آیا مىتوان میراث عقلى اسلامى را احیا کرد؟
نویسنده:
ویلیام چیتیک ترجمه نرجس جواندل
،
مقاله نشریه: نقد و نظر » سال 1378 شماره 20-19
چکیده:
منظور من از عبارت «میراث عقلى اسلامى»، (Islamic Intellectual Heritage) طرز فکرهایى درباره خداوند، جهان و انسان است که شالوده آن بهوسیله قرآن و پیامبر(ص) پىریزى، و سپس به وسیله نسلهاى مسلمان متدین و متشرع تکمیل شده است. اصطلاح Intellectual ] »را براى ترجمه واژه عقلى به کار مىبرم و با آن مىخواهم این میراث را از میراث دیگرى که ارتباط نزدیکى با آن دارد و آننیزداراى ابعاد نظرى و فکرى است، متمایز کنم. این میراث دوم، میراث نقلى، (transmittedheritage) نام دارد.
معرفت نقلى، (transmitted knowledge) با تقلید آموخته مىشود; یعنى با پیروى از حجیت، (Authority) صاحبان حجیت. این گونه معرفتشامل تلاوت قرآن، حدیث، صرف، نحو و فقه است. مسلمان بودن بدون تقلید کردن غیرممکن است. زیرا به تنهایى نمىتوان قرآن و یا احکام شریعت را کشف کرد. همانگونه که زبان را با تقلید مىآموزیم، قرآن و احکام اسلامى را هم با تقلید از کسانى که بدانها علم دارند، مىآموزیم و کسانى را که مکلف به حفظ این میراث نقلى هستند، «عالم»، (knower) مىنامیم.
در علوم نقلى «چون و چرا» کردن نامناسب است. اگر کسى از چرایى چیزى پرسش کند، پاسخ این است که قرآن چنین مىگوید; یا اینکه صرف و نحو، قواعد سخن گفتن درست را تعیین مىکند. بهعکس، تنها راه یادگیرى علوم عقلى، فهم آنهاست. نمىتوان علوم عقلى را با قبول آن براساس حجیت گفتههاى بزرگان آموخت. علوم عقلى شامل ریاضى، منطق، فلسفه و بخش عمدهاى از الهیات است، و در مقام یاد گرفتن آنها «چرا»، مهمترین و اساسىترین مساله است. اگر کسى چرایى چیزى را نفهمد، به ناچار باید از حجیت کسى تقلید کند. معقول نیست که براساس نقل کسى، بپذیریم که دو به اضافه دو با چهار برابر است; فرقى نمىکند که منبع این خبر تا چه حد موثق باشد. یا آن را مىفهمید و یا نمىفهمید. هدف اینجا تقلید نیست، بلکه تحقیق است و تحقیق را مىتوان به «بررسى» یا «فهم و دریافت» ترجمه کرد.
منظور من از عبارت «میراث عقلى اسلامى»، (Islamic Intellectual Heritage) طرز فکرهایى درباره خداوند، جهان و انسان است که شالوده آن بهوسیله قرآن و پیامبر(ص) پىریزى، و سپس به وسیله نسلهاى مسلمان متدین و متشرع تکمیل شده است. اصطلاح Intellectual ] »را براى ترجمه واژه عقلى به کار مىبرم و با آن مىخواهم این میراث را از میراث دیگرى که ارتباط نزدیکى با آن دارد و آننیزداراى ابعاد نظرى و فکرى است، متمایز کنم. این میراث دوم، میراث نقلى، (transmittedheritage) نام دارد.
معرفت نقلى، (transmitted knowledge) با تقلید آموخته مىشود; یعنى با پیروى از حجیت، (Authority) صاحبان حجیت. این گونه معرفتشامل تلاوت قرآن، حدیث، صرف، نحو و فقه است. مسلمان بودن بدون تقلید کردن غیرممکن است. زیرا به تنهایى نمىتوان قرآن و یا احکام شریعت را کشف کرد. همانگونه که زبان را با تقلید مىآموزیم، قرآن و احکام اسلامى را هم با تقلید از کسانى که بدانها علم دارند، مىآموزیم و کسانى را که مکلف به حفظ این میراث نقلى هستند، «عالم»، (knower) مىنامیم.
در علوم نقلى «چون و چرا» کردن نامناسب است. اگر کسى از چرایى چیزى پرسش کند، پاسخ این است که قرآن چنین مىگوید; یا اینکه صرف و نحو، قواعد سخن گفتن درست را تعیین مىکند. بهعکس، تنها راه یادگیرى علوم عقلى، فهم آنهاست. نمىتوان علوم عقلى را با قبول آن براساس حجیت گفتههاى بزرگان آموخت. علوم عقلى شامل ریاضى، منطق، فلسفه و بخش عمدهاى از الهیات است، و در مقام یاد گرفتن آنها «چرا»، مهمترین و اساسىترین مساله است. اگر کسى چرایى چیزى را نفهمد، به ناچار باید از حجیت کسى تقلید کند. معقول نیست که براساس نقل کسى، بپذیریم که دو به اضافه دو با چهار برابر است; فرقى نمىکند که منبع این خبر تا چه حد موثق باشد. یا آن را مىفهمید و یا نمىفهمید. هدف اینجا تقلید نیست، بلکه تحقیق است و تحقیق را مىتوان به «بررسى» یا «فهم و دریافت» ترجمه کرد.
آیا مىتوان میراث عقلى اسلامى را احیا کرد؟
3/21/1999 12:00:00 AM
اکباتان کجاست؟ آیا جمهوری اسلامی باید اکباتان را تکثیر کند؟
مقاله نشریه: پیام زن » سال 1400 آذر و دی342-343
بنیاد میراث اسلامی الفرقان
نویسندگان:
حسن شکوهیان
،
هادی شریفی
،
مقاله نشریه: آینه پژوهش » سال 1377 شماره 49
اکباتان کجاست؟ آیا جمهوری اسلامی باید اکباتان را تکثیر کند؟(1)
مقاله نشریه: پیام زن » سال 1400 آذر و دی342-343