قرآن بهمثابه گفتار، نه متن؛ نقد آخرین دیدگاه ابوزید در باب وحی و قرآن
نویسنده:
عبدالله نصری
،
مقاله نشریه: نقد و نظر » سال 1392 شماره 70
چکیده:
ابوزید در سالهای آخر حیات خود دیدگاه جدیدی دربارۀ وحی و قرآن ارائه داد. وی دیگر قرآن را کلام خدا نمیداند، بلکه آن را کلامِ خطاپذیر پیامبر میداند که پاسخهای متناسبی به پرسشهای مردمان آن عصر تلقی میشود. از نظر ابوزید قرآن حاصل گفتوگوهای پیامبر در مواجهه با اعراب و در واقع، روایت است، آنهم روایتی که راوی آن را بازپرداخته و تفسیر کرده است. قرآن نه چونان متنِ واحد و منسجم، بلکه مجموعهای از گفتارها بهشمار میآید. در این نظریه، قرآن حاصل رابطۀ دیالکتیکی پیامبر با حوادث اجتماعی و نتیجۀ پرسشها و پاسخهای اعراب از پیامبر است و همۀ اینها در فرایند تولید قرآن نقش داشتهاند. چون در نظریۀ گفتار به شرایط مختلفِ بیان مطالب توجه میشود، باید پذیرفت که پیامبر برخی مطالب و یا نظرات خود را در طول زمان تغییر داده و حتی آنها را حک و اصلاح کرده است. قرآن بهمثابه گفتار متنی پاره پاره تلقی میشود که اختلافات آن توجیهپذیر و تناقضات آن قابل رفع است، زیرا هر گفتاری متناسب با شرایط و مقتضیات و برای مخاطبان خاصی بیان شده است. در این نظریه، قرآن هیچگاه بهعنوان یک متن قانونگذاری در نظر گرفته نمیشود تا یک سلسله احکام ابدی را بیان کند. در این مقاله، ضمن تبیین دیدگاه ابوزید به ارزیابی و نقد آن پرداختهایم و کوشیدهایم کاستیهای نظریه او و نیز دلایل طرح چنان دیدگاهی را نشان دهیم.
ابوزید در سالهای آخر حیات خود دیدگاه جدیدی دربارۀ وحی و قرآن ارائه داد. وی دیگر قرآن را کلام خدا نمیداند، بلکه آن را کلامِ خطاپذیر پیامبر میداند که پاسخهای متناسبی به پرسشهای مردمان آن عصر تلقی میشود. از نظر ابوزید قرآن حاصل گفتوگوهای پیامبر در مواجهه با اعراب و در واقع، روایت است، آنهم روایتی که راوی آن را بازپرداخته و تفسیر کرده است. قرآن نه چونان متنِ واحد و منسجم، بلکه مجموعهای از گفتارها بهشمار میآید. در این نظریه، قرآن حاصل رابطۀ دیالکتیکی پیامبر با حوادث اجتماعی و نتیجۀ پرسشها و پاسخهای اعراب از پیامبر است و همۀ اینها در فرایند تولید قرآن نقش داشتهاند. چون در نظریۀ گفتار به شرایط مختلفِ بیان مطالب توجه میشود، باید پذیرفت که پیامبر برخی مطالب و یا نظرات خود را در طول زمان تغییر داده و حتی آنها را حک و اصلاح کرده است. قرآن بهمثابه گفتار متنی پاره پاره تلقی میشود که اختلافات آن توجیهپذیر و تناقضات آن قابل رفع است، زیرا هر گفتاری متناسب با شرایط و مقتضیات و برای مخاطبان خاصی بیان شده است. در این نظریه، قرآن هیچگاه بهعنوان یک متن قانونگذاری در نظر گرفته نمیشود تا یک سلسله احکام ابدی را بیان کند. در این مقاله، ضمن تبیین دیدگاه ابوزید به ارزیابی و نقد آن پرداختهایم و کوشیدهایم کاستیهای نظریه او و نیز دلایل طرح چنان دیدگاهی را نشان دهیم.
قرآن بهمثابه گفتار، نه متن؛ نقد آخرین دیدگاه ابوزید در باب وحی و قرآن
3/21/2013 12:00:00 AM
معنای متن در قرآن پژوهی ابوزید و هرمنوتیک هرش
نویسنده:
محمد بهرامی*
،
مقاله نشریه: کتاب قیم » سال 1397 بهار و تابستان 1397 شماره18
تفاوت بنیادین وحی و شاعری ( نقدی بر دیدگاه دکتر سروش در باب ماهیت وحی )
نویسنده:
حسین سوزنچی
،
مقاله نشریه: قبسات » سال 1387 تابستان 1387 شماره48
تحلیل و نقد دیدگاه آیتالله معرفت از فترت وحی قرآن
نویسندگان:
عیسی عیسیزاده
،
عبدالمجید طالبتاش
،
مقاله نشریه: مطالعات علوم قرآن » سال 1398 شماره 2
قرآن بهمثابه سند تاریخی در مقابل متن مقدس تحلیلی از مجموعه «قرآن مورخان»
مقاله نشریه: آینه پژوهش » سال 1399 شماره 184
تحلیل و نقد دیدگاه آیت الله معرفت از فترت وحی قرآن
نویسندگان:
عبدالمجید طالب تاش*
،
عیسی عیسی زاده
،
مقاله نشریه: مجله مطالعات علوم قرآن » سال 1398 زمستان 1398 شماره 2
نقد تقریر نصر حامد ابوزید از تاریخ مندی قرآن
نویسنده:
احمد واعظی
،
مقاله نشریه: قرآن شناخت » سال 1389 (پياپي 6)، پاييز و زمستان 1389 شماره2
نقد و بررسی دیدگاه جورج مور در باب فهم عرفی
نویسندگان:
مصطفی عزیزی علویجه*
،
سیداحسان رفیعی علوی
،
مقاله نشریه: معرفت فلسفی » سال 1395 (پياپي 53)، پاييز 1395 شماره1