بحثى اجتهادى در طهارت و نجاست
نویسنده:
ص ن
،
مقاله نشریه: نقد و نظر » سال 1373 شماره 1
چکیده:
در این مقاله از مطالب ذیل سخن رفته است:
1- طهارت و نجاست از امور قراردادى و از احکام وضعیه نیستند، بلکه داراى واقعیت عینى و تکوینىاند که با حواس ظاهرى درک مىشوند.
2- نجاست و طهارت به همان معناى لغوى باقى هستند. نجاستیعنى پلیدى و طهارت یعنى نبودن پلیدى و پلیدى که زائل شود اگرچه به وسیله غیر آب باشد طهارت حاصل مىشود.
3- همه اقسام آب، یعنى آب چاه و باران و کر و غیر کر و جارى و راکد، یک حکم دارند و فقط با تغییر و فاسدشدن نجس مىشوند، نه به صرف ملاقات یا نجاسات.
4- در مسائل فوق، تعبد به معناى عدم درک ملاک حکم وجود ندارد، بلکه وجود و عدم حکم تابع وجود و عدم ملاک حکم است و ملاک حکم محسوس و ملموس است و از امور نامرئى و ماورائى نیست.
طهارت و نجاست در زندگى روزمره هر مسلمانى مورد توجه و داراى حکم است. طهارت بدن و لباس در نماز و طهارت خوردنیها و اشامیدنیها و طهارت آب وضوء و غسل و طهارت ابى که بدن و لباس و چیزهاى دیگر با ان تطهیر مىشود و نیز ممنوع بودن نجاست چیزهایى که ذکر شد، از امورى است که هر مسلمانى روزانه با آنها سر و کار دارد.
کسى که مىخواهد احکام طهارت و نجاست را از دلیلهاى فقهى و اجتهادى استنباط کند قبلا لازم است مفهوم طهارت و نجاست را در قرآن و حدیث مشخص نماید و براى مشخص شدن ان باید در آغاز تحقیق کند که ایا طهارت و نجاست در قرآن و حدیثبه همان معناى اصلى لغوى و عرفى استیا اینکه شارع معناى جدیدى براى ان دو در نظر گرفته است؟
معناى لغوى طهارت، پاکیزگى و معناى لغوى نجاست، آلودگى و پلیدى است که واقعیت تکوینى و خارجى دارد. ولى ایا در قرآن و حدیث هم به همان لغوى استعمال شده استیا نه؟ کسى که مىخواهد اجتهاد کند، باید قبلا این مسئله را روشن سازد; زیرا در ان بین علما اختلاف وجود دارد که در ذیل به شرح ان پرداخته مىشود.
بعضى گفتهاند: طهارت و نجاست در قرآن و حدیثبه معناى لغوى و اصلى نیست، بلکه داراى معناى اعتبارى و قراردادى است که فقط در عالم اعتبار وجود دارد نه در تکوین و واقعیتخارجى. مثلا اگر روى شیشهاى خون بریزد و با آب نمک شسته شود باز هم شیشه نجس است. زیرا با مایعات غیر آب مانند آب نمک نمىتوان چیزى را تطهیر کرد. در اینجا نجاستشیشه واقعیت تکوینى و خارجى ندارد یعنى تکوینا خون روى شیشه نیست و آلودگى خارجى ندارد و از نظر بهداشتى نیز استعمال ان بىاشکال است، ولى در عین حال، شارع براى ان نجاست اعتبار کرده و فته است: اگر دست تر به این شیشه بزنى نجس مىشود، اما اگر خون شیشه با آب شسته شود پاک مىگردد. یعنى شارع براى ان طهارت اعتبار مىکند. بنابراین هیچیک از طهارت و نجاست واقعیت تکوینى و خارجى ندارد بلکه فقط در عالم اعتبار و قرارداد وجود دارد. این یک نظر است.
