناختی خود را به نظریه‎ای فلسفی پیوند می‎زند. از دید وی تک‎ساحتی‎شدن فرد و جامعه در عصر حاضر به موجب پدیده‎ای عمیقتر و زیرین به وجود آمده است؛ ساختار جامعه که در دیالکتیک با ساختار ذهن قرار دارد طی فرایندی تاریخی از یک انحراف در مسیر اندیشه و عقل پدید آمده است. به عبارتی ازخودبیگانگی در یک امر تاریخی و معرفت شناختی ریشه دارد و آن نظرگاه سنتی فلسفه و دانش غربی است. او با کاوش در ظرفیتهای بیولوژیکی آدمی به دنبال کشف مبنایی برای تجدید ساختار ذهن و تغییر ساختار جامعه می‎گردد. در این راستا مارکوزه گفتگویی انتقادی با فروید برقرار می‎کند تا از امکانات تئوری تمدن وی بهره لازم را برای بازسازی نظریه خود برگیرد. او دلایلی را در نظریه فروید شناسایی می‎کند که برخلاف نظر فروید آشکار می‎کند پیشرفت در تمدن مستلزم سرکوب و کار اجباری نیست. مارکوزه استدلال می‎کند که با یک خوانش جدید از تئوری فروید و با توجه به پتانسیل تکنیکی – اقتصادی موجود در جوامع صنعتی می‎توان به تمدنی ناسرکوبگر دست پیدا کرد.

بررسی انتقادی مبانی معرفتی نظریه کنشگر شبکه برونو لاتور

مقاله نشریه: معرفت فرهنگی اجتماعی » سال 1397 (پياپي 35)، تابستان 1397 شماره3

بررسی و نقد نظریه جامعه باز پوپر و مبانی معرفتی آن

نویسنده: مهدی ایمانی مقدم ، استاد راهنما: حمید پارسانیا ، استاد مشاور 1: محسن قمی ، استاد مشاور 2: احمد واعظی جزئی ،
پایان‌نامه: باقرالعلوم(ع) - 1390 - [دکتری]

بررسی انتقادی ارزش های خبری براساس مبانی معرفتی اسلام

نویسنده: مجتبی سلطانی ، استاد راهنما: نعمت الله کرم اللهی ، استاد مشاور 1: کریم خان محمدی ،
پایان‌نامه: باقرالعلوم(ع) - 1391 - [کارشناسی ارشد ناپیوسته]

مبانی معرفتی تفسیر سیاسی قرآن

نویسنده: ابوالحسن حسنی ،
کتاب: پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی - 1392

بررسی مبانی معرفتی نظریه تغییر فرهنگی از منظر علامه طباطبایی با تأکید بر تفسیر المیزان

نویسنده: مرضیه فخری ، استاد راهنما: قاسم ابراهیمی پور ، استاد مشاور 1: حسین سوزنچی ،
پایان‌نامه: باقرالعلوم(ع) - 1395 - [کارشناسی ارشد ناپیوسته]

بازخوانی نظریه فرهنگ ناسرکوبگر مارکوزه از منظر حکمت صدرایی

مقاله نشریه: اسلام و مطالعات اجتماعی » سال 1400 شماره 1(پیاپی 33)

تحلیل انتقادی مبانی وجودی معرفتی نظریۀ ارتباطی جان لاک با رویکردی صدرایی

مقاله نشریه: اسلام و مطالعات اجتماعی » سال 1394 شماره 1 (پیاپی 9)
دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم - 1397