تدوين: محمد رضا حسينزاده
تهيه: مركز فرهنگ و معارف قرآن
پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامى
دفتر تبليغات اسلامى حوزه علميه قم
قرآن، تنها كتاب آسمانى است كه از تحريف مصون مانده و كلامى است كه بر بلنداى قلۀ فصاحت و بلاغت، هدايت و رستگارى را نويد مىدهد. (1)
قرآن، عالىترين معارف گنجينه غيب را همراه با آهنگى روح نواز به عالميان هديه مىكند. (2)
قرآن، سرشار از حقايقى است كه آدمى جز در پرتو وحى، از آن نصيبى نخواهد داشت، نعمت بزرگى كه پروردگار هستى، عطاى آن را بر زمينيان منّتى بزرگ مىداند. (3)
قرآن، چشمه سار بىپايان و فوران آب حيات است. (4) اكسير سعادت و شراب جاودانگى است. شعاع پرفروغش، روشنى بخش ظلمت كدۀ دنياست. (5)
جهان شمولى و جاودانگى آيات الهى قرآن، اقتضا مىكند كه در همۀ زمانها، محور حلّ مشكلات و زدايندۀ ظلمت و جهل و حيرت گمراهى باشد. پيشرفت و تكامل علوم از طراوت و تازگى آن نكاهد و محوريت پيام آسمانى را مخدوش نسازد.
امروزه در جهان معاصر، با تراكم دانش و انفجار اطلاعات، شاهد شبهات و پرسشهاى فراوان و موضوعات متنوعى هستيم كه جهان پر التهاب كنونى، به ويژه جوامع اسلامى را به چالش فرا خوانده و دين مداران پرسوز را به دفاع از ساحت قرآن دعوت مىكند.
2- . «و اتَّبِعوا احسَنَ ما انزِلَ الَيكُم» (زمر39/،55)
3- . «لَقَد مَنَّ اللّٰهُ عَلَى المُؤمِنينَ اذ بَعَثَ فيهِم رَسولًا مِن انفُسِهِم يَتلوا عَلَيهِم آيٰاتِهِ و يُزَكّيهِم و يُعَلِّمُهُمُ الكِتٰابَ و الحِكمَةَ» (آلعمران3/،164)
4- . «يا ايُّهَا الَّذينَ آمَنوا استَجيبوا لِلّٰهِ و لِلرَّسولِ اذا دَعاكُم لِما يُحييكُم» (انفال8/،24)
5- . «و انزَلنا الَيكُم نورًا مُبينا» (نساء4/،174)؛ «كِتٰابٌ انزَلنٰاهُ الَيكَ لِتُخرِجَ النّاسَ مِنَ الظُّلُمٰاتِ الَى النّورِ» (ابراهيم14/،1)
«گروه پاسخ به پرسشهاى قرآنى» در «مركز فرهنگ و معارف قرآن» از زير مجموعههاى دفتر تبليغات اسلامى، يكى از گروههاى برخاسته از حوزۀ علميه در سال 1377 با هدف پاسخ گويى به پرسشهاى قرآنى كار خود را آغاز كرد و حدود ده سال به كار خود ادامه داد .
حاصل تلاش اين گروه، پاسخدهى به حدود شصت هزار پرسش كتبى و هزاران پرسش تلفنى، حضورى ، اينترنتى و... بود. تنوع و گستردگى پرسشها كه از حدود دويست شهر سراسر كشور ارسال مىشد ،رابطۀ مطلوب اين مركز با قشرهاى مختلف جامعۀ اسلامى را نويد مىداد .
از آن جا كه اين پرسشها از متن جامعه برخاسته و مىتواند نمايانگر شبهات و سؤالهاى اعتقادى رايج عصر ما باشد، مركز فرهنگ و معارف قرآن تصميم گرفت تا اين پرسشها را در مجموعههاى موضوعى و صنفى (1) مستقل چاپ و منتشر كند و در دسترس جويندگان حقايق دينى قرار دهد كه آنچه فرا روى شماست ، يكى از كتابهاى اين مجموعه است .
قابل توجه است كه:
1. منظور از پرسش قرآنى پرسشى است كه اصل و يا پاسخ آن در قرآن آمده باشد و يا مفسران قرآن به گونهاى آن را مرتبط با آيات قرآن بدانند . توضيح اينكه :
الف) مقصود از آنچه در قرآن آمده مواردى است كه عين كلمه يا مترادف يا مفهوم آن در قرآن آمده باشد .
