تاسوکی (3)
نویسنده:
رضا لک زایی
،
مقاله نشریه: علوم سیاسی » سال 1385 شماره سی و ششم - زمستان 85
چکیده:
در شامگاه پنجشنبه بیست و پنج اسفند ماه 1384 در میانهی جادهی زابل – زاهدان، در محلی به نام تاسوکی، فاجعه تروریستی دلخراشی رخ داد که در آن بیست و دو تن از مسافران عبوری، در حالی که دستها و چشمان آنها بسته شده بود، توسط گروه موسوم به جندالله، در حالی که این گروه لباس نیروی انتظامی را به تن داشتند و ایست بازرسی ساختگی برقرار کرده بودند، به فیض شهادت نایل آمدند. هفت تن مجروح گشته و هفت تن نیز به گروگان گرفته شدند که ستوان یکم پاسدار محمد شاهبازی در ایامی که در اسارت گروه مذکور بود به شهادت رسید و شش تن دیگر نیز به تدریج در طی دویست روز آزاد شدند. آنها در برابر آزادی گروگانها خواستار آزادی پنج نفر زندانی بودند. در اینجا قسمت سوم خاطرات رضا لکزایی، یکی از گروگانهای این واقعه را میخوانید.
در شامگاه پنجشنبه بیست و پنج اسفند ماه 1384 در میانهی جادهی زابل – زاهدان، در محلی به نام تاسوکی، فاجعه تروریستی دلخراشی رخ داد که در آن بیست و دو تن از مسافران عبوری، در حالی که دستها و چشمان آنها بسته شده بود، توسط گروه موسوم به جندالله، در حالی که این گروه لباس نیروی انتظامی را به تن داشتند و ایست بازرسی ساختگی برقرار کرده بودند، به فیض شهادت نایل آمدند. هفت تن مجروح گشته و هفت تن نیز به گروگان گرفته شدند که ستوان یکم پاسدار محمد شاهبازی در ایامی که در اسارت گروه مذکور بود به شهادت رسید و شش تن دیگر نیز به تدریج در طی دویست روز آزاد شدند. آنها در برابر آزادی گروگانها خواستار آزادی پنج نفر زندانی بودند. در اینجا قسمت سوم خاطرات رضا لکزایی، یکی از گروگانهای این واقعه را میخوانید.
تاسوکی (3)
3/21/2006 12:00:00 AM