انفسى بودن حقیقت است
نویسنده:
سورن کرگگور ترجمه مصطفی ملکیان
،
مقاله نشریه: نقد و نظر » سال 1374 شماره 4-3
چکیده:
متن اول برگرفته است از کتاب تعلیقه غیرعلمى نهائىءء به قلم فیلسوف دانمارکى، سورن کرگگور (1813-1855)، پدر اگزیستانسیالیسم. کرگگور روایت تندروانهاى از اصالت ایمان ( فیدئیزم) ارائه مىکند که به موجب آن ایمان نه فقط برتر از تعقل ستبلکه، به یک معنا، مخالف آن است. ایمان، و نه تعقل، عالیترین فضیلتى است که انسان بدان نائل تواند آمد. ایمان شرط لازم کمال انسانى، به عمیقترین معناى آن، است. کرگگور استدلال مىکند که کسى که سعى دارد تا ایمان دینى خود را بر اسناد و مدارک عینى یا تعقل مبتنى سازد اساسا برخطاست. این کار هم بیهوده است (نتیجهبخش نخواهد بود) و هم امرى است نامطلوب (شخص را باز مىدارد از اینکه به وظیفه اصلىاش، که افزایش ایمان است، عمل کند). سپس، نظریهاى در باب انفسى بودن مىپردازد که در آن ایمان جایگاهى اصیل دارد. حتى اگر به سود خداباورى یا مسیحیتبرهان قاطعى مىداشتیم، خواستار آن نمىبودیم; زیرا چنین یقین عینىاى این امر خطیر را از صورت یک سیر وسلوک دینى بیرون مىآورد و آن را به مجموعهاى از یقینهاى ریاضى کسالتآور فرو مىکاهد.
مسالهاى که در مقام بررسى آنیم حقیقت (1) مسیحیت نیست، بلکه نسبت (2) فرد انسانى (3) با مسیحیت است. بحث ما درباره حرص و ولع نظامساز محققان به تنظیم حقایق مسیحیت در قالب مقولات شستهرفته نیست، بلکه درباره ارتباط (4) شخصى فرد با این آیین است; ارتباطى که براى فرد دقیقا کششى بینهایت دارد. به تعبیر ساده، سمن، یوهانس کلیماکوس (5) ، که در این شهر به دنیا آمدهام، الآن سىسالهام، مثل بیشتر مردم، انسانى محترمم، تصور مىکنم که یک خیر اعلى’، که سعادت ابدىاش مىخوانند، در انتظار من است، چنانکه در انتظار خدمتکار و استاد دانشگاه هم هست. شنیدهام که مسیحیت طریق وصول به آن خیر است، و از این رو مىپرسم: من چگونه مىتوانم ارتباطى درستبا مسیحیتبرقرار کنم؟
متن اول برگرفته است از کتاب تعلیقه غیرعلمى نهائىءء به قلم فیلسوف دانمارکى، سورن کرگگور (1813-1855)، پدر اگزیستانسیالیسم. کرگگور روایت تندروانهاى از اصالت ایمان ( فیدئیزم) ارائه مىکند که به موجب آن ایمان نه فقط برتر از تعقل ستبلکه، به یک معنا، مخالف آن است. ایمان، و نه تعقل، عالیترین فضیلتى است که انسان بدان نائل تواند آمد. ایمان شرط لازم کمال انسانى، به عمیقترین معناى آن، است. کرگگور استدلال مىکند که کسى که سعى دارد تا ایمان دینى خود را بر اسناد و مدارک عینى یا تعقل مبتنى سازد اساسا برخطاست. این کار هم بیهوده است (نتیجهبخش نخواهد بود) و هم امرى است نامطلوب (شخص را باز مىدارد از اینکه به وظیفه اصلىاش، که افزایش ایمان است، عمل کند). سپس، نظریهاى در باب انفسى بودن مىپردازد که در آن ایمان جایگاهى اصیل دارد. حتى اگر به سود خداباورى یا مسیحیتبرهان قاطعى مىداشتیم، خواستار آن نمىبودیم; زیرا چنین یقین عینىاى این امر خطیر را از صورت یک سیر وسلوک دینى بیرون مىآورد و آن را به مجموعهاى از یقینهاى ریاضى کسالتآور فرو مىکاهد.
مسالهاى که در مقام بررسى آنیم حقیقت (1) مسیحیت نیست، بلکه نسبت (2) فرد انسانى (3) با مسیحیت است. بحث ما درباره حرص و ولع نظامساز محققان به تنظیم حقایق مسیحیت در قالب مقولات شستهرفته نیست، بلکه درباره ارتباط (4) شخصى فرد با این آیین است; ارتباطى که براى فرد دقیقا کششى بینهایت دارد. به تعبیر ساده، سمن، یوهانس کلیماکوس (5) ، که در این شهر به دنیا آمدهام، الآن سىسالهام، مثل بیشتر مردم، انسانى محترمم، تصور مىکنم که یک خیر اعلى’، که سعادت ابدىاش مىخوانند، در انتظار من است، چنانکه در انتظار خدمتکار و استاد دانشگاه هم هست. شنیدهام که مسیحیت طریق وصول به آن خیر است، و از این رو مىپرسم: من چگونه مىتوانم ارتباطى درستبا مسیحیتبرقرار کنم؟
انفسى بودن حقیقت است
3/21/1995 12:00:00 AM
مراتب اسلام و حقیقت صالح بودن رهنمودهایی از تفسیر المیزان (7)
نویسنده:
حسین سوزن چی
،
مقاله نشریه: رشد آموزش معارف اسلامی » سال 1385 سال 1385 - شماره 63
بیرونی بودن منشا وحی برآیند حقیقت شناسی وحی در علوم عقلی
نویسندگان:
علی خراسانی*
،
علی مدبر
،
مقاله نشریه: حکمت اسلامی » سال 1398 تابستان 1398 شماره 21
حقیقت ایمان
نویسنده:
علیجان کریمی
،
مقاله نشریه: میثاق امین » سال 1390 بهار و تابستان 1390 شماره18-19