ج) در مواردى كه بخشى از پرسش يا پاسخ در قرآن آمده ، ضمن استناد به آن بخش ، پاسخ با استفاده از روايات ، فقه و ...تكميل مىشود .
ه ) آنجا كه نظر قرآن درباره موضوعى خواسته مىشود نيز پاسخ دهى مىشود . هر چند در تقسيم مصطلح نگنجد .
و) بديهى است در هر پرسمان ممكن است درصدى (حدود 15 درصد) به تناسب و ضرورت پرسشهاى غير قرآنى نيز مطرح باشد كه براى تكميل كار ، اين پرسشها نيز به مجموعه اضافه مىشود .
2. اختلاف سطح علمى، تفاوتهاى سنى و تنوع فرهنگى پرسشگران، محققان را ملزم مىساخت كه پاسخ ها را با توجه به ويژگيهاى پرسشگر سامان دهند؛ گاه با زبانى ساده و بيانى عاميانه، پاسخ فهمپذير مىساختند و زمانى با بيان علمى و تخصصى، پاسخ فراهم مىشد؛ با اين حال در تدوين اين مجموعه سعى بر اين شد كه پاسخها تا حد امكان يك دست شود.
3. وصول به نظمى كاملاً منطقى و تدوينى آرمانى با توجه به اهداف اين مجموعه، كارى بس دشوار مىنمود كه اين مهم با حساسيت فراوان و جلسههاى متعدد كارشناسى پىگيرى شد و تا حد امكان تأمين گرديد.
4. علاوه بر پاسخگويى به شبهات و پرسش هاى گسترده، از اهداف ديگر تدوين اين مجموعه، ارائه گزارشى از تلاش محققان براى راهيابى به پاسخى گويا و منطبق با سطح علمى، ويژگىهاى سنى، فضاى روحى و نيازهاى عاطفى پرسشگر است.
5. ممكن است مستند يا متن ارجاعى برخى از پاسخ ها در نگاه فرزانگان و استادان با كاستىهايى همراه باشد. اين ملاحظات غالباً از نگاه ناظران علمى مركز نيز دور نمانده، امّا با توجه به سطح مخاطبان و اصولى كه مىبايست در پاسخدهى رعايت
6. عطوفت، شيوايى، اتقان، سادگى، اختصار، استناد و نيز ارجاع پرسشگر به نوشتههاى قابل فهم و در دسترس، اصول مورد توجه اين واحد در مسير شكلگيرى اين پاسخ هاست.
7. مجموعهاى كه هم اكنون پيش روى شماست، پاسخ به پرسش هايى است كه با عنوان «پرسمان قرآنى ازدواج و خانواده» تدوين شده است.
از همۀ افرادى كه در تهيه اين مجموعه، مركز را يارى كردهاند، به ويژه آقاى على كرجى كه كار باز نويسى و تدوين بخشى را عهدهدار بوده و جناب حجةالاسلام و المسلمين آقاى رضا محمدى كه نظارت بر طرح را بر عهده داشتهاند، كمال تشكر و قدردانى را داريم.
