نیلز بوهر و کمال علم
نویسنده:
جرالد هولتن ترجمه محمدرضا عسجدی
،
مقاله نشریه: نقد و نظر » سال 1379 شماره 24-23
چکیده:
رالد هولتن (Gerald Holton) پروفسور فیزیک و صاحب کرسى مالینکرافت و پروفسور تاریخ علم در دانشگاه هاروارد بوده که تحصیلات مقطع دکترى خویش را نیز در همان دانشگاه, زیر نظر پروفسور بریجمن (P.W. Bridgman) به پایان رساند. وى از سال 1947 استاد دانشکده علوم این دانشگاه بوده و در عین حال از سال 1967 نیز در دانشگاه ام. آى. تى. ضمن احراز سمت استادى, یکى از اعضاى بنیانگذار پروژه علم, تکنولوژى و جامعه بوده است. آخرین کتاب وى (تا سال 1986) پیشرفت علم و ناهمواریهاى آن, توسط همین دانشگاه چاپ شده است. این مقاله از سخنرانى پروفسور هولتن در کنفرانس سالانه انجمن افتخارى سیگما زاى (Sigma Xi) که وى در آن مدال علم و جامعه John P. McGovern را دریافت نمود, تهیه شده است.
هر نیمه از مطلع و نام این مقاله, خود موضوعى مفصل و بهنگام است که مى تواند به حق, مقاله اى جداگانه را به خود اختصاص دهد. ولى در این زمان خاص, با گذشت یک سال از یکصدمین سال تولد بوهر, این دو مقوله به طورى غریب, و با جبر تاریخ, با یکدیگر عجین شده اند.
اجازه دهید که ابتدا به شرح مختصرى از فعالیتهاى علمى بوهر1 بپردازیم. باور عمومى بر این است که این موضوع به پنج دوره تقسیم مى شود. در دهه اول زندگى حرفه اى اش, موضوعات بینابهاى (طیفهاى) جذبى و نشرى نور, ساختار جدول تناوبى و خواص شیمیایى ماده, ذهن وى را به خود مشغول نموده بود. از شروع دهه دوم, اوایل سال 1920, وى ایام سرپرستى و هدایت انستیتوى فیزیک نظرى کپنهاگ را, با توانى فراوان و چشمگیر, وقف فتح مکانیک کوانتوم کرد, در حالى که در کنار وى گروه برجسته اى از دانشمندان جوان از گوشه و کنار دنیا به چشم مى خوردند. این زمانى بود که صرف موضوعاتى چون معماى موج ـ ذره, رابطه عدم قطعیت, مکملیت, کشفِ از دست رفتن فیزیک قابل مشاهده2 و رفع اشکالات موجود در مسائلى چون ساختار کریستال ها تا پیوند شیمیایى شد. در اواخر سالهاى 1920 به نظر رسید که تمام خواص اتم ها و مولکول ها تنها توسط نیروى الکترو مغناطیس قابل درک و توجیه است. در دهه سوم, از اوایل سال 1930 تا اشغال دانمارک توسط آلمان ها در آوریل 1940, بوهر و همکارانش درباره موضوعاتى که بعداً به عنوان کوانتیزه شدن میدان, فیزیک ذرات بنیادى و ساختار هسته اتم یى شناخته شدند, مشغول به تحقیق بودند. پس از جان به سلامت بردن از دانمارک و سفر به سوئد, که متعاقباً سفر وى را به انگلستان و سپس به آمریکا در پى داشت, مرحله چهارم زندگى حرفه اى او آغاز شد. وى با دانشمندان انگلیسى, و سپس در آزمایشگاه ملى لس آلاموس (ایالت نیومکزیکو آمریکا), در تلاش براى جلو افتادن از آلمان ها, که ساخت بمب اتمى را آغاز نموده بودند, همکارى نمود. ولى در همان حال, وى بیش از پیش با موضوعات بعد از جنگ دست به گریبان بود; همراه با تلاشهاى ناکامى که در گشودن چشمان روزولت, چرچیل و بعدها, کادر رهبرى سازمان ملل متحد به روى موقعیتها و فرصتهایى داشت که مى توانست مانع از وقوع مسابقه تسلیحات هسته اى شود.
