بستر تاریخى دفاع عقلانى از دین

نویسنده: ،
مقاله نشریه: نقد و نظر » سال 1374 شماره 2
چکیده:
نویسنده در این مقاله به بررسى جریانات عصر روشنگرى در مقابل دین پرداخته و واکنشهاى مختلف آن را در عرصه فلسفه و آراء فلاسفه‏اى نظیر هیوم و کانت و هگل را تحلیل کرده است. در این مقاله تبیینهاى روانشناختى و جامعه‏شناختى از دین و ایمانگرایى معاصر بررسى شده است. نویسنده بر این باور است که دفاع عقلانى از دین براى اولین بار بعد از عصر روشنگرى از سوى هگل مطرح گردید و ایمانگرایانى نظیر کیرکگور بر این عقیده بودند که دفاع عقلانى از دین سرانجام به سود دین نیست.
تاریخ را به دوره‏هاى مختلفى، مانند دوره باستان، دوره قرون وسطى و دوره جدید تقسیم کرده‏اند. دوره جدید را نیز به دوره‏هاى دیگرى مانند رنسانس، رفرماسیون (اصلاح دین) و روشنگرى تقسیم کرده‏اند. رنسانس و رفرماسیون سده‏هاى پانزدهم و شانزدهم را دربر مى‏گیرد و روشنگرى سده هفدهم و بویژه سده هجدهم را شامل مى‏شود.
در قرون وسطى عقل و وحى هر دو حجت‏بود. اگر سخن از توانایى عقل مى‏رفت، توانایى آن در شناخت وحى بود. نزاع متکلمان و فلاسفه جهان مسیحیت و اسلام نیز بر سر میزان توانایى عقل، تطابق عقل و وحى و تقدم یکى بر دیگرى بود. قرون وسطى را، با هر منظرى که نگاه کنیم، گذشته دینى خود را منعکس مى‏کرد. عقلگرایى قبل از عصر روشنگرى ویژگى ضددینى یا غیر دینى نداشت.
اتین ژیلسون، متخصص و تاریخنویس اندیشه قرون وسطى، فلاسفه قرون وسطى را به دو طبقه تقسیم کرده است: دسته اول آنان که معتقد بودند «چون خدا با ما صحبت کرده است، تفکر براى ما لازم نیست‏»، و دسته دیگر که اعتقاد داشتند «قانون الهى بشر را مکلف مى‏کند که با روشهاى عقلى فلسفى درصدد شناختن خدا برآید». زیرا اولین وظیفه بشر به کار انداختن عقل خداداد است. (1)
ژیلسون از سه گونه تفکر درباره عقل و وحى و نسبت آنها با یکدیگر سخن گفته است. این سه گونه تفکر منجر به ظهور سه گروه، یا به اصطلاح خود ژیلسون سه خانواده شد که عبارتند از: خانواده آگوستینى، خانواده ابن رشدى، خانواده تومائى. به نظر ژیلسون خانواده آگوستینى‏ها دین را نایب مناب همه معارف بشرى، اعم از علوم تجربى و اخلاق، مى‏دانند. به نظر آنها با وجود دین، دیگر نیازى به عقل و تفکر فلسفى نیست. خانواده ابن‏رشدى‏ها، بالعکس، اصالت را به عقل داده و شانى براى وحى در معرفت‏بشرى قائل نیستند. برعکس این دو خانواده، خانواده تومائى هستند که به هماهنگى میان عقل و وحى در وصول به حقیقت معتقد هستند. ژیلسون خود معتقد به نظر اخیر است. (2)
دنیاى اسکولاستیک در تمام دوران قرون وسطى به شعار «ایمان مى‏آورم تا درک کنم‏» پایبند بود. از این رو الهیات آن هرچند رنگ فلسفى داشت، درحقیقت از مقوله کلام محسوب مى‏شد و آن هم کلام مبتنى بر وحى.

ضرورت عقلانی دین

نویسنده: عظیم عابدینی ،
کتاب: - 1388

نقش انبیا در تعمیق فهم عقلانی دین

نویسنده: محسن قائمی نیک ، استاد راهنما: قائمی ، استاد مشاور 1: سیدمحمود موسوی ،
پایان‌نامه: باقرالعلوم(ع) - - [کارشناسی ارشد ناپیوسته]

از بستر چشمان تو

مقاله نشریه: پیام زن » سال 1394 شماره 278

دفاع از تشیع

مقاله نشریه: آینه پژوهش » سال 1378 55-56

دفاع از غدیر

مقاله نشریه: اخلاق (مطالعات اخلاق کاربردی) » سال 1379 شماره 0

دولت عقلانی

نویسنده: حسین قریب ،
کتاب: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی - 1393

«بازسازی الگوی تأویلی– وجودشناختی صدرایی در فهم عقلانی دین»

نویسنده: مهدی گنجور ،
مقاله نشریه: پژوهش‌های عقلی نوین » سال 1396 شماره 4

تربیت عقلانی از منظر قرآن کریم

نویسنده: محمد احسانی ،
کتاب: پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی - 1393

لطایفى از دفاع مقدس‏

نویسنده: نژاد محمد اصغر ،
مقاله نشریه: پاسدار اسلام » سال 1389 شماره 279
دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم - 1397