جستارهای نظری در اسلام تمدنی
نویسنده:
حبیبالله بابائی
، ویراستیار:
محمدباقر انصاری
،
کتاب: پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی - 1399
چکیده:
ضرورت دینی و اجتماعی تمدّنشناسی و تمدنسازی در ایرانِ پس از انقلاب همواره مورد توجه مؤسسان و مهندسان نظام جمهوری اسلامی بوده است. با وجود این ادبیات تمدنیِ عالمان و فقیهان فرهنگ و سیاست در جمهوری اسلامی ثابت نبوده و تطورات مختلفی داشته است. واژۀ « تمدن » در ادبیات بنیانگذار جمهوری اسلامی، حضرت امام خمینی رحمه الله بیشتر حالت نفی و سلب داشته است و ایشان با بهکارگیری واژۀ تمدن به انکار تمدن غرب و تمدن مورد ادعایی نظام شاهنشاهی در کتاب به سوی تمدن بزرگ پرداختند ( امام خمینی، 1378، صص369 و 408 - 411 ). در یک نگاه، با توجه به جایگاه تاریخی و نقش بنیانگذاری امام در انقلاب، به نظر میرسد تأسیس حکومت اسلامی پروژۀ فکری ایشان بوده است و نه کلیت تمدن اسلامی. در نگاهی دیگر و با توجه به عبارتهای دیگر ایشان که اسلام را در اعلامرتبۀ تمدن میدانند ( همان، ج1، ص301 ) یا تمدن مسلمانان را فوق تمدنها میدانند ( همان، ج1، ص374 ) یا اینکه بر تمدن الهی تأکید میکنند ( همان، ج6، ص343 )، به جنبههای ایجابی تمدن بهاختصار اشاره دارند؛ ولی چون دوره رهبری ایشان از آغاز نهضت تا رحلت، دورۀ تأسیس و نه تفسیر و تفصیل گفتمان انقلاب و جمهوری اسلامی بود، ایشان فرصتی نیافتند که به تفصیل به جنبههای ایجابی تمدن اسلامی نیز ورود کنند. با این همه و به رغم ادبیات سیاسی و سلبی امام در موضوع تمدن، به لحاظ مبانی فکری و اندیشههای جامع اجتماعی، سیاسی، فلسفی و عرفانیِشان ، نمیتوان امام را مُبدع یا یک مؤسس تمدنی به حساب نیاورد. با توجه به اینکه رویکرد تمدنی را میتوان متشکل از پنج عنصر نگرش نظاممند به معرفت دینی، اصولگرایی در حوزه فهم دین و توسعهگرایی در حوزه تحقق دین، تکامل در روش اجتهاد و تجدید نظر در روش علوم، ضرورت تدوین الگوهای اجتماعی و پیریزی تمدن نوین اسلامی ( سبحانی، 1385: ص295 - 301 ) در نظر گرفت، بیشک باید امام را یک نظریهپرداز و بلکه یک مؤسس تمدنی به شمار آورد. از نظر برخی محققان اساساً شاخصههای اندیشه تمدنگرا را در آرا و عملکرد امام خمینی رحمه الله بیش از هر جای دیگر میتوان جستجو کرد. ایدهها و طرحهای امام در مورد انقلاب فرهنگی، وحدت حوزه و دانشگاه، اتحاد امت اسلامی، نقش زمان و مکان در اجتهاد، ولایت مطلقه فقیه و احکام حکومتی و سرانجام تفسیر حکومت به عنوان فلسفه عملی فقه، همگی نقطههای عطف در اندیشۀ تمدنگرا و مهندسی تمدنی بوده است ( همو، 1386، ص266 ).
