نبوت، شریعت و قانون
نویسنده:
على على حسینى
،
مقاله نشریه: علوم سیاسی » سال 1385 شماره سی و پنجم - پاییز 85
چکیده:
از مهمترین شاخصههاى فلسفه سیاسى اسلام، توجه به نبوّت و جایگاه نبى 9 در ساختار اندیشه سیاسى است. نبى 9 در فلسفه سیاسى کلاسیک اسلامى از دو جهت، بسیار مورد توجه قرار گرفته است: اول آن که نبى 9 در رأس ساختار سیاسى قرار دارد و قوام و دوام مدینه به او بستگى دارد؛ دوم آن که قانون در مدینه از نبى نشأت مىگیرد. در تفکر اسلامى نبى 9 که با عالم فوق قمر در ارتباط است، معارف را در قالب شریعت که هم شامل قواعد فردى ـ اخلاق ـ و هم قواعد عمومى ـ قانون مدینه ـ مىشود از جانب خداوند دریافت کرده و به عموم انسانها عرضه مىنماید. در زمان حضور نبىّ مکرم اسلام 9 آیات قرآن و سیره و سنت او مبناى عمل و راهنماى افراد در زمینه امور فردى ـ اخلاق ـ و امور اجتماعى ـ قانون ـ تلقى مىشد. اما آنچه امروزه براى مسلمانان مبناى عمل است، آیات قرآن و عملکرد معصومین : است. بنابراین اگر نصّ صریحى در قرآن یا سیره معصومین : در مورد خاصى وجود داشته باشد، در آن زمینه نیازى به قانونگذارى احساس نمىشود. در غیر این صورت مىتوان حکم مورد نیاز را از ادله شرعى استنباط کرد. علم فقه با شیوههاى خاص خود عهده دار تعیین قواعد و قوانین مورد نیاز است. اما در مواردى که نصّ صریحى وجود ندارد و استناد به سیره یا سایر مستندات نیز امکانپذیر نیست، باید آنچه به عنوان قاعده و قانون وضع مىشود، مطابق با شریعت باشد یا حداقل مخالفتى با آن نداشته باشد. به همین دلیل است که قانون موضوعه در میان مسلمانان، چندان نمىتواند جایگاهى داشته باشد و بخش کوچکى از قلمرو قانون در میان مسلمانان را به خود اختصاص مىدهد. بر این اساس، قانون در دیانت اسلام و به تبع آن در تفکر اسلامى، پیوندى وثیق با دو مفهوم شریعت و نبوت دارد و نبى 9 بهعنوان صاحب، مُبلّغ و آورنده شریعت، از سوى خداوند، منشأ اصلى و منبع اساسى قواعد مورد نیاز افراد بشر در قالب قانون تلقى خواهد شد.
از مهمترین شاخصههاى فلسفه سیاسى اسلام، توجه به نبوّت و جایگاه نبى 9 در ساختار اندیشه سیاسى است. نبى 9 در فلسفه سیاسى کلاسیک اسلامى از دو جهت، بسیار مورد توجه قرار گرفته است: اول آن که نبى 9 در رأس ساختار سیاسى قرار دارد و قوام و دوام مدینه به او بستگى دارد؛ دوم آن که قانون در مدینه از نبى نشأت مىگیرد. در تفکر اسلامى نبى 9 که با عالم فوق قمر در ارتباط است، معارف را در قالب شریعت که هم شامل قواعد فردى ـ اخلاق ـ و هم قواعد عمومى ـ قانون مدینه ـ مىشود از جانب خداوند دریافت کرده و به عموم انسانها عرضه مىنماید. در زمان حضور نبىّ مکرم اسلام 9 آیات قرآن و سیره و سنت او مبناى عمل و راهنماى افراد در زمینه امور فردى ـ اخلاق ـ و امور اجتماعى ـ قانون ـ تلقى مىشد. اما آنچه امروزه براى مسلمانان مبناى عمل است، آیات قرآن و عملکرد معصومین : است. بنابراین اگر نصّ صریحى در قرآن یا سیره معصومین : در مورد خاصى وجود داشته باشد، در آن زمینه نیازى به قانونگذارى احساس نمىشود. در غیر این صورت مىتوان حکم مورد نیاز را از ادله شرعى استنباط کرد. علم فقه با شیوههاى خاص خود عهده دار تعیین قواعد و قوانین مورد نیاز است. اما در مواردى که نصّ صریحى وجود ندارد و استناد به سیره یا سایر مستندات نیز امکانپذیر نیست، باید آنچه به عنوان قاعده و قانون وضع مىشود، مطابق با شریعت باشد یا حداقل مخالفتى با آن نداشته باشد. به همین دلیل است که قانون موضوعه در میان مسلمانان، چندان نمىتواند جایگاهى داشته باشد و بخش کوچکى از قلمرو قانون در میان مسلمانان را به خود اختصاص مىدهد. بر این اساس، قانون در دیانت اسلام و به تبع آن در تفکر اسلامى، پیوندى وثیق با دو مفهوم شریعت و نبوت دارد و نبى 9 بهعنوان صاحب، مُبلّغ و آورنده شریعت، از سوى خداوند، منشأ اصلى و منبع اساسى قواعد مورد نیاز افراد بشر در قالب قانون تلقى خواهد شد.
نبوت، شریعت و قانون
3/21/2006 12:00:00 AM
رابطه قانون و شریعت در اندیشه سیاسی امام خمینی (ره)
پایاننامه: باقرالعلوم(ع) - 1391 - [کارشناسی ارشد ناپیوسته]