فروغ دین در فراق عقل
نویسنده:
محمدتقی سبحانی
،
مقاله نشریه: نقد و نظر » سال 1375 شماره 6
چکیده:
1. عصر جدید همگام با نوآورى و دستاوردهاى علمى و فنى از همان آغاز، سنت و دین را به چالشى جدى فراخواند و پرسشهاى نو به نو در پیش پاى دینداران و دینپروران نهاد. دانش و فلسفه غرب آنگاه که پرورده شد آهنگ شرق کرد و نواى ناآشنایى نواخت. تفکر دینى که خسته از قرنها نزاع و کشمکش اینک به خواب ناز فرو رفته بود، از شور این هیاهو سر برداشت. امت اسلامى در سیاهترین شبهاى حیات خویش همهمهاى شنید که نه بدرستى آن رامىشناخت و نه از ماوى و مقصودش آگاهبود.از آن میان تنها اندکى خواب آلودهجسارت یافتند که از حصار امن خویشپافرا نهند و از سر این ماجرا خبرگیرند.
عالمان نواندیش و روشنفکران مسلمان در چنین فضایى بود که به صحنه درآمدند و در فکر چاره شدند. دفاع از دین در تندباد اندیشههاى مادى و همسازى دین و دنیا یا تدین و تمدن مضمون مشترک همه این تلاشها بود. اما یک تفاوت اساسى این دو جریان را از یکدیگر جدا مىساخت: دسته نخست، که پرورده سنت و فرهنگ دینى بود، تمدن و تکنولوژى را اصولا در همنوایى و همسویى با دین مىخواست و چاره درد را از متون دینى بازمىجست. اما گروه اخیر، به دلیل انس و آشنایى بیشتر با پدیده رو به رشد نوگرایى، به دین از زاویه دیگرى مىنگریست. از این نگاه، فرهنگ جدید کاروانى بود که دیر یا زود از راه مىرسید. تجدد هرچند میهمانى است ناخوانده، ولى باید گرامىاش داشت و به استقبالش شتافت.
1. عصر جدید همگام با نوآورى و دستاوردهاى علمى و فنى از همان آغاز، سنت و دین را به چالشى جدى فراخواند و پرسشهاى نو به نو در پیش پاى دینداران و دینپروران نهاد. دانش و فلسفه غرب آنگاه که پرورده شد آهنگ شرق کرد و نواى ناآشنایى نواخت. تفکر دینى که خسته از قرنها نزاع و کشمکش اینک به خواب ناز فرو رفته بود، از شور این هیاهو سر برداشت. امت اسلامى در سیاهترین شبهاى حیات خویش همهمهاى شنید که نه بدرستى آن رامىشناخت و نه از ماوى و مقصودش آگاهبود.از آن میان تنها اندکى خواب آلودهجسارت یافتند که از حصار امن خویشپافرا نهند و از سر این ماجرا خبرگیرند.
عالمان نواندیش و روشنفکران مسلمان در چنین فضایى بود که به صحنه درآمدند و در فکر چاره شدند. دفاع از دین در تندباد اندیشههاى مادى و همسازى دین و دنیا یا تدین و تمدن مضمون مشترک همه این تلاشها بود. اما یک تفاوت اساسى این دو جریان را از یکدیگر جدا مىساخت: دسته نخست، که پرورده سنت و فرهنگ دینى بود، تمدن و تکنولوژى را اصولا در همنوایى و همسویى با دین مىخواست و چاره درد را از متون دینى بازمىجست. اما گروه اخیر، به دلیل انس و آشنایى بیشتر با پدیده رو به رشد نوگرایى، به دین از زاویه دیگرى مىنگریست. از این نگاه، فرهنگ جدید کاروانى بود که دیر یا زود از راه مىرسید. تجدد هرچند میهمانى است ناخوانده، ولى باید گرامىاش داشت و به استقبالش شتافت.
فروغ دین در فراق عقل
3/20/1996 12:00:00 AM
فروغ دین در فراق عقل
نویسنده:
محمد تقی سبحانی
،
مقاله نشریه: نقد و نظر » سال 1375 (پياپي 6)، بهار 1375 شماره2