قصه سرگردانى نقدى بر مقاله (در بىمعنایى معنا هست)
نویسنده:
عسکرى سلیمانى
،
مقاله نشریه: نقد و نظر » سال 1383 شماره 34-33
چکیده:
استیس در مقاله خود داستان سرگردانى انسان هایى را مطرح مى کند که از خدا و معنویت جدا شده اند, در واقع, داستان انسان هایى که به خدا و امور معنوى باور ندارند. میوه تلخ این فاصله گیرى براى بسیارى از انسان ها بى معنایى است.
مقاله استیس در دو بخش تنظیم شده است: در بخش اوّل سرگردانى و در بخش دوم راه حل ها, بررسى آن ها و در نهایت, راه حلّ خودش را ارائه مى دهد. همان طور که از عنوان مقاله پیداست, استیس مدعى مى شود که زندگى کسانى که به خدا و معنویت اعتقاد ندارند, بى معناست, و در این بى معنایى نیز معنایى نهفته است. این عبارت به دو معنا مى تواند باشد: یکى آن که زندگى بدون خدا واقعا بى معناست, اما در عین حال, مى توان در جست وجوى معنایى در این زندگیِ بى معنا بود و به آرامش رسید. دیگر آن که زندگى اى که در ظاهر بى معناست, واقعا بى معنا نیست. به هر حال, استیس در بخش پایانى مقاله راه حلّ خود را براى فایق آمدن بر سرگردانى ارائه مى دهد و در آن جا معلوم مى شود که کدام یک از این دو احتمال مورد نظر استیس است؟
تلاش نگارنده این خواهد بود که در چهار بخش مقاله را به پایان ببرد. در بخش نخست, اجمالا بخش اوّل مقاله استیس که در صدد بیان بى معنایى زندگى نوین است, گزارش خواهد شد; در بخش دوم, بخش اوّل مقاله او مورد بررسى قرار خواهد گرفت; در بخش سوم, گزارشى اجمالى از بخش دوم مقاله استیس, یعنى راه حل هاى پیشنهادى وى براى فایق آمدن بر پوچى و بى معنایى, ارائه مى شود و در بخش پایانى به بررسى این راه حل ها و ارائه راه حلّ مورد نظر پرداخته خواهد شد.
استیس در مقاله خود داستان سرگردانى انسان هایى را مطرح مى کند که از خدا و معنویت جدا شده اند, در واقع, داستان انسان هایى که به خدا و امور معنوى باور ندارند. میوه تلخ این فاصله گیرى براى بسیارى از انسان ها بى معنایى است.
مقاله استیس در دو بخش تنظیم شده است: در بخش اوّل سرگردانى و در بخش دوم راه حل ها, بررسى آن ها و در نهایت, راه حلّ خودش را ارائه مى دهد. همان طور که از عنوان مقاله پیداست, استیس مدعى مى شود که زندگى کسانى که به خدا و معنویت اعتقاد ندارند, بى معناست, و در این بى معنایى نیز معنایى نهفته است. این عبارت به دو معنا مى تواند باشد: یکى آن که زندگى بدون خدا واقعا بى معناست, اما در عین حال, مى توان در جست وجوى معنایى در این زندگیِ بى معنا بود و به آرامش رسید. دیگر آن که زندگى اى که در ظاهر بى معناست, واقعا بى معنا نیست. به هر حال, استیس در بخش پایانى مقاله راه حلّ خود را براى فایق آمدن بر سرگردانى ارائه مى دهد و در آن جا معلوم مى شود که کدام یک از این دو احتمال مورد نظر استیس است؟
تلاش نگارنده این خواهد بود که در چهار بخش مقاله را به پایان ببرد. در بخش نخست, اجمالا بخش اوّل مقاله استیس که در صدد بیان بى معنایى زندگى نوین است, گزارش خواهد شد; در بخش دوم, بخش اوّل مقاله او مورد بررسى قرار خواهد گرفت; در بخش سوم, گزارشى اجمالى از بخش دوم مقاله استیس, یعنى راه حل هاى پیشنهادى وى براى فایق آمدن بر پوچى و بى معنایى, ارائه مى شود و در بخش پایانى به بررسى این راه حل ها و ارائه راه حلّ مورد نظر پرداخته خواهد شد.
قصه سرگردانى نقدى بر مقاله (در بىمعنایى معنا هست)
3/20/2004 12:00:00 AM
در بى معنایى معنا هست
نویسنده:
والتر تی. استیس ترجمه اعظم پویا
،
مقاله نشریه: نقد و نظر » سال 1382 شماره 30-29
پاسخ نقدی بر مقاله (انظار فقیهان در ولایت فقیه)
نویسنده:
سید علی حسینی
،
مقاله نشریه: فقه » سال 1374 شماره 5-4
تاليف مقاله قصه در قرآن
نویسنده:
علي اسدي
،
طرح پژوهشی: تاليف دايره المعارف توسط مديران وهمكاران » از تاریخ: 1396/10/03 تا تاریخ: 1396/12/15
اگرچه قصّه ای بس دلنواز است... (نقدی بر چاپ حروفیِ «قصّۀ سلیمان»)
نویسنده:
فرزاد ضیـائی حبیب آبـادی
،
مقاله نشریه: آینه پژوهش » سال 1400 شماره 189