محمد صادق يوسفى مقدم
مدير مركز فرهنگ و معارف قرآن
پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامى
دفتر تبليغات اسلامى حوزه علميه قم
انسان موجودى اجتماعى است همانگونه كه براى تحقق بخشيدن به فرايند رشد و تكامل خويش به ارتباط با ديگران نيازمند است ، بيش از هر موجود ديگر به خانواده نياز دارد. خانواده با ازدواج دو همسر شكل مىگيرد و به پدر، مادر، فرزندان و ديگر بستگان گسترش مىيابد. خانواده يك واحد اجتماعى است كه هدف از آن در نگاه قرآن، تأمين سلامت روانى براى اعضاى آن به ويژه زن و شوهر، و فرزندان مىباشد از اين رو به مديران خانواده سفارش مىكند تا در اين راستا بكوشند و خود و خانواده را از هر گونه آفت و زيان دنيايى و آخرتى بر حذر دارند. همانگونه كه مىفرمايد: ﴿«يٰاَيُّهَا الَّذينَ آمَنوا قُوا انفُسَكُم واَهليكُم نارًا وقودُهَا النّاسُ والحِجارَةُ» (1) ﴾ اى كسانى كه ايمان آوردهايد! خود و خانواده خويش را از آتشى كه هيزم آن انسانها و سنگها هستند نگاهداريد.» يكى ديگر از مهمترين اهداف اين تشكل ارزشمند، ايجاد آمادگى براى مواجهه با پديدههاى اجتماعى است. قرآن كريم در اينباره مىفرمايد: ﴿«والَّذينَ يَقولونَ رَبَّنا هَب لَنا مِن ازوٰاجِنا وذُرّيّٰاتِنا قُرَّةَ اعيُنٍ واجعَلنا لِلمُتَّقينَ اماما» ؛ (2) ﴾ و كسانى كه مىگويند خداى ما ، ما را از همسران مان نور چشمان ببخش و ما را رهبر پرهيزكاران گردان.» اين آيه بر اهميت خانواده و پيش آهنگى آن در تشكيل جامعه نمونه انسانى اشاره دارد، بنابراين خانواده، خشت بناى اجتماع است؛ خانواده سالم به مثابه مصالح ساختمانى سالم براى يك بناى ماندگار است از اين رو خانواده سالم و داراى فرهنگ دينى، سلامت، تعالى و استوارى دينى و فرهنگى اجتماع را در پى دارد؛ زيرا جامعه ، مجموعهاى ، متشكل از افراد مىباشد كه بنابر قوانين خاصى با هم زندگى مىكنند، اگر افراد آن جامعه، داراى استعدادهاى خوب و سپس اخلاق و روحيات عالى باشند، آن جامعه نيز موفق خواهد بود.
2- . فرقان74/
و نوشتار حاضر سعى نموده با بضاعت خود و بر اساس تنوع پرسشهايى كه از سوى اقشار گوناگون جامعه اسلامى مطرح شده است گوشههايى از آن رهنمودها را در قالب پرسش و پاسخ در چند فصل در اختيار جويندگان معارف و احكام دينى قرار دهد.
لازم به ياد است كه در اين نوشتار سعى شده است بيشتر از پرسشهاى رسيده از سوى اقشار گوناگون، كه نشان از نياز غالب و نوع مردم درباره اين موضوع است، مورد بررسى قرار گيرد از اين رو از طرح مباحث تخصصى و غيرضرورى پرهيز شده است.
اميد است اين اقدام مورد رضايت خداوند قرار گيرد.
پاسخ : ضرورت و اهميت ازدواج بر پايه هايى چند استوار است، از جمله:
با توجّه به اينكه انسان اصالتاً موجودى اجتماعى است، نخستين و مهّمترين بستر فعليّت يافتن اين ويژگى در انسان، كانون مقدّس خانواده است. بىگمان، خانواده با پيمان ازدواج و پيوند مقدّس زن و مرد پايهگذارى مىشود؛ يعنى با «ازدواج» ستون اصلى و حياتىترين نهاد اجتماعى شكل مىگيرد؛ نهادى كه خاستگاه آن در ذات انسان است. (1) از اين رو زن و مرد در همان آغاز ازدواج و تشكيل زندگى مشترك، در آن محيط كوچك، آرام مىگيرند. همانگونه كه خداوند منّان به گونهاى به اين مسئله اشاره مىكند و خانواده را جاى آسايش و آرامش معرفى كرده مىفرمايد: ﴿«و من آيٰاتِهِ أن خَلَقَ لَكُم مِنْ أَنفُسِكُم أَزوٰاجاً لِتَسْكُنُوا الَيهٰا»؛ (2) ﴾ و از نشانههاى او اين كه كه همسرانى از جنس خودتان براى شما آفريد ، تا در كنار آنان آرامش يابيد.»