رالد هولتن (Gerald Holton) پروفسور فیزیک و صاحب کرسى مالینکرافت و پروفسور تاریخ علم در دانشگاه هاروارد بوده که تحصیلات مقطع دکترى خویش را نیز در همان دانشگاه, زیر نظر پروفسور بریجمن (P.W. Bridgman) به پایان رساند. وى از سال 1947 استاد دانشکده علوم این دانشگاه بوده و در عین حال از سال 1967 نیز در دانشگاه ام. آى. تى. ضمن احراز سمت استادى, یکى از اعضاى بنیانگذار پروژه علم, تکنولوژى و جامعه بوده است. آخرین کتاب وى (تا سال 1986) پیشرفت علم و ناهمواریهاى آن, توسط همین دانشگاه چاپ شده است. این مقاله از سخنرانى پروفسور هولتن در کنفرانس سالانه انجمن افتخارى سیگما زاى (Sigma Xi) که وى در آن مدال علم و جامعه John P. McGovern را دریافت نمود, تهیه شده است.
هر نیمه از مطلع و نام این مقاله, خود موضوعى مفصل و بهنگام است که مى تواند به حق, مقاله اى جداگانه را به خود اختصاص دهد. ولى در این زمان خاص, با گذشت یک سال از یکصدمین سال تولد بوهر, این دو مقوله به طورى غریب, و با جبر تاریخ, با یکدیگر عجین شده اند.
اجازه دهید که ابتدا به شرح مختصرى از فعالیتهاى علمى بوهر1 بپردازیم. باور عمومى بر این است که این موضوع به پنج دوره تقسیم مى شود. در دهه اول زندگى حرفه اى اش, موضوعات بینابهاى (طیفهاى) جذبى و نشرى نور, ساختار جدول تناوبى و خواص شیمیایى ماده, ذهن وى را به خود مشغول نموده بود. از شروع دهه دوم, اوایل سال 1920, وى ایام سرپرستى و هدایت انستیتوى فیزیک نظرى کپنهاگ را, با توانى فراوان و چشمگیر, وقف فتح مکانیک کوانتوم کرد, در حالى که در کنار وى گروه برجسته اى از دانشمندان جوان از گوشه و کنار دنیا به چشم مى خوردند. این زمانى بود که صرف موضوعاتى چون معماى موج ـ ذره, رابطه عدم قطعیت, مکملیت, کشفِ از دست رفتن فیزیک قابل مشاهده2 و رفع اشکالات موجود در مسائلى چون ساختار کریستال ها تا پیوند شیمیایى شد. در اواخر سالهاى 1920 به نظر رسید که تمام خواص اتم ها و مولکول ها تنها توسط نیروى الکترو مغناطیس قابل درک و توجیه است. در دهه سوم, از اوایل سال 1930 تا اشغال دانمارک توسط آلمان ها در آوریل 1940, بوهر و همکارانش درباره موضوعاتى که بعداً به عنوان کوانتیزه شدن میدان, فیزیک ذرات بنیادى و ساختار هسته اتم یى شناخته شدند, مشغول به تحقیق بودند. پس از جان به سلامت بردن از دانمارک و سفر به سوئد, که متعاقباً سفر وى را به انگلستان و سپس به آمریکا در پى داشت, مرحله چهارم زندگى حرفه اى او آغاز شد. وى با دانشمندان انگلیسى, و سپس در آزمایشگاه ملى لس آلاموس (ایالت نیومکزیکو آمریکا), در تلاش براى جلو افتادن از آلمان ها, که ساخت بمب اتمى را آغاز نموده بودند, همکارى نمود. ولى در همان حال, وى بیش از پیش با موضوعات بعد از جنگ دست به گریبان بود; همراه با تلاشهاى ناکامى که در گشودن چشمان روزولت, چرچیل و بعدها, کادر رهبرى سازمان ملل متحد به روى موقعیتها و فرصتهایى داشت که مى توانست مانع از وقوع مسابقه تسلیحات هسته اى شود.
نیلز بوهر و کمال علم
3/20/2000 12:00:00 AM