بررسی نظریه تطابق عوالم با تأکید بر آثار و لوازم آن از منظر ملاصدرا
پایاننامه: باقرالعلوم(ع) - 1393 - [دکتری]
چکیده:
«تطابق عوالم» یکی از نظریات حکمت متعالیه است که همچون بسیاری از آراء این مشرب فلسفی، ریشه درعرفان نظری دارد. ملاصدرا این اصل را در آثار خود با مبانی و قواعد شاخص حکمت متعالیه اثبات كرده و سپس بسیاری از قواعد و احکام فلسفی و معارف دینی و برخی آموزههای عرفانی را بر اساس این اصل، برهانی نموده است. بررسی آثار و لوازم مذکور جایگاه بنیادین این اصل را در حکمت متعالیه نشان میدهد. هستی از نظر ملاصدرا دارای مراتب متعددی است که به جهت اختلاف آثار و احکام غالب در یک طیف از این مراتب، اسم «عالم» بر آن اطلاق میشود. براین اساس، ملاصدرا از چهار عالم وجودی نام میبرد : عالم اله، عالم عقل، عالم مثال و عالم ماده. تطابق به معنای نوعی این همانی و عینیت در عین غیریت است. تطابق عوالم که بیانگر چگونگی رابطه بین عوالم میباشد، به این معناست که عوالم هستی در حقیقت و هستی عین یکدیگرند و تنها در شدت و ضعف، تقدم و تأخر و سایر ملاکهای تشکیکی با هم تفاوت دارند. به عبارت دیگر هر ماهیت در عالم ماده، به وزان مراتب هستی دارای چندین نحوه¬ی وجودی است : 1.وجود مادی، که وجود خاص آن ماهیت است 2. وجود مثالی 3. وجود عقلی و 4. وجود الهی که سه نحوه وجود اخیر، وجود برتر ماهیت مفروض میباشند. این اصل که بیانگر حضور همهی موجودات در عوالم فوق با وجودی برتر است در آثار ملاصدرا با اصولی چند برهانی شده است : 1. صرافت و بساطت وجود. 2. تشکیک در وجود و در نهایت تشکیک در ظهور، 3. وجود رابط معلول ودر نهایت ارجاع علیت به تشأن. ملاصدرا در تحلیل بسیاری از قواعد فلسفی و عقائد دینی از اصل«تطابق عوالم» سود جسته است که در این رساله با عنوان لوازم ( با توجه به هردو قسم لازم عقلی ) و آثار این اصل ذکر شده است. در این نوشتار در یک نوع طبقه بندی صرفاً برای نظم مباحث، این لوازم در دو دستهی 1. لوازم وجودشناختی و2. لوازم معرفتی جاداده شده اند. ذیل لوازم وجودشناختی از «توحید» به عنوان لازمهی مبدأشناختی، «نظام احسن» به عنوان لازمهی جهان شناختی، «رابطه انسان با خداوند» به عنوان لازمهی انسانشناختی و «معاد جسمانی و تجسم اعمال» به عنوان لازمهی معادشناختی اصل «تطابق عوالم» بحث شده است و چگونگی تبیین این لوازم بر اساس مبانی اصل مذکور، مشخص شده است. همچنین ذیل لوازم معرفتی، سه بحث «مطابقت عین و ذهن»، «تأویل» و «تلازم معرفتی حق و خلق، و حق ونفس » با مدد اصل تطابق عوالم، اثبات شده است. روش تحقیق در این نوشتار توصیفی ـ تحلیلی میباشد. بدین صورت که اصل تطابق عوالم از دیدگاه ملاصدرا توصیف و تحلیل و برهانی شده است و سپس قواعد و عقائدی که ملاصدرا در تبیین آن ها از این اصل یا مبانی آن بهره گرفته است،توصیف، تحلیل و برهانی شده است. گفتنی است غالب لوازم مذکور، مواردی هستند که شخص ملاصدرا در تبیین آن ها به تطابق عوالم اشاره، هرچند گاه اشاره ای گذرا، داشته است، لیکن لوازم و آثار «تطابق عوالم» در موارد مذکور خلاصه نمی شود و بسیاری از اصول فلسفی ـ کلامی و معارف دینی و حتی آموزههای عرفان نظری را میتوان با اصل «تطابق عوالم» برهانی نموده و تبیین عقلانی درخوری برای آن ارائه داده است . واژگان کلیدی : تطابق عوالم، ملاصدرا، عالم اله ، عالم عقل ،عالم مثال ،عالم ماده .
