جهان به منزله پیکر خدا
نویسنده:
سلى مگ فاگ ترجمه مرتضى قرایـى
،
مقاله نشریه: نقد و نظر » سال 1382 شماره 32-31
چکیده:
و کلمه جسم گردید و میان ما ساکن شد).[2] (انجیل یوحنّا, باب اوّل, آیه 14). این بى همتایى غیر قابل قبول را مسیحیّت در قلب یکى از آموزه هاى کانونى خودش اطلاق بخشیده است, آموزه اى که مدّعى است خداوند در یک موضع و جایگاه و تنها در یک جا, یعنى در شخص عیسى ناصرى, تجسّد یافته است. او و تنها او (صورت خداى نادیده) (رساله پولس رسول به کُولُسّیان, باب اوّل, آیه 15) است. مبدأ, نیرو, و هدف عالم را از طریق, و تنها از طریق یک درودگر مدیترانه ایِ سده نخست [میلادى] مى توان شناخت. آفریننده و منجى تاریخ پانزده بیلیون ساله عالم با صد بیلیون کهکشان هایش (و بیلیون ها ستاره و سیّاره موجود در این کهکشان ها) تنها در زمان سى ساله زندگانى یک انسان در سیّاره زمین دست یافتنى است. این ادّعا آن گاه که در بافت دانش معاصر مطرح مى شود, دست کم, مخدوش به نظر مى رسد. زمانى که جهان متشکّل از امپراتورى رم (با [قبایل] سوحشیز در مرزها و سرحدّاتش) بود, محدود ساختن حضور و وجود خدا به عیساى ناصرى, به رغم این که قوم پرستانه بود, اعتبار اندکى داشت, لکن در طى صدها سال, بسیار پیش از ظهور کیهان شناسى معاصر, ادعاهاى دیگر سنّت هاى دینیِ برجسته, به طور جدّ, با آن [ادّعا] به معارضه برخاسته اند. آن ادّعا, در شکل سنّتى اش, نه تنها به تمامیّت و کمال و ارزش دیگر ادیان لطمه مى زند, بلکه در پرتو کیهان شناسى پساتجدّد, باور نکردنى و به راستى, نامعقول است. و ابداً, با تصویر کنونى ما از عالم سازگار نیست.
لکن شاید این بى همتایى غیر قابل قبول ادّعاى کانونى ایمان مسیحى نباشد. در الگوى عالم به منزله پیکر خدا, بن مایه هاى مهم [عبارت هاى] (جسم گردید) و (میان ما ساکن شد) هستند. شهادت به این که خدا به منزله یکى از ما, به منزله یک شخص انسانى, تجسّد یافته و به صورت آرمانى اى هم تجسّد یافته, امرى مهم و حیاتى است.
و کلمه جسم گردید و میان ما ساکن شد).[2] (انجیل یوحنّا, باب اوّل, آیه 14). این بى همتایى غیر قابل قبول را مسیحیّت در قلب یکى از آموزه هاى کانونى خودش اطلاق بخشیده است, آموزه اى که مدّعى است خداوند در یک موضع و جایگاه و تنها در یک جا, یعنى در شخص عیسى ناصرى, تجسّد یافته است. او و تنها او (صورت خداى نادیده) (رساله پولس رسول به کُولُسّیان, باب اوّل, آیه 15) است. مبدأ, نیرو, و هدف عالم را از طریق, و تنها از طریق یک درودگر مدیترانه ایِ سده نخست [میلادى] مى توان شناخت. آفریننده و منجى تاریخ پانزده بیلیون ساله عالم با صد بیلیون کهکشان هایش (و بیلیون ها ستاره و سیّاره موجود در این کهکشان ها) تنها در زمان سى ساله زندگانى یک انسان در سیّاره زمین دست یافتنى است. این ادّعا آن گاه که در بافت دانش معاصر مطرح مى شود, دست کم, مخدوش به نظر مى رسد. زمانى که جهان متشکّل از امپراتورى رم (با [قبایل] سوحشیز در مرزها و سرحدّاتش) بود, محدود ساختن حضور و وجود خدا به عیساى ناصرى, به رغم این که قوم پرستانه بود, اعتبار اندکى داشت, لکن در طى صدها سال, بسیار پیش از ظهور کیهان شناسى معاصر, ادعاهاى دیگر سنّت هاى دینیِ برجسته, به طور جدّ, با آن [ادّعا] به معارضه برخاسته اند. آن ادّعا, در شکل سنّتى اش, نه تنها به تمامیّت و کمال و ارزش دیگر ادیان لطمه مى زند, بلکه در پرتو کیهان شناسى پساتجدّد, باور نکردنى و به راستى, نامعقول است. و ابداً, با تصویر کنونى ما از عالم سازگار نیست.
لکن شاید این بى همتایى غیر قابل قبول ادّعاى کانونى ایمان مسیحى نباشد. در الگوى عالم به منزله پیکر خدا, بن مایه هاى مهم [عبارت هاى] (جسم گردید) و (میان ما ساکن شد) هستند. شهادت به این که خدا به منزله یکى از ما, به منزله یک شخص انسانى, تجسّد یافته و به صورت آرمانى اى هم تجسّد یافته, امرى مهم و حیاتى است.
جهان به منزله پیکر خدا
3/21/2003 12:00:00 AM
انسان مسلمان به منزله نماد شهری
نویسندگان:
هادی چهاردولی
،
محمد حسین مرادی
،
مقاله نشریه: اخلاق (مطالعات اخلاق کاربردی) » سال 1393 شماره 37
تناسب و سازگاری وجودی به منزلۀ ارزش بنیادین
نویسنده:
محمدعلی مبینی
،
مقاله نشریه: نقد و نظر » سال 1392 شماره 69
وحدت وجود آیت الله خمینى و ولایت فقیه به منزله خویشتنشناسى
نویسنده:
سلمان البدور ترجمه زهرا پورسینا
،
مقاله نشریه: نقد و نظر » سال 1378 شماره 22-21
نسبی گرایی زبانی تناسب و سازگاری وجودی به منزله ارزش بنیادین
نویسنده:
محمدعلی مبینی*
،
مقاله نشریه: نقد و نظر » سال 1392 (پياپي 69)، بهار 1392 شماره1
راههای تقرب به خدا
نویسنده:
سیدحسین حسینی قمی
،
مقاله نشریه: مجله ره توشه » سال 1398 شماره 167 رمضان