دو دوره تجربه نواندیشی و نوسازی در ایران (1960-1979)
پایاننامه: باقرالعلوم(ع) - 1379 - [کارشناسی ارشد ناپیوسته]
کلیدواژه:
قاجاریان
،
۱۱۹۳-۱۳۴۴ق.
،
اوضاع اجتماعی
،
اوضاع سیاسی
،
نواندیشی سیاسی
،
نوسازی سیاسی
،
سلسله پهلوی
،
بحرانهای اجتماعی
،
بحرانهای حکومت
،
بحرانهای سیاسی
،
حکومت
،
مدرس
،
حسن
،
۱۲۴۹-۱۳۱۶
چکیده:
پایاننامه حاضر در صدد پاسخگویی به این سؤال است که علل عدم موفقیت نو اندیشی و نوسازی در ایران چه می باشد یا چرا ما ایرانیان با وجود تقلای دائمی و کوشش بسیار هر روز بیشتر به عقب می رویم و یا چرا انقلابات عظیم مردمی ما بجای رساندن ما به استقلال واقعی خیلی زود منحرف شدند و یا شکست خوردند آیا علل را در داخل باید جویا شویم یا در خارج؟ در پسخ میتوانیم بگوئیم که علل و عوامل عدم توسعه در ایران را می توان در دو بستر داخلی و خارجی یافت؛ در ساخت داخلی؛ مانعیت نواندیشی و نوسازی سیاسی عصر قاجار علت برجسته اش را میتوان در منازعات فکری و سیاسی جستجو کرد که بین دو گروه از انقلابیون بوجود آمده بود بین عدهای همچون علما و طرفداران دخالت دین در سیاست که درصدد منطبق نمودن محتوای مشروطیت با فرهنگ اسلامی بودند و مشروطه را به نظامی شریعت پسندانه تحویل می بردند. ولی در مقابل آنها عدهای از فرهنگی مشربان درصدد این بودند که اصول مشروطیت، بر طبق اصول غربی حاکم بر ایرانبشود و مشروطه را بر اساس نظام سکولار و غیر قابل دفاع و مقبول و مطبوع علما میخواستند که نتیجه این درگیری به انزوا کشاندن علما از صحنههای سیاسی و ابتر ماندن حرکت روشنفکران فرنگی مشرب و در نهایت ظهور سلسله مستبده پهلوی شد. اما در بستر خارجی، میتوان گفت که جامعه ایران هم یکی از جوامعی است که دامهای زیادی برای آن گسترده شد و به خاطر همین دامها است که جامعه ایران در زمره جوامعی است که به دلیل حاکمیت استعماری طی دو قرن اخیر نتوانسته است توسعه اجتماعی، اقتصادی و سیاسی خود را به صورت منطقی و طبیعی پشت سر بگذارد و استقلال سیاسیاش همواره تحت قدرتهای بزرگ قرار داشت و استراتژیهای دو قدرت بزرگ روس و انگلیس و بعدها آمریکا (چه در رقابت و چه در همکاری و چه در تنازع) و به عبارت دیگر سلطه این قدرتهای بزرگ نگذاشت که هیچ جنبهای از زندگی اجتماعی و سیاسی اقتصادی کشور از چنگشان بگریزد و رشد و نمو طبیعی خود را داشته باشد. بدین دلیل است که عدهای بر این باورند که ایرانی از نظر استعداد چیزی از از دیگر کشورهای توسعه یافته کمتر ندارد. و قادر است که بنیاد زندگی خود را در مسیر مشروطهگری و... بریزد ولی بیگانگان هرگز این فرصت پیشرفت و موفقیت را به ایرانیان ندادند، نتنها فرصت را ندادند بلکه میتوان ادعا کرد که اگر هر گاه از کشورهایی که در حال توسعه بودند در آغاز کار دچار ضرباتی که ایران از طرف قدرتهای خارجی شده میشد که وضعی به مراتب بدتر از ایران پیدا کردند.
