چکیده:
پژوهش حاضر در پی بررسی و پاسخ به این سئال اصلی که "ماهیت سیاست خارجی دولت اسلامی از دیدگاه امام خمینی است می باشد. فرضیه ای که بدنبال آزمون و بررسی آن هستیم این است که ماهیت سیاست خارجی دولت اسلامی از دیدگاه امام (ره) ماهیتی فرهنگی و ارزشی می باشد. و در تمامی فصول این پژوهش بدنبال بررسی این مطالب هستیم. در فصل اول بیان می شود که از دهه ‎۱۹۷۰ میلادی به بعد شاهد اهمیت یافتن نقش فرهنگ در روابط بین الملل و سیات خارجی کشورها می باشیم و اندیشمندان و نظریه پردازان همچون هانتیگتن و ادوارد سعید و فانسیس فوکو باما و... به اهمیت فرهنگ در سیاست خارجی کشورها تاکید می کنند. فصل دوم به بیان این امر می پردازد که امام خمینی نگاهی فرهنگی به جامعه و سیاست و نیز سیاست خارجی دارد. رویکرد فرهنگی امام نیز به سیاست خارجی نشات گرفته از مبانی انسان شناختی اوست و سیاست خارجی و رفتار کارگزاران آن رادر ارتباط با انسانهای خود ساخته و متقی یا انسانها فاسق و ستمکار می داند. در فصل سوم با مطالعه و بررسی دیدگاه امام در ارتباط با راهبردها و اهداف خرد و کلان دولت اسلامی در قلمرو سیاست خارجی به این نتیجه می رسیم که هر یک از آنها با توجه به اهداف فرهنگی و ارزشی آن معنی می یابد و ارزشهای که دارای ماهیت انسانی و الهی است و در قلمرو وظایف و رسالتهای دولت اسلامی قرار می گیرد و اساسا فلسفه تشکیل دولت اسلامی تحقق بخشیدن به اهداف بزرگ الهی - انسانی است که انبیا الهی و امامان در پی آن بودن از این جهت می توان گفت که در یک دولت اسلامی اهداف مادی یا قدرت و منافع ملی صرفا هدف نمی باشد بلکه این اهداف به تبع اهداف معنوی، فکری و فرهنگی معنی و مفهوم می یابد. فصل چهارم به بیان ابزارهای پیش بدر سیات خارجی از دیدگاه امام می پردازد و روشن می شود که دولت اسلامی بنا بر ماهیت فرهنگی اهداف سیاست خارجی خود از ابزارهای مسالمت آمیز و فرهنگی استفاده می نماید و بکارگیری ابزارهای نظامی نیز در ارتباط با اهداف فرهنگی معنی می یابد بر اساس آنچه بیان شد روشن می شود که سیاست خارجی دولت اسلامی در اندیشه امام خمینی ماهیت فرهنگی دارد.

برای این سند علمی فایلی وجود ندارد