نقش علوم قرآنی در فقه القرآن
مقاله نشریه: پژوهش های قرآنی » سال 1374 شماره 4
کلیدواژه:
علوم قرآنى
،
فقه القرآن
،
استنباط
،
نسخ
،
مکى و مدنى
،
تناسب
،
آیات الأحکام
،
کشف حکم
،
موضوع حکم
چکیده:
جایگاه و نقش علوم قرآن در فرآیند استنباط و برداشت از آیات الأحکام مورد بررسى قرار گرفته است. نویسنده با بررسى سه محور از محورهاى علوم قرآنى یعنى نسخ، مکى و مدنى و تناسب به نقش و چگونگى تأثیر هر یک در فرآیند فهم آیات الأحکام پرداخته است. در محور نخست پس از تعریف نسخ به طرح این پرسش پرداخته است که آیا نسخ در آیات وجود دارد یا نه. در این زمینه با استناد به روایات دیدگاهى که نسخ را انکار مىکند به نقد گرفته، و در پایان به این نتیجه رسیده است که هم نسخ در آیات وجود دارد و هم شناخت ناسخ و منسوخ در فهم احکام تأثیرگذار است. در محور دوم با ارایه سه تعریف از مکى و مدنى بودن از معیارهاى تشخیص آن دو سخن گفته است و در این راستا از سه معیار یاد کرده است:یکى روایات، دیگر مضمون آیات و سوم کوتاهى و بلندى آیات و براین باور تکیه مىکند که براى تشخیص هر سه معیار ضرورت دارد. در ادامه به نقش مکى و مدنى بودن در فرآیند استنباط پرداخته و به این نتیجه رسیده است که این عناوین جز در شناخت ناسخ و منسوخ نقش دیگرى ندارند و از آنجا که موارد نسخ محدود است، تأثیر فوق چندان قابل توجه نمىباشد. درمحور سوم پس از تعریف تناسب و بیان اقسام آن به چگونگى تأثیر آن در استنباط اشاره کرده و دو جهت را نام برده است یکى تأثیر در کشف حکم و دیگر چگونگى تأثیر. در جهت نخست تأثیر تناسب تنها در حد یک قرینه است و نه بیشتر و در جهت دوم از دو طریق تأثیر مىگذارد یکى توضیح موضوع و دیگر تعیین حدود و دائره حکم. در پایان نیز به نمونههایى از آیات که تناسب در استنباط از آنها مؤثر مىباشد پرداخته است.
جایگاه و نقش علوم قرآن در فرآیند استنباط و برداشت از آیات الأحکام مورد بررسى قرار گرفته است. نویسنده با بررسى سه محور از محورهاى علوم قرآنى یعنى نسخ، مکى و مدنى و تناسب به نقش و چگونگى تأثیر هر یک در فرآیند فهم آیات الأحکام پرداخته است. در محور نخست پس از تعریف نسخ به طرح این پرسش پرداخته است که آیا نسخ در آیات وجود دارد یا نه. در این زمینه با استناد به روایات دیدگاهى که نسخ را انکار مىکند به نقد گرفته، و در پایان به این نتیجه رسیده است که هم نسخ در آیات وجود دارد و هم شناخت ناسخ و منسوخ در فهم احکام تأثیرگذار است. در محور دوم با ارایه سه تعریف از مکى و مدنى بودن از معیارهاى تشخیص آن دو سخن گفته است و در این راستا از سه معیار یاد کرده است:یکى روایات، دیگر مضمون آیات و سوم کوتاهى و بلندى آیات و براین باور تکیه مىکند که براى تشخیص هر سه معیار ضرورت دارد. در ادامه به نقش مکى و مدنى بودن در فرآیند استنباط پرداخته و به این نتیجه رسیده است که این عناوین جز در شناخت ناسخ و منسوخ نقش دیگرى ندارند و از آنجا که موارد نسخ محدود است، تأثیر فوق چندان قابل توجه نمىباشد. درمحور سوم پس از تعریف تناسب و بیان اقسام آن به چگونگى تأثیر آن در استنباط اشاره کرده و دو جهت را نام برده است یکى تأثیر در کشف حکم و دیگر چگونگى تأثیر. در جهت نخست تأثیر تناسب تنها در حد یک قرینه است و نه بیشتر و در جهت دوم از دو طریق تأثیر مىگذارد یکى توضیح موضوع و دیگر تعیین حدود و دائره حکم. در پایان نیز به نمونههایى از آیات که تناسب در استنباط از آنها مؤثر مىباشد پرداخته است.
نقش علوم قرآنی در فقه القرآن
3/21/1995 12:00:00 AM
فرهنگنامه علوم قرآنی
تدوینگران:
مرکز اطلاعات و مدارک اسلامی
،
محمدرضا ابوالحسنیفیاضی
،
بهروز حدادی
،
غلامحسین حسینی
،
سیدصاحب شفیعی
،
مهراب صادقنیا
،
حمزه علیاکبری
،
جواد غفاری
،
شعبانعلی غلامی
،
مرتضی متقیزاده
،
سعید مسعودی
،
ایوب هاشمی
، زيرنظر:
سعید داوودی
،
احمد میرخلیلی
،
محمدحسین یوسفی
، ویراستیاران:
محمدباقر انصاری
،
محمد خیری
،
فاطمه رجبی
، محققین:
عباس حری
،
حسین حسنزاده
،
خالد غفوری
،
حسن فاضلگلپایگانی
،
محمدهادی معرفت
،
مهدی نجیبی
،
محمدهادی یعقوبنژاد
،
کتاب: پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی - 1394