پایاننامه حاضر در صدد پاسخگویی به این سؤال است که علل عدم موفقیت نو اندیشی و نوسازی در ایران چه می باشد یا چرا ما ایرانیان با وجود تقلای دائمی و کوشش بسیار هر روز بیشتر به عقب می رویم و یا چرا انقلابات عظیم مردمی ما بجای رساندن ما به استقلال واقعی خیلی زود منحرف شدند و یا شکست خوردند آیا علل را در داخل باید جویا شویم یا در خارج؟ در پسخ میتوانیم بگوئیم که علل و عوامل عدم توسعه در ایران را می توان در دو بستر داخلی و خارجی یافت؛ در ساخت داخلی؛ مانعیت نواندیشی و نوسازی سیاسی عصر قاجار علت برجسته اش را میتوان در منازعات فکری و سیاسی جستجو کرد که بین دو گروه از انقلابیون بوجود آمده بود بین عدهای همچون علما و طرفداران دخالت دین در سیاست که درصدد منطبق نمودن محتوای مشروطیت با فرهنگ اسلامی بودند و مشروطه را به نظامی شریعت پسندانه تحویل می بردند. ولی در مقابل آنها عدهای از فرهنگی مشربان درصدد این بودند که اصول مشروطیت، بر طبق اصول غربی حاکم بر ایرانبشود و مشروطه را بر اساس نظام سکولار و غیر قابل دفاع و مقبول و مطبوع علما میخواستند که نتیجه این درگیری به انزوا کشاندن علما از صحنههای سیاسی و ابتر ماندن حرکت روشنفکران فرنگی مشرب و در نهایت ظهور سلسله مستبده پهلوی شد. اما در بستر خارجی، میتوان گفت که جامعه ایران هم یکی از جوامعی است که دامهای زیادی برای آن گسترده شد و به خاطر همین دامها است که جامعه ایران در زمره جوامعی است که به دلیل حاکمیت استعماری طی دو قرن اخیر نتوانسته است توسعه اجتماعی، اقتصادی و سیاسی خود را به صورت منطقی و طبیعی پشت سر بگذارد و استقلال سیاسیاش همواره تحت قدرتهای بزرگ قرار داشت و استراتژیهای دو قدرت بزرگ روس و انگلیس و بعدها آمریکا (چه در رقابت و چه در همکاری و چه در تنازع) و به عبارت دیگر سلطه این قدرتهای بزرگ نگذاشت که هیچ جنبهای از زندگی اجتماعی و سیاسی اقتصادی کشور از چنگشان بگریزد و رشد و نمو طبیعی خود را داشته باشد. بدین دلیل است که عدهای بر این باورند که ایرانی از نظر استعداد چیزی از از دیگر کشورهای توسعه یافته کمتر ندارد. و قادر است که بنیاد زندگی خود را در مسیر مشروطهگری و... بریزد ولی بیگانگان هرگز این فرصت پیشرفت و موفقیت را به ایرانیان ندادند، نتنها فرصت را ندادند بلکه میتوان ادعا کرد که اگر هر گاه از کشورهایی که در حال توسعه بودند در آغاز کار دچار ضرباتی که ایران از طرف قدرتهای خارجی شده میشد که وضعی به مراتب بدتر از ایران پیدا کردند.
دو دوره تجربه نواندیشی و نوسازی در ایران (1960-1979)
3/20/2000 12:00:00 AM
برای این سند علمی فایلی وجود ندارد
دو نوع تجربة دینی
نویسنده:
والتر فالز ترجمه مهدی نصیری
،
مقاله نشریه: نقد و نظر » سال 1386 شماره 48-47
همایش ملی نواندیشی دینی(دو روزه)
ارائه دهنده:
افتتاحیه: حضرت آیتالله مقتدایی حجت الاسلام والمسلمین محمدیان اختتامیه: حجت الاسلام والمسلمین احمد مبلغی
،
کرسی و نشست: » نشست علمی - 1389
دولت ، نوسازی و هویت ایرانی (بررسی راه حل چالش میان سنت و نوسازی در ایران)
پایاننامه: باقرالعلوم(ع) - - [کارشناسی ارشد ناپیوسته]
نواندیشی دینی در ایران(صورت بندی واسیب شناسی)
ارائه دهنده:
مسعود پورفرد
،
حسین دیبا
،
کرسی و نشست: پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی » مرکز همکاریهای علمی و بینالملل » نشست علمی - 1388
غربشناسی علمای شیعه در تجربه ایران معاصر
نويسنده:
احمد رهدار
، ويراستار:
حسن حسنخانی
،
کتاب: پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی - 1393
غربشناسی علمای شیعه در تجربه ایران معاصر
نويسنده:
احمد رهدار
، ويراستار:
حسن حسنخانی
،
کتاب: حوزه علمیه قم، دفتر تبلیغات اسلامی، مرکز انتشارات - 1391