عقل و سیاست در اندیشه سیاسی ایران معاصر
نویسنده:
محمدرضا شریعتمدار
، استاد راهنما:
نجف لک زایی
، استاد مشاور 1:
غلامرضا بهروزلک
، استاد مشاور 2:
سیدنورالدین شریعتمدار
،
پایاننامه: باقرالعلوم(ع) - 1387 - [دکتری]
چکیده:
در اين نوشته با توجه به نظريه «اعتباريات» محمدحسين طباطبايي به بررسي عقل و سياست از منظر انديشمندان مسلمان دورهي معاصر پرداختيم. نزول وحي و تفسير آن زمينههايي براي ادارهي زندگي سياسي مسلمانان براساس اعتباريات عقلي بود. نزاعهاي فکري مسلمانان در فهم وحي، ورود علوم بيگانه و تبادل فکري با ديگر ملل موجب تمرکز بيشتر افکار مسلمين و بسط و گسترش دانش سياسي مسلمين در اين زمينه گرديد. نظريه سياسي حاکم يعني «نظم سلطاني» با توجه به بحران فکري با نظريههاي مردم گرا «مشروطه خواهان و ولايت فقيه» جايگزين شد گرچه انديشمندان مسلمان ايران معاصر در مورد عقل و سياست نظر واحدي ندارند و براساس نظريه طباطبايي، به سه دسته اسلام گرايان نوانديش، اسلام گرايان سنتي و اسلام گرايان مدرن قابل تقسيماند. با توجّه به نظريه اعتباريات که چارچوب نظري رساله است و هم از جهت روش و هم از جهت محتوا براي فهم كاربرد عقل در سياست مهم است. از جهت روش، در دوره¬هاي تاريخ، به دليل وجود اعتباريات عامي مثل عدالت، توانايي تطبيق برخي موضوعات انديشهي سياسي را به ما ميدهد. و در هر دوره ميتوان شرايط هر دوره و نيز چگونگي تبديل شدن اين مفهوم عام را به اعتباريات خاص سنجيد. «اعتباريات» از جهت محتوا نيز ظرفيتزيادي براي پاسخگويي به مسائل انديشهي سياسي اسلام دارد. در اين نظريه امکان توضيح بيشتري دربارهي عام يا خاص بودن گزارههاي سياسي ـ اخلاقي رابطه بايد و هست، رابطه عين و ذهن در سياست و اخلاق، رابطهي شرع و عقل و... وجود دارد، با توجه به اين نظريه سه گروه در دورهي معاصر قابل تشخيصاند؛ برخي بدون توجّه به اعتباريات سياسي و خاص بودن آنها (با توجّه به شرايط زمان و مکان)، يا در اعتباريات گذشته ماندهاند و با عنوان سنتي از آنها ياد ميشود و يا آن که به عقل و اعتباريات سياسي غرب اعتماد کرده و خواستار استفاده از ديدگاههاي سياسي آنان در جغرافياي خاص ايران معاصر شدهاند که اسلام گرايان مدرن ناميده ميشوند. در اين بين، اسلام گرايان نوانديش با توجّه به گذشته و اصول عام مبتني بر دانشهاي اسلامي از يک سو و نيز شرايط فرهنگي سياسي خاص از سوي ديگر، دو مدل حکومتي مشروطه و انقلاب اسلامي را در دورهي معاصر ابداع کردهاند. اسلامگرايان نوانديش با فرا رفتن از ظاهر آيات و روايات سعي داشتهاند ضمن توجّه به تحولات فکري ـ سياسي در هر دورهي زماني به ترسيم مدلهاي مختلفي از حکومت اسلامي که پاسخگوي نيازهاي هر زمان باشد بپردازند از اين رو از آنان با عنوان نوانديش ياد کرديم زيرا انديشيدن به صورت کاملتر در اين گروه (نسبت به دو گروه ديگر) يافت ميشود. در ايران معاصر، مهمترين تحول فکري، تغيير در انديشهي سياسي (حوزه ذهنيات) و ساختار و شکل نهادهاي سياسي (عينيات) بوده است. متفکرين نوانديش با رد نظريهي «نظم سلطاني» (كه در دورهي ميانه نظريه غالب بود) به نوعي مردم سالاري روي آوردهاند و در اين مورد نزاعهاي فکري زيادي توسط آنان با ديگر گروهها صورت گرفته است.
