آثار و عواقب حسادت و تنگنظری در خانوادهها
نویسنده:
فرج الله میرعرب
،
مقاله نشریه: تبلیغ و خانواده » سال 1402 شماره 3
چکیده:
راغب اصفهانی مینویسد: «حسد، آرزوی از دست رفتن نعمت کسی است که مستحق آن نعمت باشد و چه بسا حسود برای زوال آن نعمت تلاش نیز بکند».[1] حسادت در لغت فارسی، به معناى «بد خواستن» یا «بدخواهى» است.[2] در اصطلاحِ حکمت و اخلاق، مطابق روایات حسد چنین تعریف شده است که فرد، نابودى نعمت یا نعمتهاى دیگرى را آرزو کند؛ گرچه خودش آن را نخواهد. این معنا از تعریف رسولخدا9 درباره حسود فهمیده میشود که میفرماید: «اَلحاسِدُ، الّذى یَتَمنّى زَوالَ النِّعْمَةِ عَنْ صاحِبِها وَ إِنْ لَمْ یُرِدْها لِنَفْسِهِ؛[3] حسود، کسى است که نابودى نعمتى را از صاحب آن خواهان است؛ اگرچه آن نعمت را براى خود نخواهد». عالمان اخلاقی تعاریف متعددی را برای حسادت بیان کردهاند که برای فهم روشن از آن، چند نمونه نقل میشود. ملامهدی نراقی حسد را آرزوی زوال نعمت از برادر مسلمان دانسته است؛ نعمتهایی که صلاح او باشد.[4] امام خمینی; در تعریف حسد مینویسد: «حالتی است نفسانی که صاحب آن، سلب کمال و نعمت متوهمی را از غیر آرزو کند؛ چه آن نعمت را خود دارا باشد یا نه و چه بخواهد به خودش برسد یا نه.[5] شهید دستغیب نیز در این زمینه میگوید: «هر که از دیدن یا شنیدن نعمتی مانند مال و فرزند یا فضیلت و کمالی مانند علم، شجاعت و سخاوت که دیگری دارا شده، ناخشنود و خشمگین شود و نتواند این نعمت و فضیلت را در او ببیند و گرفته شدن آن را از او بخواهد یا گرفته شدن از او و رسیدن به خودش را آرزومند باشد، این حالت درونی حسادت است».[6] [1]. حسین بن محمد راغب اصفهانی، المفردات فی غریب لقرآن، ص 234. [2]. علیاکبر دهخدا، لغتنامه دهخدا. [3]. تاجالدین شعیری، جامع الاخبار، ص 159 و 160. [4]. ملامهدی نراقی، جامع السعادات، ج 2، ص 192. [5]. سید روحاللّه موسوی خمینی، شرح چهل حدیث، ص 105. [6]. سید عبدالحسین دستغیب، قلب سلیم، ص 531.
راغب اصفهانی مینویسد: «حسد، آرزوی از دست رفتن نعمت کسی است که مستحق آن نعمت باشد و چه بسا حسود برای زوال آن نعمت تلاش نیز بکند».[1] حسادت در لغت فارسی، به معناى «بد خواستن» یا «بدخواهى» است.[2] در اصطلاحِ حکمت و اخلاق، مطابق روایات حسد چنین تعریف شده است که فرد، نابودى نعمت یا نعمتهاى دیگرى را آرزو کند؛ گرچه خودش آن را نخواهد. این معنا از تعریف رسولخدا9 درباره حسود فهمیده میشود که میفرماید: «اَلحاسِدُ، الّذى یَتَمنّى زَوالَ النِّعْمَةِ عَنْ صاحِبِها وَ إِنْ لَمْ یُرِدْها لِنَفْسِهِ؛[3] حسود، کسى است که نابودى نعمتى را از صاحب آن خواهان است؛ اگرچه آن نعمت را براى خود نخواهد». عالمان اخلاقی تعاریف متعددی را برای حسادت بیان کردهاند که برای فهم روشن از آن، چند نمونه نقل میشود. ملامهدی نراقی حسد را آرزوی زوال نعمت از برادر مسلمان دانسته است؛ نعمتهایی که صلاح او باشد.[4] امام خمینی; در تعریف حسد مینویسد: «حالتی است نفسانی که صاحب آن، سلب کمال و نعمت متوهمی را از غیر آرزو کند؛ چه آن نعمت را خود دارا باشد یا نه و چه بخواهد به خودش برسد یا نه.[5] شهید دستغیب نیز در این زمینه میگوید: «هر که از دیدن یا شنیدن نعمتی مانند مال و فرزند یا فضیلت و کمالی مانند علم، شجاعت و سخاوت که دیگری دارا شده، ناخشنود و خشمگین شود و نتواند این نعمت و فضیلت را در او ببیند و گرفته شدن آن را از او بخواهد یا گرفته شدن از او و رسیدن به خودش را آرزومند باشد، این حالت درونی حسادت است».[6] [1]. حسین بن محمد راغب اصفهانی، المفردات فی غریب لقرآن، ص 234. [2]. علیاکبر دهخدا، لغتنامه دهخدا. [3]. تاجالدین شعیری، جامع الاخبار، ص 159 و 160. [4]. ملامهدی نراقی، جامع السعادات، ج 2، ص 192. [5]. سید روحاللّه موسوی خمینی، شرح چهل حدیث، ص 105. [6]. سید عبدالحسین دستغیب، قلب سلیم، ص 531.
آثار و عواقب حسادت و تنگنظری در خانوادهها
1/1/1402 12:00:00 AM
عواقب قضا شدن نماز
نویسنده:
علیجان کریمی*
،
مقاله نشریه: نشریه ره توشه » سال 1402 دوره 4، شماره 16 (زمستان 1402)
عوامل و عواقب سستی و ترک نماز
نویسنده:
هادی عجمی
،
مقاله نشریه: مجله ره توشه » سال 1397 شماره 156 رمضان