فلسفه تحلیلى، یک سبک فلسفى
نویسنده:
جی.جی راس ترجمه ف. جهان بین
،
مقاله نشریه: نقد و نظر » سال 1384 شماره 38-37
چکیده:
مایکل دامِت(Michael Dummet), اخیراً کتاب فوق العاده جذابى به نام ریشه هاى فلسفه تحلیلى,1 براساس سلسله درس گفتارهایش در سال 1987 در دانشگاه بولونیا2, منتشر کرده است. علاقه مندم نظراتى چند درباره تبیین او از این نهضت مطرح کنم. البته آن قدر که بر دیدگاه هاى او نسبت به بعضى نمودهاى معاصر فلسفه تحلیلى انگشت تأکید مى گذارم, بر تقریر او از ریشه هاى فلسفه تحلیلى تکیه نمى کنم. درسى که من در صددم از این اظهارنظرات بگیرم, با یکى از موضوعات اصلى کتاب دامِت وجه اشتراکى دارد و آن نیاز به پل زدن بر شکاف میان پدیدارشناسى3 و فلسفه تحلیلى است. لیکن, هرچند نظر دامِت این است که ارتباط [مذکور] مى تواند, و باید, براساس بازگشت به ریشه هاى مشترک و اتحاد در نقطه افتراق برقرار شود, من استدلال خواهم کرد که باید به جاى آن به آینده و به عرصه مشترک مسایل بنگریم, آن جا که سبک هاى نگرشى [در مسایل] اهمیتى کمتر از راه حل هاى واقعى دارند راه حل هایى که به طرح و بررسى آنها خواهیم پرداخت. بر این باورم که چنین عرصه اى هم اینک وجود دارد و حوزه مطالعات شناختى, آن را فراهم آورده است, به ویژه در مواردى که این مطالعات با آن چه (فلسفه ذهن)4 خوانده مى شود, هم پوشى دارند.
مایکل دامِت(Michael Dummet), اخیراً کتاب فوق العاده جذابى به نام ریشه هاى فلسفه تحلیلى,1 براساس سلسله درس گفتارهایش در سال 1987 در دانشگاه بولونیا2, منتشر کرده است. علاقه مندم نظراتى چند درباره تبیین او از این نهضت مطرح کنم. البته آن قدر که بر دیدگاه هاى او نسبت به بعضى نمودهاى معاصر فلسفه تحلیلى انگشت تأکید مى گذارم, بر تقریر او از ریشه هاى فلسفه تحلیلى تکیه نمى کنم. درسى که من در صددم از این اظهارنظرات بگیرم, با یکى از موضوعات اصلى کتاب دامِت وجه اشتراکى دارد و آن نیاز به پل زدن بر شکاف میان پدیدارشناسى3 و فلسفه تحلیلى است. لیکن, هرچند نظر دامِت این است که ارتباط [مذکور] مى تواند, و باید, براساس بازگشت به ریشه هاى مشترک و اتحاد در نقطه افتراق برقرار شود, من استدلال خواهم کرد که باید به جاى آن به آینده و به عرصه مشترک مسایل بنگریم, آن جا که سبک هاى نگرشى [در مسایل] اهمیتى کمتر از راه حل هاى واقعى دارند راه حل هایى که به طرح و بررسى آنها خواهیم پرداخت. بر این باورم که چنین عرصه اى هم اینک وجود دارد و حوزه مطالعات شناختى, آن را فراهم آورده است, به ویژه در مواردى که این مطالعات با آن چه (فلسفه ذهن)4 خوانده مى شود, هم پوشى دارند.
فلسفه تحلیلى، یک سبک فلسفى
3/21/2005 12:00:00 AM
تحلیلی از دیدگاه های فلسفی فیزیکدانان معاصر
نویسنده:
مهدی گلشنی
،
کتاب: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی - 1394
ترمینولوژی «کلام فلسفی» و «فلسفه کلامی»
نویسنده:
عبدالرحیم سلیمانی بهبهانی
،
مقاله نشریه: مدیریت دانش اسلامی » سال 1399 پاییز و زمستان 1399
تحلیلی از مبانی فلسفی نظریه بسط تجربه نبوی
نویسندگان:
جهانگیر مسعودی
،
فائزه طلوع برکاتی*
،
مقاله نشریه: جستارهای فلسفه دین » سال 1393 بهار و تابستان1393 شماره1
اصطلاح شناسی «کلام فلسفی» و «فلسفه کلامی»
نویسنده:
عبدالرحیم سلیمانی بهبهانی
،
مقاله نشریه: مدیریت دانش اسلامی » سال 1399 دوره 2، شماره 2 (پاییز و زمستان 1399)
بررسی تحلیلی چیستی، امکان و تحقق نظام فلسفی شهودی
نویسنده:
زهرا محمدعلی میرزایی
، استاد راهنما:
یدالله یزدان پناه
، استاد مشاور 1:
محمدمهدی گرجیان
، استاد مشاور 2:
شیروانی
،
پایاننامه: باقرالعلوم(ع) - - [دکتری]
ضرورت علّى در فلسفه تحلیلى و حکمت متعالیه
نویسنده:
محسن جوادی
،
مقاله نشریه: حوزه » سال 1378 شماره 93
شخصیت فلسفى آخوند خراسانى و بازتاب فلسفه در کفایةالاصول
نویسنده:
حسن جمشیدی
،
مقاله نشریه: حوزه » سال 1390 شماره 162
واکاوی تاثیر مکتب فلسفی مشائی یونانی بر فلسفه اسلامی
نویسندگان:
احمدرضا بهنیافر
،
یدالله حاجی زاده*
،
مقاله نشریه: نامه ایران و اسلام » سال 1398 دوره 9، شماره 4 (زمستان 1398)