در اين نوشته با توجه به نظريه «اعتباريات» محمدحسين طباطبايي به بررسي عقل و سياست از منظر انديشمندان مسلمان دورهي معاصر پرداختيم. نزول وحي و تفسير آن زمينههايي براي ادارهي زندگي سياسي مسلمانان براساس اعتباريات عقلي بود. نزاعهاي فکري مسلمانان در فهم وحي، ورود علوم بيگانه و تبادل فکري با ديگر ملل موجب تمرکز بيشتر افکار مسلمين و بسط و گسترش دانش سياسي مسلمين در اين زمينه گرديد. نظريه سياسي حاکم يعني «نظم سلطاني» با توجه به بحران فکري با نظريههاي مردم گرا «مشروطه خواهان و ولايت فقيه» جايگزين شد گرچه انديشمندان مسلمان ايران معاصر در مورد عقل و سياست نظر واحدي ندارند و براساس نظريه طباطبايي، به سه دسته اسلام گرايان نوانديش، اسلام گرايان سنتي و اسلام گرايان مدرن قابل تقسيماند. با توجّه به نظريه اعتباريات که چارچوب نظري رساله است و هم از جهت روش و هم از جهت محتوا براي فهم كاربرد عقل در سياست مهم است. از جهت روش، در دوره¬هاي تاريخ، به دليل وجود اعتباريات عامي مثل عدالت، توانايي تطبيق برخي موضوعات انديشهي سياسي را به ما ميدهد. و در هر دوره ميتوان شرايط هر دوره و نيز چگونگي تبديل شدن اين مفهوم عام را به اعتباريات خاص سنجيد. «اعتباريات» از جهت محتوا نيز ظرفيتزيادي براي پاسخگويي به مسائل انديشهي سياسي اسلام دارد. در اين نظريه امکان توضيح بيشتري دربارهي عام يا خاص بودن گزارههاي سياسي ـ اخلاقي رابطه بايد و هست، رابطه عين و ذهن در سياست و اخلاق، رابطهي شرع و عقل و... وجود دارد، با توجه به اين نظريه سه گروه در دورهي معاصر قابل تشخيصاند؛ برخي بدون توجّه به اعتباريات سياسي و خاص بودن آنها (با توجّه به شرايط زمان و مکان)، يا در اعتباريات گذشته ماندهاند و با عنوان سنتي از آنها ياد ميشود و يا آن که به عقل و اعتباريات سياسي غرب اعتماد کرده و خواستار استفاده از ديدگاههاي سياسي آنان در جغرافياي خاص ايران معاصر شدهاند که اسلام گرايان مدرن ناميده ميشوند. در اين بين، اسلام گرايان نوانديش با توجّه به گذشته و اصول عام مبتني بر دانشهاي اسلامي از يک سو و نيز شرايط فرهنگي سياسي خاص از سوي ديگر، دو مدل حکومتي مشروطه و انقلاب اسلامي را در دورهي معاصر ابداع کردهاند. اسلامگرايان نوانديش با فرا رفتن از ظاهر آيات و روايات سعي داشتهاند ضمن توجّه به تحولات فکري ـ سياسي در هر دورهي زماني به ترسيم مدلهاي مختلفي از حکومت اسلامي که پاسخگوي نيازهاي هر زمان باشد بپردازند از اين رو از آنان با عنوان نوانديش ياد کرديم زيرا انديشيدن به صورت کاملتر در اين گروه (نسبت به دو گروه ديگر) يافت ميشود. در ايران معاصر، مهمترين تحول فکري، تغيير در انديشهي سياسي (حوزه ذهنيات) و ساختار و شکل نهادهاي سياسي (عينيات) بوده است. متفکرين نوانديش با رد نظريهي «نظم سلطاني» (كه در دورهي ميانه نظريه غالب بود) به نوعي مردم سالاري روي آوردهاند و در اين مورد نزاعهاي فکري زيادي توسط آنان با ديگر گروهها صورت گرفته است.
عقل و سیاست در اندیشه سیاسی ایران معاصر
3/20/2008 12:00:00 AM
عقل و سیاست در اندیشه سیاسی ایران معاصر
نویسنده:
سید محمد رضا شریعتمدار
،
کتاب: پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی - 1393
عقل وسیاست دراندیشه سیاسی ایران معاصر
پایاننامه: وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام - دانشکده علوم سیاسی و اجتماعی - 1387 - [دکترای تخصصی]
مفهوم اصلاح و انقلاب در اندیشه سیاسی معاصر شیعه ایران
پایاننامه: باقرالعلوم(ع) - - [کارشناسی ارشد ناپیوسته]
بررسی و نقد فقه و سیاست در ایران معاصر
نویسندگان:
محمد خورشیدی
،
صادق حقیقت
،
مقاله نشریه: آینه پژوهش » سال 1397 شماره 169
ظرفیتهای اندیشه سیاسی اسلام در تولید سرمایه اجتماعی در ایران معاصر
پایاننامه: وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام - دانشکده علوم سیاسی - 1394 - [پایان نامه دکترا]
رسالههاى سیاسى ـ اسلامى در ایران معاصر
نویسنده:
سیدمحمدعلى حسینى زاده
،
مقاله نشریه: علوم سیاسی » سال 1385 شماره سی و پنجم - پاییز 85
آشفتگى مفاهیم سیاسى در ایران معاصر
نویسنده:
سیدصادق حقیقت
،
مقاله نشریه: علوم سیاسی » سال 1382 شماره بیست و چهارم - زمستان 82