تأخیر بیان از وقت حاجت در عام و خاصّ منفصل قرآنی و روایی
مقاله نشریه: جستارهای فقهی و اصولی » سال 1395 شماره 2
چکیده:
با توجه به اینکه اکثر احکام شرعی در اسلام به صورتِ عام و خاص منفصل بیان شده است و حتی گاهی عام در قرآن مطرح شده است و خاص توسط امام عسکری (علیه السلام) بیان شده است و میان عام و خاص، صد و اندی سال فاصله است! چگونه «تأخیر بیان از وقت حاجت» پیش نیامده است؟
در این نوشتار ابتدا به به بررسی مفاد قاعدة «قبح تأخیر بیان از وقت حاجت» پرداختهایم. سپس به اقوال اصولیان در مقامِ پاسخگویی به اشکال مزبور، اشاره میکنیم.
در پایان با توجه به ناتمام بودنِ مستندِ قاعدة «قبح تأخیر بیان از وقت حاجت» و شرایط خاص شیعیان، عام و خاص منفصل هیچ قبحی نخواهد داشت. اما در صورتی که شخصی بخواهد به ظاهر مفاد این قاعده ملتزم گردد، ناگزیر است عرصة عبادات و معاملات را از هم جدا کند؛ در عبادات مطابق مبنایِ سببیت در امارات، چون کیفر و پاداش به دست خداوند است، میتوان ادعا کرد با توجه به مفاد ادلة عقلی و نقلیِ مختلف، خداوند متعال مصلحتِ فوت شده، را تدارک میکند؛ اما در مورد معاملات، باید گفت: رخدادهایی که در عصر تشریع و ابلاغ بروز کرده است، مانعِ ابلاغ کامل همة احکام شرعی در عصر پیامبر (ص) شده است. در اعصار بعد نیز همین موانع به شکلهای دیگری بروز کرده است ومصالحی را به وجود آورده است که آن مصالح، قبحِ تأخیر بیان از وقت حاجت، که قبحش ذاتی نیست، را برطرف میسازد.
با توجه به اینکه اکثر احکام شرعی در اسلام به صورتِ عام و خاص منفصل بیان شده است و حتی گاهی عام در قرآن مطرح شده است و خاص توسط امام عسکری (علیه السلام) بیان شده است و میان عام و خاص، صد و اندی سال فاصله است! چگونه «تأخیر بیان از وقت حاجت» پیش نیامده است؟
در این نوشتار ابتدا به به بررسی مفاد قاعدة «قبح تأخیر بیان از وقت حاجت» پرداختهایم. سپس به اقوال اصولیان در مقامِ پاسخگویی به اشکال مزبور، اشاره میکنیم.
در پایان با توجه به ناتمام بودنِ مستندِ قاعدة «قبح تأخیر بیان از وقت حاجت» و شرایط خاص شیعیان، عام و خاص منفصل هیچ قبحی نخواهد داشت. اما در صورتی که شخصی بخواهد به ظاهر مفاد این قاعده ملتزم گردد، ناگزیر است عرصة عبادات و معاملات را از هم جدا کند؛ در عبادات مطابق مبنایِ سببیت در امارات، چون کیفر و پاداش به دست خداوند است، میتوان ادعا کرد با توجه به مفاد ادلة عقلی و نقلیِ مختلف، خداوند متعال مصلحتِ فوت شده، را تدارک میکند؛ اما در مورد معاملات، باید گفت: رخدادهایی که در عصر تشریع و ابلاغ بروز کرده است، مانعِ ابلاغ کامل همة احکام شرعی در عصر پیامبر (ص) شده است. در اعصار بعد نیز همین موانع به شکلهای دیگری بروز کرده است ومصالحی را به وجود آورده است که آن مصالح، قبحِ تأخیر بیان از وقت حاجت، که قبحش ذاتی نیست، را برطرف میسازد.
تأخیر بیان از وقت حاجت در عام و خاصّ منفصل قرآنی و روایی
3/20/2016 12:00:00 AM
تأخیر بیان از وقت حاجت در عام و خاص منفصلِ قرآنی و روایی
نویسنده:
سید مهدی نریمانی
،
مقاله نشریه: جستارهای فقهی و اصولی » سال 1398 شماره 100
بازخوانی نقش اجمال خاص در تمسک به عام
نویسنده:
بلال شاکری
،
مقاله نشریه: جستارهای فقهی و اصولی » سال 1398 شماره 100
بازخوانی نقش اجمال خاص در تمسک به عام
نویسنده:
بلال شاکــری
،
مقاله نشریه: جستارهای فقهی و اصولی » سال 1395 شماره 4
بازنگری در دلالت شناسی ادله خاص قرآنی و روایی برپایی آستان های مقدس
نویسنده:
سیف الله صرامی*
،
مقاله نشریه: فقه » سال 1400 دوره 28، شماره 107 (پاییز 1400)
بازنگری در دلالت شناسی ادله خاص قرآنی و روایی برپایی آستان های مقدس
نویسنده:
سیف الله صرامی
،
مقاله نشریه: فقه » سال 1400 شماره 107
مبانی قرآنی ـ روایی حمایت از مظلومان
نویسنده:
سید مصطفی عبدالله زاده
،
مقاله نشریه: تبلیغ و تقریب » سال 1402 شماره 2
بازشناسی مفهومی انتظار با رویکرد عام و خاص از منظر شیعه و اهل سنت
نویسنده:
حسین الهی نژاد *
،
مقاله نشریه: پژوهش های مهدوی » سال 1396 پاييز 1396 شماره22
مبانی قرآنی ـ روایی معاد در حکمت متعالیه
پایاننامه: باقرالعلوم(ع) - 1385 - [کارشناسی ارشد ناپیوسته]
تقدیم و تاخیر در قرآن از نگاه طباطبایی
نویسندگان:
سجاد نیازی فرد
،
سید مصطفی احمدزاده
،
مقاله نشریه: پژوهش نامه نقد آرای تفسیری » سال 1400 دوره 2، شماره 2 (پاییز و زمستان 1400)