تاسوکى (1)
نویسنده:
رضا لک زایى
،
مقاله نشریه: علوم سیاسی » سال 1385 شماره سی و چهارم - تابستان 85
چکیده:
در شامگاه پنجشنبه بیست و پنج اسفند ماه 1384 در میانهى جادهى زابل ـ زاهدان، در محلى به نام تاسوکى، فاجعه تروریستى دلخراشى رخ داد که در آن بیست و دو تن از مسافران عبورى، در حالى که دستها و چشمان آنها بسته شده بود، توسط گروه موسوم به جندالله، در حالى که این گروه لباس نیروى انتظامى را به تن داشتند و ایست بازرسى ساختگى برقرار کرده بودند، به فیض شهادت نایل آمدند. هفت تن مجروح گشته و هفت تن نیز به گروگان گرفته شدند که ستوان یکم پاسدار محمد شاهبازى در ایامى که در اسارت گروه مذکور بود به شهادت رسید و شش تن دیگر نیز به تدریج و در طى دویست روز آزاد شدند. آنها در برابر آزادى گروگانها خواستار آزادى پنج نفر زندانى بودند، در اینجا قسمت اول خاطرات رضا لکزایى، یکى از گروگانهاى این واقعه را مىخوانید.
در شامگاه پنجشنبه بیست و پنج اسفند ماه 1384 در میانهى جادهى زابل ـ زاهدان، در محلى به نام تاسوکى، فاجعه تروریستى دلخراشى رخ داد که در آن بیست و دو تن از مسافران عبورى، در حالى که دستها و چشمان آنها بسته شده بود، توسط گروه موسوم به جندالله، در حالى که این گروه لباس نیروى انتظامى را به تن داشتند و ایست بازرسى ساختگى برقرار کرده بودند، به فیض شهادت نایل آمدند. هفت تن مجروح گشته و هفت تن نیز به گروگان گرفته شدند که ستوان یکم پاسدار محمد شاهبازى در ایامى که در اسارت گروه مذکور بود به شهادت رسید و شش تن دیگر نیز به تدریج و در طى دویست روز آزاد شدند. آنها در برابر آزادى گروگانها خواستار آزادى پنج نفر زندانى بودند، در اینجا قسمت اول خاطرات رضا لکزایى، یکى از گروگانهاى این واقعه را مىخوانید.
تاسوکى (1)
3/21/2006 12:00:00 AM