در این مقاله از مطالب ذیل سخن رفته است:
1- طهارت و نجاست از امور قراردادى و از احکام وضعیه نیستند، بلکه داراى واقعیت عینى و تکوینىاند که با حواس ظاهرى درک مىشوند.
2- نجاست و طهارت به همان معناى لغوى باقى هستند. نجاستیعنى پلیدى و طهارت یعنى نبودن پلیدى و پلیدى که زائل شود اگرچه به وسیله غیر آب باشد طهارت حاصل مىشود.
3- همه اقسام آب، یعنى آب چاه و باران و کر و غیر کر و جارى و راکد، یک حکم دارند و فقط با تغییر و فاسدشدن نجس مىشوند، نه به صرف ملاقات یا نجاسات.
4- در مسائل فوق، تعبد به معناى عدم درک ملاک حکم وجود ندارد، بلکه وجود و عدم حکم تابع وجود و عدم ملاک حکم است و ملاک حکم محسوس و ملموس است و از امور نامرئى و ماورائى نیست.
طهارت و نجاست در زندگى روزمره هر مسلمانى مورد توجه و داراى حکم است. طهارت بدن و لباس در نماز و طهارت خوردنیها و اشامیدنیها و طهارت آب وضوء و غسل و طهارت ابى که بدن و لباس و چیزهاى دیگر با ان تطهیر مىشود و نیز ممنوع بودن نجاست چیزهایى که ذکر شد، از امورى است که هر مسلمانى روزانه با آنها سر و کار دارد.
کسى که مىخواهد احکام طهارت و نجاست را از دلیلهاى فقهى و اجتهادى استنباط کند قبلا لازم است مفهوم طهارت و نجاست را در قرآن و حدیث مشخص نماید و براى مشخص شدن ان باید در آغاز تحقیق کند که ایا طهارت و نجاست در قرآن و حدیثبه همان معناى اصلى لغوى و عرفى استیا اینکه شارع معناى جدیدى براى ان دو در نظر گرفته است؟
معناى لغوى طهارت، پاکیزگى و معناى لغوى نجاست، آلودگى و پلیدى است که واقعیت تکوینى و خارجى دارد. ولى ایا در قرآن و حدیث هم به همان لغوى استعمال شده استیا نه؟ کسى که مىخواهد اجتهاد کند، باید قبلا این مسئله را روشن سازد; زیرا در ان بین علما اختلاف وجود دارد که در ذیل به شرح ان پرداخته مىشود.
بعضى گفتهاند: طهارت و نجاست در قرآن و حدیثبه معناى لغوى و اصلى نیست، بلکه داراى معناى اعتبارى و قراردادى است که فقط در عالم اعتبار وجود دارد نه در تکوین و واقعیتخارجى. مثلا اگر روى شیشهاى خون بریزد و با آب نمک شسته شود باز هم شیشه نجس است. زیرا با مایعات غیر آب مانند آب نمک نمىتوان چیزى را تطهیر کرد. در اینجا نجاستشیشه واقعیت تکوینى و خارجى ندارد یعنى تکوینا خون روى شیشه نیست و آلودگى خارجى ندارد و از نظر بهداشتى نیز استعمال ان بىاشکال است، ولى در عین حال، شارع براى ان نجاست اعتبار کرده و فته است: اگر دست تر به این شیشه بزنى نجس مىشود، اما اگر خون شیشه با آب شسته شود پاک مىگردد. یعنى شارع براى ان طهارت اعتبار مىکند. بنابراین هیچیک از طهارت و نجاست واقعیت تکوینى و خارجى ندارد بلکه فقط در عالم اعتبار و قرارداد وجود دارد. این یک نظر است.
بحثى اجتهادى در طهارت و نجاست
3/21/1994 12:00:00 AM
بحثى پیرامون مزارعه ، منافات و مضاربه
نویسنده:
جعفر سبحانی
،
مقاله نشریه: حوزه » سال 1369 شماره 38-37