ایستگاه آخر: مجموعه داستان
نویسنده:
مهدی محدثی
،
کتاب: بوستان کتاب - 1389
چکیده:
کتاب ایستگاه آخر مجموعه داستان هایی با موضوع دغدغه های جوانان است که به موضوعاتی نظیر مدگرایی، فرار از خانه، کنکور، فرار مغزها، ازدواج، بیکاری و...می پردازد. این کتاب شامل شانزده داستان کوتاه است که نویسنده تلاش کرده است تا به وسیله آنها مفاهیم و تجربیات لازم برای جوانان را به آنها منتقل کند. آنچنان که نویسنده در مقدمه کتاب نوشته است، یکی از مشکلات نشر کتاب های دینی و اخلاقی، عدم جذابیت آنها و آمیخته نبودن آن با داستان است. بنابراین نویسنده تلاش کرده است تا در این کتاب با استفاده از قدرت داستان ها و اثرگذاری و ماندگاری آنها در ذهن مخاطبان، از این ابزار برای ارائه مفاهیم دینی استفاده کند. کتاب مجموعه دارای 112 صفحه است که شامل شانزده داستان کوتاه می شود و همین امر باعث شده است تا مطالعه کتاب بسیار روان و خوش خوان باشد. همچنین داستان ها از جذابیت و کشش لازم برای جذب جوانان و نوجوانان برخوردار است و کوتاه بودن کتاب نیز به مطالعه آن کمک می کند. به گفته نویسنده این داستان ها پیش از گردآوری به صورت کتاب، به صورت پراکنده در مجلههای: زن روز، دیدار آشنا و افق خانواده و ... چاپ شده بوده است و برای اولین بار در سال 1389 توسط انتشارات بوستان کتاب منتشر شده است و تاکنون چهار بار نیز تجدید چاپ شده است. بخشی از کتاب الهام به ایستگاه آخر رسیده بود؛ مثل آدمی که در حال غرقشدن باشد، به هر خس و خاشاکی دست میانداخت، ملتمسانه گفت: دیگه نمیتونم توی چشمای بابام نگاه کنم. شما میگین چیکار کنم ؟ ـ باید موقع فرار از خونه، فکر اینجاهاشو هم میکردی، ولی اینو خوب میدونم که برای یه دختر، هیچ جا بهتر از آغوش خونوادش نیست. هیچکی مثل خونواده نمیتونه ازت مراقبت کنه. الهام سرش را پایین انداخت و گفت: این لکه ننگ رو چطور از دامنم پاک کنم ؟ نگاهی به صورتش کردم؛ غرق اشک بود. گفتم: با آب توبه !
کتاب ایستگاه آخر مجموعه داستان هایی با موضوع دغدغه های جوانان است که به موضوعاتی نظیر مدگرایی، فرار از خانه، کنکور، فرار مغزها، ازدواج، بیکاری و...می پردازد. این کتاب شامل شانزده داستان کوتاه است که نویسنده تلاش کرده است تا به وسیله آنها مفاهیم و تجربیات لازم برای جوانان را به آنها منتقل کند. آنچنان که نویسنده در مقدمه کتاب نوشته است، یکی از مشکلات نشر کتاب های دینی و اخلاقی، عدم جذابیت آنها و آمیخته نبودن آن با داستان است. بنابراین نویسنده تلاش کرده است تا در این کتاب با استفاده از قدرت داستان ها و اثرگذاری و ماندگاری آنها در ذهن مخاطبان، از این ابزار برای ارائه مفاهیم دینی استفاده کند. کتاب مجموعه دارای 112 صفحه است که شامل شانزده داستان کوتاه می شود و همین امر باعث شده است تا مطالعه کتاب بسیار روان و خوش خوان باشد. همچنین داستان ها از جذابیت و کشش لازم برای جذب جوانان و نوجوانان برخوردار است و کوتاه بودن کتاب نیز به مطالعه آن کمک می کند. به گفته نویسنده این داستان ها پیش از گردآوری به صورت کتاب، به صورت پراکنده در مجلههای: زن روز، دیدار آشنا و افق خانواده و ... چاپ شده بوده است و برای اولین بار در سال 1389 توسط انتشارات بوستان کتاب منتشر شده است و تاکنون چهار بار نیز تجدید چاپ شده است. بخشی از کتاب الهام به ایستگاه آخر رسیده بود؛ مثل آدمی که در حال غرقشدن باشد، به هر خس و خاشاکی دست میانداخت، ملتمسانه گفت: دیگه نمیتونم توی چشمای بابام نگاه کنم. شما میگین چیکار کنم ؟ ـ باید موقع فرار از خونه، فکر اینجاهاشو هم میکردی، ولی اینو خوب میدونم که برای یه دختر، هیچ جا بهتر از آغوش خونوادش نیست. هیچکی مثل خونواده نمیتونه ازت مراقبت کنه. الهام سرش را پایین انداخت و گفت: این لکه ننگ رو چطور از دامنم پاک کنم ؟ نگاهی به صورتش کردم؛ غرق اشک بود. گفتم: با آب توبه !
ایستگاه آخر: مجموعه داستان
3/21/2010 12:00:00 AM
برای این سند علمی فایلی وجود ندارد