طالبان;دین و حکومت
نویسنده:
سید عبدالقیوم سجادی
،
مقاله نشریه: علوم سیاسی » سال 1377 سال اول - شماره اول - تابستان 77
چکیده:
پیشرویهاى اخیر گروه طالبان در افغانستان و تحت تصرف در آوردن بخش اعظم کشور از
سوى این گروه، بویژه سقوط مزار شریف و شهرهاى مهم شمال کشور که در تصرف نیروهاى
ضد طالبان ؛ موسوم به جبهه متحد براى نجات افغانستان بود، زمینههاى حاکمیت فراگیر این گروه
را بر تمامى افغانستان فراهم نمود. کشورهاى منطقه و بویژه همسایگان غربى و شمالى افغانستان
(ایران و کشورهاى آسیاى میانه) با ابراز تاسف و نگرانى از وضعیت کنونى در برابر این رخداد
واکنش نشان دادند. شاید بتوان گفت در دهه سوم مرداد ماه سال جارى تحولات افغانستان و
مسایل مربوط به گروه طالبان بیشترین پوشش خبرى را در رسانههاى خبرى جمهورى اسلامى
ایران و کشورهاى همسایه به خود اختصاص داده است. دقت در فراوانى اخبار، تحلیل خبرى و
تفسیرهاى سیاسى مربوط به افغانستان اهمیت این تحولات در سیاست خارجى این کشورها را
نشان مىدهد. به جز پاکستان که از حامیان جدى طالبان است و طبعاً پیشرویهاى نظامى این گروه
را، موقعیت جدیدى در سمت و سوى سیاست خارجى خود تحلیل مىکند، سایر کشورهاى
همسایه نظیر جمهورى اسلامى ایران، تاجیکستان، ازبکستان و..... این رخداد را سر آغاز بحران
جدیدى در افغانستان ارزیابى نموده نسبت به پیامدهاى آن هشدار دادهاند. واکنش هشدار دهنده
و همراه با نگرانى این کشورها، صرف نظر از دخالت نظامى، پاکستان که در هم پیمانى منطقهاى با
آمریکا و سعودى قرار دارد، به دلیل اثر گزارى منفى این رخدادها در سیاست خارجى، ثبات
داخلى و منافع ملى این کشورها مىباشد. کشورهاى آسیاى میانه به دلیل نابسامانى و بى ثباتى داخلى و وجود زمینههاى اجتماعى براى
نفوذ طالبان، از صدور اسلام افراطى و سنتى طالبان و بنیادگرایى مذهبى آن هراس دارند، در
حالى که جمهورى اسلامى ایران بیشتر به استقرار یک دولت اسلامگراى آمریکایى به عنوان
اهرم فشار امریکا علیه ایران مىاندیشد. براى جمهورى اسلامى دو مسأله دیگر نیز به شکل
جدى وجود دارد. حمایت طالبان از گروهک مجاهدین خلق و اختصاص دادن پایگاههاى
نظامى به آنان و نیز جهتگیرى طالبان در برابر سایر اقوام و بویژه هزارهها و شیعیان افغانستان.
باتوجه به اهمیت این رخداد و تاثیر جدى آن در سیاست خارجى جمهورى اسلامى ایران
مىبایست به شناسایى و بازبینى این گروه مبادرت نمود. باید دید طالبان کسیتند؟ چگونه شکل
گرفتند؟ و با استفاده از چه راهبردهایى در مدت کوتاهى در دل جامعه افغانستان رسوخ کردند؟ و
اساساً این که طالبان از لحاظ فکرى و ایدئولوژیکى چگونه مىاندیشند و در زمینه سیاست،
حکومت و اجتماع چه اندیشههایى را دنبال مىکند؟ در این گزارش تلاش مىشود تا با هدف
اطلاع رسانى، پرسشهاى مذکور مورد تحلیل و ارزیابى قرار گیرد تا در پرتو پاسخ آن، بتوانیم
شناخت اجمالى نسبت به این جریان ارائه نماییم.