«تطابق عوالم» یکی از نظریات حکمت متعالیه است که همچون بسیاری از آراء این مشرب فلسفی، ریشه درعرفان نظری دارد. ملاصدرا این اصل را در آثار خود با مبانی و قواعد شاخص حکمت متعالیه اثبات كرده و سپس بسیاری از قواعد و احکام فلسفی و معارف دینی و برخی آموزههای عرفانی را بر اساس این اصل، برهانی نموده است. بررسی آثار و لوازم مذکور جایگاه بنیادین این اصل را در حکمت متعالیه نشان میدهد. هستی از نظر ملاصدرا دارای مراتب متعددی است که به جهت اختلاف آثار و احکام غالب در یک طیف از این مراتب، اسم «عالم» بر آن اطلاق میشود. براین اساس، ملاصدرا از چهار عالم وجودی نام میبرد : عالم اله، عالم عقل، عالم مثال و عالم ماده. تطابق به معنای نوعی این همانی و عینیت در عین غیریت است. تطابق عوالم که بیانگر چگونگی رابطه بین عوالم میباشد، به این معناست که عوالم هستی در حقیقت و هستی عین یکدیگرند و تنها در شدت و ضعف، تقدم و تأخر و سایر ملاکهای تشکیکی با هم تفاوت دارند. به عبارت دیگر هر ماهیت در عالم ماده، به وزان مراتب هستی دارای چندین نحوه¬ی وجودی است : 1.وجود مادی، که وجود خاص آن ماهیت است 2. وجود مثالی 3. وجود عقلی و 4. وجود الهی که سه نحوه وجود اخیر، وجود برتر ماهیت مفروض میباشند. این اصل که بیانگر حضور همهی موجودات در عوالم فوق با وجودی برتر است در آثار ملاصدرا با اصولی چند برهانی شده است : 1. صرافت و بساطت وجود. 2. تشکیک در وجود و در نهایت تشکیک در ظهور، 3. وجود رابط معلول ودر نهایت ارجاع علیت به تشأن. ملاصدرا در تحلیل بسیاری از قواعد فلسفی و عقائد دینی از اصل«تطابق عوالم» سود جسته است که در این رساله با عنوان لوازم ( با توجه به هردو قسم لازم عقلی ) و آثار این اصل ذکر شده است. در این نوشتار در یک نوع طبقه بندی صرفاً برای نظم مباحث، این لوازم در دو دستهی 1. لوازم وجودشناختی و2. لوازم معرفتی جاداده شده اند. ذیل لوازم وجودشناختی از «توحید» به عنوان لازمهی مبدأشناختی، «نظام احسن» به عنوان لازمهی جهان شناختی، «رابطه انسان با خداوند» به عنوان لازمهی انسانشناختی و «معاد جسمانی و تجسم اعمال» به عنوان لازمهی معادشناختی اصل «تطابق عوالم» بحث شده است و چگونگی تبیین این لوازم بر اساس مبانی اصل مذکور، مشخص شده است. همچنین ذیل لوازم معرفتی، سه بحث «مطابقت عین و ذهن»، «تأویل» و «تلازم معرفتی حق و خلق، و حق ونفس » با مدد اصل تطابق عوالم، اثبات شده است. روش تحقیق در این نوشتار توصیفی ـ تحلیلی میباشد. بدین صورت که اصل تطابق عوالم از دیدگاه ملاصدرا توصیف و تحلیل و برهانی شده است و سپس قواعد و عقائدی که ملاصدرا در تبیین آن ها از این اصل یا مبانی آن بهره گرفته است،توصیف، تحلیل و برهانی شده است. گفتنی است غالب لوازم مذکور، مواردی هستند که شخص ملاصدرا در تبیین آن ها به تطابق عوالم اشاره، هرچند گاه اشاره ای گذرا، داشته است، لیکن لوازم و آثار «تطابق عوالم» در موارد مذکور خلاصه نمی شود و بسیاری از اصول فلسفی ـ کلامی و معارف دینی و حتی آموزههای عرفان نظری را میتوان با اصل «تطابق عوالم» برهانی نموده و تبیین عقلانی درخوری برای آن ارائه داده است . واژگان کلیدی : تطابق عوالم، ملاصدرا، عالم اله ، عالم عقل ،عالم مثال ،عالم ماده .
بررسی نظریه تطابق عوالم با تأکید بر آثار و لوازم آن از منظر ملاصدرا
3/21/2014 12:00:00 AM