استعارههای تن در مثنوی
نویسنده:
ابراهیم علی پور
،
مقاله نشریه: نقد و نظر » سال 1392 شماره 69
چکیده:
رابطه میان نفس و بدن از جمله مهمترین موضوعات مثنوی معنوی اثر ماندگار جلالالدین محمدبلخی است که بیش از هزار بیت را به خود اختصاص داده است. واژگان نفس، تن، بدن، جسم، روح، روان، جان و مرگ کاربردهای فراوانی در مثنوی دارند. اصطلاح نفس در مولوی بیشتر کاربرد اخلاقی دارد و واژگانی چون روح، جان و روان به جای نفس فلسفی نشستهاند، و کاربست تن، جسم و بدن در مقابل جان و روان در اغلب ابیات مثنوی، و تفکیک هویت و نقش هر کدام نشان از نگاه دوگانهانگار مولوی به موضوع رابطۀ نفس و بدن دارد. با توجه به بیان تمثیلی مولوی و بهکار بستن تشبیه و استعاره در معرفی نفس و بدن ـ که از مهمترین روشها در بیان مسائل پیچیده است ـ بهترین شیوه در نفسشناسی مولوی از طریق استعارههاست. از اینرو، در این مقاله سعی شده با بیان استعارههای تن، وجه شبه، پیشفرضها و لوازم آن در موضوع رابطۀ نفس و بدن بیان شود. مولوی تن را حجاب، قفس، خار، جماد، خاک حقیر، چراغ ضعیف، کنده و ... میداند که همه این استعارهها حکایت از نگاه منفی به تن و جسم در مقابل جان و روان دارد. وی تنها راه نجات انسان و تنها طریق نیل به حیات ابدی و روحانی را ترک تن میداند و راههای خلاصی از زندان تن را ترک شهوات، حرص و آز، رذایل و اتصاف به صفات الهی و ربانی معرفی میکند.
رابطه میان نفس و بدن از جمله مهمترین موضوعات مثنوی معنوی اثر ماندگار جلالالدین محمدبلخی است که بیش از هزار بیت را به خود اختصاص داده است. واژگان نفس، تن، بدن، جسم، روح، روان، جان و مرگ کاربردهای فراوانی در مثنوی دارند. اصطلاح نفس در مولوی بیشتر کاربرد اخلاقی دارد و واژگانی چون روح، جان و روان به جای نفس فلسفی نشستهاند، و کاربست تن، جسم و بدن در مقابل جان و روان در اغلب ابیات مثنوی، و تفکیک هویت و نقش هر کدام نشان از نگاه دوگانهانگار مولوی به موضوع رابطۀ نفس و بدن دارد. با توجه به بیان تمثیلی مولوی و بهکار بستن تشبیه و استعاره در معرفی نفس و بدن ـ که از مهمترین روشها در بیان مسائل پیچیده است ـ بهترین شیوه در نفسشناسی مولوی از طریق استعارههاست. از اینرو، در این مقاله سعی شده با بیان استعارههای تن، وجه شبه، پیشفرضها و لوازم آن در موضوع رابطۀ نفس و بدن بیان شود. مولوی تن را حجاب، قفس، خار، جماد، خاک حقیر، چراغ ضعیف، کنده و ... میداند که همه این استعارهها حکایت از نگاه منفی به تن و جسم در مقابل جان و روان دارد. وی تنها راه نجات انسان و تنها طریق نیل به حیات ابدی و روحانی را ترک تن میداند و راههای خلاصی از زندان تن را ترک شهوات، حرص و آز، رذایل و اتصاف به صفات الهی و ربانی معرفی میکند.
استعارههای تن در مثنوی
3/21/2013 12:00:00 AM
استعاره های تن در مثنوی
نویسنده:
ابراهیم علی پور
،
مقاله نشریه: نقد و نظر » سال 1392 (پياپي 69)، بهار 1392 شماره1
رویکرد اخلاقی مولوی به عقل و نفس در مثنوی(آموزه های اخلاقی در مثنوی معنوی)
نویسنده:
علی بورونی
،
مقاله نشریه: اخلاق (مطالعات اخلاق کاربردی) » سال 1386 شماره 8
علم، عقل و عشق در مثنوى مولوى
نویسنده:
محمدتقی سبحانی
،
مقاله نشریه: نقد و نظر » سال 1382 شماره 32-31