بازشناسی و کارآمدی روش تاریخینگری در مطالعات اسلامی
مقاله نشریه: پژوهشهای عقلی نوین » سال 1401 شماره 13
چکیده:
مطالعات اسلامی بهمنزلۀ یکی از شاخههای دینپژوهی، همواره در معرض تغییراتی بوده که در این زمینه به وجود آمده است. روش تاریخینگری مهمترین تحول در دینپژوهی قرون هجدهم و نوزدهم، از این قاعده مستثنا نبوده و تأثیر زیادی بر مطالعات اسلامی داشت. این روش مطالعه مدعی بود اگر اصول آن تبعیت شود، میتواند شناخت دقیق و علمیتری از دین فراهم آورد و به پیشداوریها و غرضورزیهای دورههای گذشتۀ دینپژوهی خاتمه دهد. در این نوشتار تلاش شده تا ابتدا تاریخینگری و اصول اساسی آن تشریح شده، سپس نتایج بهکارگیری آن در مطالعات اسلامی در آثار مستشرقانی همچون ابراهام گایگر، گلدزیهر و پاتریشیاکرون بررسی گردد تا مدعای طرفداران این روش، در مطالعهای موردی در حوزۀ مطالعات اسلامی راستیآزمایی شود. موضوع اصلی این نوشتار، اسلامپژوهی علمی است و مسئلۀ آن بررسی نسبت میان دینپژوهی مدرن و اسلامپژوهی است. پرسش اصلی این است که «آیا دینپژوهی جدید که بر مبنای عینیت و نگرش تاریخی شکل گرفته است، به بهبود اسلامپژوهی، به ویژه در دو سدۀ اخیر، کمک کرده است؟» این مقاله پاسخ پرسش بالا را از سه منظرِ برخی اندیشمندان، سنت دینی و دیدگاه عموم جوامع اسلامی بررسی کرده و در مجموع به این نتیجه رسیده است که روش تاریخینگری، اگرچه با هدف رفع مشکلات دینپژوهی در ادوار پیش از خود شکل گرفت، در رسیدن به اهدافش ناکام ماند و به رغم ظرافتها و دقتهایی که در مطالعۀ اجزای مختلف دین به کار گرفت، در عمل کمک خاصی به فهم بهتر از اسلام نکرد؛ ازاینرو نتوانست بهنحو مؤثری به شناخت بهتر مسلمانان یاری رساند.
مطالعات اسلامی بهمنزلۀ یکی از شاخههای دینپژوهی، همواره در معرض تغییراتی بوده که در این زمینه به وجود آمده است. روش تاریخینگری مهمترین تحول در دینپژوهی قرون هجدهم و نوزدهم، از این قاعده مستثنا نبوده و تأثیر زیادی بر مطالعات اسلامی داشت. این روش مطالعه مدعی بود اگر اصول آن تبعیت شود، میتواند شناخت دقیق و علمیتری از دین فراهم آورد و به پیشداوریها و غرضورزیهای دورههای گذشتۀ دینپژوهی خاتمه دهد. در این نوشتار تلاش شده تا ابتدا تاریخینگری و اصول اساسی آن تشریح شده، سپس نتایج بهکارگیری آن در مطالعات اسلامی در آثار مستشرقانی همچون ابراهام گایگر، گلدزیهر و پاتریشیاکرون بررسی گردد تا مدعای طرفداران این روش، در مطالعهای موردی در حوزۀ مطالعات اسلامی راستیآزمایی شود. موضوع اصلی این نوشتار، اسلامپژوهی علمی است و مسئلۀ آن بررسی نسبت میان دینپژوهی مدرن و اسلامپژوهی است. پرسش اصلی این است که «آیا دینپژوهی جدید که بر مبنای عینیت و نگرش تاریخی شکل گرفته است، به بهبود اسلامپژوهی، به ویژه در دو سدۀ اخیر، کمک کرده است؟» این مقاله پاسخ پرسش بالا را از سه منظرِ برخی اندیشمندان، سنت دینی و دیدگاه عموم جوامع اسلامی بررسی کرده و در مجموع به این نتیجه رسیده است که روش تاریخینگری، اگرچه با هدف رفع مشکلات دینپژوهی در ادوار پیش از خود شکل گرفت، در رسیدن به اهدافش ناکام ماند و به رغم ظرافتها و دقتهایی که در مطالعۀ اجزای مختلف دین به کار گرفت، در عمل کمک خاصی به فهم بهتر از اسلام نکرد؛ ازاینرو نتوانست بهنحو مؤثری به شناخت بهتر مسلمانان یاری رساند.
بازشناسی و کارآمدی روش تاریخینگری در مطالعات اسلامی
1/1/1401 12:00:00 AM
روش شناسی مطالعات علوم انسانی/ اسلامی
ارائه دهنده:
هادی صادقی
،
سعید زیبا کلام
،
کرسی و نشست: پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی » مرکز همکاریهای علمی و بینالملل » نشست علمی - 1387
درس گفتارهایی انتقادی درباب روش شناسی مطالعات اسلامی
نویسنده:
رسول نوروزی فیروز
،
مقاله نشریه: نقد کتاب کلام فلسفه عرفان » سال 1394 بهار و تابستان 1394 شماره5-6
روش شناسی در مطالعات سیاسی اسلام
نویسنده:
منصور میراحمدی
،
مقاله نشریه: دانش سیاسی » سال 1385 (پياپي 4)، پاييز و زمستان 1385 شماره2
روش شناسی مطالعات اسلامی در غرب : گفتارهایی از عبدالعزیز ساشادینا
نویسندگان:
یاسر عسگری
،
رسول نوروزی فیروز
،
کتاب: پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی - 1393
مطالعات مقايسه اي كارآمدي ايران و ديگر كشورها
نویسنده:
مسعود پور فرد
،
طرح پژوهشی: ماده 1 - پژوهش » از تاریخ: 1396/11/28 تا تاریخ: 1397/11/28
بازشناسی مفهوم عماء در عرفان اسلامی
نویسندگان:
سیدرضا حسینی اسحاق نیا
،
حسین زحمتکش
،
مقاله نشریه: پژوهشنامه عرفان » سال 1392 پاييز و زمستان 1392 شماره9
جمهوري اسلامي و مسئله كارآمدي
نویسنده:
سيد محمد تقي ال غفور
،
طرح پژوهشی: ماده 1 - پژوهش » از تاریخ: 1391/01/15 تا تاریخ: 1392/06/15
مطالعات اسلامی در غرب
نويسنده:
محسن الویری
،
کتاب: سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها (سمت) - 1398