پیشرویهاى اخیر گروه طالبان در افغانستان و تحت تصرف در آوردن بخش اعظم کشور از
سوى این گروه، بویژه سقوط مزار شریف و شهرهاى مهم شمال کشور که در تصرف نیروهاى
ضد طالبان ؛ موسوم به جبهه متحد براى نجات افغانستان بود، زمینههاى حاکمیت فراگیر این گروه
را بر تمامى افغانستان فراهم نمود. کشورهاى منطقه و بویژه همسایگان غربى و شمالى افغانستان
(ایران و کشورهاى آسیاى میانه) با ابراز تاسف و نگرانى از وضعیت کنونى در برابر این رخداد
واکنش نشان دادند. شاید بتوان گفت در دهه سوم مرداد ماه سال جارى تحولات افغانستان و
مسایل مربوط به گروه طالبان بیشترین پوشش خبرى را در رسانههاى خبرى جمهورى اسلامى
ایران و کشورهاى همسایه به خود اختصاص داده است. دقت در فراوانى اخبار، تحلیل خبرى و
تفسیرهاى سیاسى مربوط به افغانستان اهمیت این تحولات در سیاست خارجى این کشورها را
نشان مىدهد. به جز پاکستان که از حامیان جدى طالبان است و طبعاً پیشرویهاى نظامى این گروه
را، موقعیت جدیدى در سمت و سوى سیاست خارجى خود تحلیل مىکند، سایر کشورهاى
همسایه نظیر جمهورى اسلامى ایران، تاجیکستان، ازبکستان و..... این رخداد را سر آغاز بحران
جدیدى در افغانستان ارزیابى نموده نسبت به پیامدهاى آن هشدار دادهاند. واکنش هشدار دهنده
و همراه با نگرانى این کشورها، صرف نظر از دخالت نظامى، پاکستان که در هم پیمانى منطقهاى با
آمریکا و سعودى قرار دارد، به دلیل اثر گزارى منفى این رخدادها در سیاست خارجى، ثبات
داخلى و منافع ملى این کشورها مىباشد. کشورهاى آسیاى میانه به دلیل نابسامانى و بى ثباتى داخلى و وجود زمینههاى اجتماعى براى
نفوذ طالبان، از صدور اسلام افراطى و سنتى طالبان و بنیادگرایى مذهبى آن هراس دارند، در
حالى که جمهورى اسلامى ایران بیشتر به استقرار یک دولت اسلامگراى آمریکایى به عنوان
اهرم فشار امریکا علیه ایران مىاندیشد. براى جمهورى اسلامى دو مسأله دیگر نیز به شکل
جدى وجود دارد. حمایت طالبان از گروهک مجاهدین خلق و اختصاص دادن پایگاههاى
نظامى به آنان و نیز جهتگیرى طالبان در برابر سایر اقوام و بویژه هزارهها و شیعیان افغانستان.
باتوجه به اهمیت این رخداد و تاثیر جدى آن در سیاست خارجى جمهورى اسلامى ایران
مىبایست به شناسایى و بازبینى این گروه مبادرت نمود. باید دید طالبان کسیتند؟ چگونه شکل
گرفتند؟ و با استفاده از چه راهبردهایى در مدت کوتاهى در دل جامعه افغانستان رسوخ کردند؟ و
اساساً این که طالبان از لحاظ فکرى و ایدئولوژیکى چگونه مىاندیشند و در زمینه سیاست،
حکومت و اجتماع چه اندیشههایى را دنبال مىکند؟ در این گزارش تلاش مىشود تا با هدف
اطلاع رسانى، پرسشهاى مذکور مورد تحلیل و ارزیابى قرار گیرد تا در پرتو پاسخ آن، بتوانیم
شناخت اجمالى نسبت به این جریان ارائه نماییم.
طالبان;دین و حکومت
3/21/1998 12:00:00 AM
مبانی مذهبی و قومی طالبان
نویسنده:
محمد اکرم عارفی
،
مقاله نشریه: علوم سیاسی » سال 1378 سال اول - شماره چهارم - بهار 78
رابطه دین و حکومت از منظر على علیه السلام
نویسنده:
فاطمه وثوقی
،
مقاله نشریه: پاسدار اسلام » سال 1381 شماره 253
مبانی فقهی - کلامی اندیشه سیاسی طالبان
پایاننامه: وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه جامعه المصطفی العالمیه - دانشکده الهیات و معارف اسلامی - 1383 - [کارشناسی ارشد]
تقابل حکومت اسلامى و حکومت سکولار
نویسنده:
عسکرى سلیمانى امیرى
،
مقاله نشریه: علوم سیاسی » سال 1384 شماره سی و دوم - زمستان 84
کابوس طالبان و نظرى بر سیاست ایران در قبال افغانستان
نویسنده:
نیا محمدرضا حافظ
،
مقاله نشریه: پاسدار اسلام » سال 1389 شماره 201