ضرورت دینی و اجتماعی تمدّنشناسی و تمدنسازی در ایرانِ پس از انقلاب همواره مورد توجه مؤسسان و مهندسان نظام جمهوری اسلامی بوده است. با وجود این ادبیات تمدنیِ عالمان و فقیهان فرهنگ و سیاست در جمهوری اسلامی ثابت نبوده و تطورات مختلفی داشته است. واژۀ « تمدن » در ادبیات بنیانگذار جمهوری اسلامی، حضرت امام خمینی رحمه الله بیشتر حالت نفی و سلب داشته است و ایشان با بهکارگیری واژۀ تمدن به انکار تمدن غرب و تمدن مورد ادعایی نظام شاهنشاهی در کتاب به سوی تمدن بزرگ پرداختند ( امام خمینی، 1378، صص369 و 408 - 411 ). در یک نگاه، با توجه به جایگاه تاریخی و نقش بنیانگذاری امام در انقلاب، به نظر میرسد تأسیس حکومت اسلامی پروژۀ فکری ایشان بوده است و نه کلیت تمدن اسلامی. در نگاهی دیگر و با توجه به عبارتهای دیگر ایشان که اسلام را در اعلامرتبۀ تمدن میدانند ( همان، ج1، ص301 ) یا تمدن مسلمانان را فوق تمدنها میدانند ( همان، ج1، ص374 ) یا اینکه بر تمدن الهی تأکید میکنند ( همان، ج6، ص343 )، به جنبههای ایجابی تمدن بهاختصار اشاره دارند؛ ولی چون دوره رهبری ایشان از آغاز نهضت تا رحلت، دورۀ تأسیس و نه تفسیر و تفصیل گفتمان انقلاب و جمهوری اسلامی بود، ایشان فرصتی نیافتند که به تفصیل به جنبههای ایجابی تمدن اسلامی نیز ورود کنند. با این همه و به رغم ادبیات سیاسی و سلبی امام در موضوع تمدن، به لحاظ مبانی فکری و اندیشههای جامع اجتماعی، سیاسی، فلسفی و عرفانیِشان ، نمیتوان امام را مُبدع یا یک مؤسس تمدنی به حساب نیاورد. با توجه به اینکه رویکرد تمدنی را میتوان متشکل از پنج عنصر نگرش نظاممند به معرفت دینی، اصولگرایی در حوزه فهم دین و توسعهگرایی در حوزه تحقق دین، تکامل در روش اجتهاد و تجدید نظر در روش علوم، ضرورت تدوین الگوهای اجتماعی و پیریزی تمدن نوین اسلامی ( سبحانی، 1385: ص295 - 301 ) در نظر گرفت، بیشک باید امام را یک نظریهپرداز و بلکه یک مؤسس تمدنی به شمار آورد. از نظر برخی محققان اساساً شاخصههای اندیشه تمدنگرا را در آرا و عملکرد امام خمینی رحمه الله بیش از هر جای دیگر میتوان جستجو کرد. ایدهها و طرحهای امام در مورد انقلاب فرهنگی، وحدت حوزه و دانشگاه، اتحاد امت اسلامی، نقش زمان و مکان در اجتهاد، ولایت مطلقه فقیه و احکام حکومتی و سرانجام تفسیر حکومت به عنوان فلسفه عملی فقه، همگی نقطههای عطف در اندیشۀ تمدنگرا و مهندسی تمدنی بوده است ( همو، 1386، ص266 ).
جستارهای نظری در اسلام تمدنی
3/20/2020 12:00:00 AM
برای این سند علمی فایلی وجود ندارد
نظم تمدنی در جهان اسلام
ناقد:
محمدهادی مدنی
، ارائه دهنده:
رسول نوروزی
،
کرسی و نشست: » کرسی نقد - 1396
ابوتمّام، شاعرحوزه تمدنی جهان اسلام
نویسنده:
محمدعلی آذرشب
،
مقاله نشریه: آینه پژوهش » سال 1401 شماره 195
ظرفیت های تمدنی جهان اسلام
ارائه دهنده:
ادریس هانی
،
محمدعلی میرزایی
،
کرسی و نشست: پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی » مرکز همکاریهای علمی و بینالملل » نشست علمی - 1396
جريان هاي تمدني در جهان اسلام (نمونه موردي اسلام حضاري)
نویسنده:
رسول نوروزي فيروز
،
طرح پژوهشی: ماده 1 - پژوهش » از تاریخ: 1397/03/27 تا تاریخ: 1399/05/10
جريان هاي تمدني در جهان اسلام (نمونه موردي اسلام حضاري)
نویسنده:
محمد تقي سبحاني
،
طرح پژوهشی: ماده 1 - پژوهش » از تاریخ: 1397/03/27 تا تاریخ: 1399/05/10
زبان و حوزه اعتبار تمدنی جهان اسلام
نویسندگان:
رسول نوروزی فیروز*
،
فضه خاتمی نیا
،
مقاله نشریه: پژوهش های سیاست اسلامی » سال 1399 دوره 8، شماره 17 (بهار و تابستان 1399)
پیشرفت های تمدنی چین و تاثیر آن در جهان اسلام
نویسندگان:
یدالله حاجی زاده
،
حسین مفتخری
،
مقاله نشریه: تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی » سال 1390 تابستان 1390 شماره3