فرآیندهاى درونى مسیحیت
نویسنده:
علیرضا شجاعی زند
،
مقاله نشریه: نقد و نظر » سال 1379 شماره 24-23
چکیده:
ماهیت تجزى گرا و رهیافت آخرت گرایانه مسیحیت, این دین را از اساس, بى نیاز از فرآورده هایى چون (شریعت), (کلیسا) و (الهیات) که حلقه هاى اتصال دنیا و آخرت, ماندگارى ایمان و پایدارى امور مقدس و متعالى در حیاتِ این جهانى هستند, مى نمود. با وجود این, تجربه تاریخى مسیحیت, فرآیندهایى را در خاطر دارد که طى آن, این جوهر (غیر شریعتى), (غیر نهادى) و (غیر کلامى) بتدریج قلب گردید و ماهیتى کاملاً متفاوت با آنچه در ذهن و روح مسیح(ع) مى گذشت و آن را در عمر کوتاه تبشیرى اش تعلیم داد و در حیات معنوى اش نیز متجلى گشت, پیدا نمود. مسیح(ع) که حرکت خویش را با پشت کردن به دنیا آغاز نمود و نسبت به رخدادهاى اجتماعى ـ سیاسى پیرامون خویش بى اعتنایى پیشه کرد و تمامى توجهات و نگاهها را به سوى آسمان و به درون انسان معطوف ساخت, طبعاً تلاش چندان مؤثرى براى بنیادگذارى این ستونهاى برپا دارنده و این عناصر مقوم یک دینِ ماندگار به کار نبُرد. لیکن در دوره رسولان, پس از این که از به سر آمدن عمر دنیا و در رسیدن قریب الوقوع ملکوت آسمان, نا امیدى حاصل شد, مسیحیان به طور جدى خود را نیازمند این عناصر یافتند. و به ناچار, در یک روند تدریجى با اخذ و اقتباس از ادیان و مسلکهاى گذشته و بازخوانى و تفسیر خودباورانه آموزه هاى مسیح(ع), دست به کار خلق و ابداع عناصرى شدند که براى حفظ و استمرار یک دین جهانى و صاحبِ داعیه, ضرورى بود. در ادامه این نوشتار, زمینه ها و عوامل شکل گیرى و بسط این فرآیندهاى موازى در استکمال دیانت مسیح(ع) را بررسى مى کنیم.
ماهیت تجزى گرا و رهیافت آخرت گرایانه مسیحیت, این دین را از اساس, بى نیاز از فرآورده هایى چون (شریعت), (کلیسا) و (الهیات) که حلقه هاى اتصال دنیا و آخرت, ماندگارى ایمان و پایدارى امور مقدس و متعالى در حیاتِ این جهانى هستند, مى نمود. با وجود این, تجربه تاریخى مسیحیت, فرآیندهایى را در خاطر دارد که طى آن, این جوهر (غیر شریعتى), (غیر نهادى) و (غیر کلامى) بتدریج قلب گردید و ماهیتى کاملاً متفاوت با آنچه در ذهن و روح مسیح(ع) مى گذشت و آن را در عمر کوتاه تبشیرى اش تعلیم داد و در حیات معنوى اش نیز متجلى گشت, پیدا نمود. مسیح(ع) که حرکت خویش را با پشت کردن به دنیا آغاز نمود و نسبت به رخدادهاى اجتماعى ـ سیاسى پیرامون خویش بى اعتنایى پیشه کرد و تمامى توجهات و نگاهها را به سوى آسمان و به درون انسان معطوف ساخت, طبعاً تلاش چندان مؤثرى براى بنیادگذارى این ستونهاى برپا دارنده و این عناصر مقوم یک دینِ ماندگار به کار نبُرد. لیکن در دوره رسولان, پس از این که از به سر آمدن عمر دنیا و در رسیدن قریب الوقوع ملکوت آسمان, نا امیدى حاصل شد, مسیحیان به طور جدى خود را نیازمند این عناصر یافتند. و به ناچار, در یک روند تدریجى با اخذ و اقتباس از ادیان و مسلکهاى گذشته و بازخوانى و تفسیر خودباورانه آموزه هاى مسیح(ع), دست به کار خلق و ابداع عناصرى شدند که براى حفظ و استمرار یک دین جهانى و صاحبِ داعیه, ضرورى بود. در ادامه این نوشتار, زمینه ها و عوامل شکل گیرى و بسط این فرآیندهاى موازى در استکمال دیانت مسیح(ع) را بررسى مى کنیم.
فرآیندهاى درونى مسیحیت
3/20/2000 12:00:00 AM
اخلاق مسیحیت
نویسندگان:
مهدی حبیب اللهی
،
جیمز.م گوستافسون
،
مقاله نشریه: اخلاق (مطالعات اخلاق کاربردی) » سال 1379 شماره 0
الگوی کنترل درونی اخلاقمحور؛ در سیاستگذاری جنایی
نویسندگان:
محمدعلی حاجی ده آبادی
،
علی قبادیان
،
مقاله نشریه: اسلام و مطالعات اجتماعی » سال 1395 شماره 4 (پیاپی 12)