قرآن كريم زوجيّت را قانونى فراگير در ميان همه جانداران بيان مىكند، حتى گياهان از اين قانون بيرون نيستند. دستگاه بزرگ آفرينش براى رسيدن به هدف و كمال مطلوب خود و حفظ نوع بشر و موجودات، به همكارى و تعاون دو جنس مذكر و مؤنث نيازمند است؛ از اين رو خداوند موجودات را به صورت نر و ماده آفريده است. در آيات فراوانى آفرينش زوج گونه انسانها از زن و مرد به عنوان «قانون آفرينش» بيان شده است: «خداوند شما را از خاكى آفريده، سپس از نطفهاى، سپس شما را به صورت زوجهايى قرار داد». (3) و در آيۀ ديگر زوجيت را در گياهان مطرح مىكند: ﴿«اَوَ لَم يَرَوا ﴾
2- . روم21/
3- . ر.ك: تفسير نمونه، مكارم شيرازى، ج 1، ص 650 و ج 3، ص 358 و تفسير آسان، جواد نجفى، ج 14، ص 294 و الميزان، ترجمه موسوى همدانى، ج 13، ص 487
پس ازدواج، پاسخ مثبت به اين قانون الهى و حركت در راستاى نظام آفرينش است.
بىگمان، غريزه جنسى، غريزهاى نيرومند و ريشه دار است كه براساس نظام حكيمانه الهى در نهاد بشر قرار گرفته است.
به طور طبيعى، هر دختر و پسرى كه به حدّ بلوغ و رشد رسيده باشد، يك كشش باطنى به جنس مخالف در خود احساس مىكند كه اين كشش و جاذبۀ نهان و ناپيدا باگذشت زمان و بارور شدن توان جوانى، به تدريج تمايلى شديد مىگردد تا آن جا كه به صورت «خواستهاى حتمى و ضرورى» خود نمايى مىكند. تنها راهى كه مىتواند به همه خواستههاى جنسى مرد و زن پاسخ مناسب دهد و روح پر التهاب آنان را كاملاً معتدل و آرام سازد ازدواج است. (2) از اين رو قرآن كريم افزون بر تشويق مردم به ازدواج، كسانى كه اين مسئله را ترك مىكنند توبيخ كرده ، مىفرمايد: ﴿«وتَذَرونَ ما خَلَقَ لَكُم رَبُّكُم مِن ازوٰاجِكُم» (3) ﴾ و (آيا) همسرانى را كه خدا براى شما آفريده است رها مىسازيد؟» از اين آيه و مانند آن بر مىآيد كه زن و مرد براى يكديگر خلق شدهاند از اين رو گرايش باطنى و در عمق فطرت آنان نسبت به يكديگر دارند بنابراين ازدواج و تشكيل خانواده ريشه در فطرت انسان دارد. (4)
بىگمان، انسان موجودى تكامل طلب است و از سويى نحوه آفرينش او به گونهاى است كه دو جنس زن و مرد، مكمل و مايۀ شكوفايى و نشاط و پرورش معنوى يكديگرند، تا
2- . انوار درخشان، حسينى همدانى، ج 4، ص 294 و بيان در علوم و مسائل كلى قرآن، هاشمزاده هريسى، ص 101
3- . شعراء166/
4- . الميزان، ترجمه موسوى همدانى، ج 15، ص 436
ازدواج، از جمله امورى است كه در همه جوامع از بديهيات است و سيرۀ عملى همۀ مردم، با هر دين و آيينى است؛ زيرا اساس ازدواج، ميل و نياز طبيعى، روحى و زيستى مرد و زن نسبت به يكديگر است و در بيان ضرورت آن به آيه و حديثى نياز نيست. (3) امام رضا عليه السلام فرمود: «اگر دربارۀ ازدواج آيهاى محكم و سنّتى پيروى شده (از رسولخدا صلى الله عليه و آله و سلم ) هم نبود، موضوع نيكى به خويشاوندان و انس با بيگانه كه خداوند در اين امر قرار داده است، انگيزهاى بود كه خردمند صاحب دل به ازدواج رغبت كند و عاقلِ درست انديش براى آن بشتابد». (4)
پرسش 2: قرآن كريم، چه فوايدى را براى ازدواج بيان كرده است؟
پاسخ : قرآن كريم، در آياتى حكمتها و آثار ازدواج را بيان كرده است؛ در اين جا به چند ره آورد مهمّ آن مىپردازيم:
2- . ر.ك: تفسير نمونه، ج 1، ص 650؛ جوانان و انتخاب همسر، علىاكبر مظاهرى، انتشارات دفتر تبليغات و پرتوى از قرآن، سيد محمود طالقانى، ج 2، ص 139؛ انوار درخشان، حسينى همدانى، ج 7، ص 140
3- . الميزان، ترجمه موسوى همدانى، ج 15، ص 20 و ر.ك: تفسير عليين، سيد عباس سيد كريمى، ص 609
4- . مكارم الاخلاق، طبرسى رحمه الله ص 206؛ ميزانالحكمة، ج 2 ، ص 1178
بىگمان، غريزه جنسى، نيرويى است كه در نهاد زن و مرد قرار داده شده و ازدواج، بهترين راهكار شايسته براى كنترل و آرام ساختن نيروى شهوت و پاسخى مناسب به اين غريزه خدادادى است. (1)
خداوند، در ستايش و توصيف مؤمنان مىفرمايد: ﴿«و الَّذينَ هُم لِفُروجِهِم حٰافِظون * الّا عَلىٰ ازوٰاجِهِم او ما مَلَكَت ايمٰانُهُم فَاِنَّهُم غَيرُ مَلومين»؛ (2) ﴾ آنها كه دامان خود را [ از آلوده شدن به بىعفّتى] حفظ مىكنند * تنها آميزش جنسى با همسران و كنيزانشان دارند كه در بهرهگيرى از آنان ملامت نمىشوند.» در حديثى از امام صادق عليه السلام چنين آمده است: «از لذّتهاى [ مادى] در دنيا و آخرت، هيچ كدام به پايۀ لذّت زناشويى نمىرسد.» سپس امام عليه السلام به اين كه خداوند متعال در بيان شهوات گوناگون، علاقه به زن را مقدّم داشته است. سپس امام عليه السلام فرمود: «هيچ چيزى لذّت بخشتر از زناشويى، براى بهشتيان نيست، نه خوردنى و نه نوشيدنى.» (3)
يكى از آثار ازدواج، بستر سازى تقوا و پرهيز از گناهان است. با اشباع غريزه جنسى در زن و مرد، زمينۀ برخى از گناهان، از بين مىرود، اين كه در قرآن كريم، از كسى كه ازدواج كرده به «محصن» و «محصنة» تعبير شده (4) ، به خاطر اين است كه زن و مرد، با ازدواج در حصن و سنگر مستحكمى قرر مىگيرند و خود را نگه مىدارند، تا وسوسههاى شهوانى در آنان اثرى نگذارد؛ (5) بلكه با ازدواج بستر بسيارى از گناهان ديگر نيز رخت بر مىبندد؛ زيرا پذيرفتن مسئوليت تأمين زندگى و تربيت فرزند، انسان
2- . مؤمنون5/ - 6
3- . الكافى، ج 5، ص 321، ح 10 ؛ نورالثقلين، ج 1، ص 320
4- . نساء25/
5- . قاموس قرآن، ج 2، ص 149
هم چنين در تفسير آيۀ ﴿«هُنَّ لِباسٌ لَكُم واَنتُم لِباسٌ لَهُنَّ» (2) ﴾ زنان براى شما لباسى هستند و شما [ نيز] براى آنان لباسى هستيد.»، برخى مفسران گفتهاند: همان گونه كه انسان، با لباس از گزند سرما و گرما و آسيبهاى پوستى، در امان مىماند، زن و مرد با ازدواج، يكديگر را از گناه نگه مىدارند. (3)
با توجه به اين كه انسان اشرف موجودات و داراى جايگاه ويژهاى در نظام آفرينش است، سنّت الهى چنين مقرر شده كه مرد و زن، براى بقاى نسل خويش به ازدواج تن دهند. قرآن، ازدواج را راهكار توليد و بقاى نسل در انسان و حيوان بيان كرده و مىفرمايد: ﴿«جَعَلَ لَكُم مِن انفُسِكُم ازوٰاجًا ومِنَ الاَنعٰامِ ازوٰاجًا يَذرَؤُكُم فيهِ»؛ (4) ﴾ از جنس شما همسرانى براى شما قرار داد و جفت هايى از چهارپايان آفريد؛ و شما را به اين وسيله [ \ همسران] زياد مىكند.» و در آيهاى ديگر مىفرمايد: «اى مردم! از [ مخالفت] پروردگارتان بپرهيزيد! همان كسى كه همه شما را از يك انسان آفريد و همسر او را [ نيز] از جنس او آفريد ﴿«وبَثَّ مِنهُما رِجالًا كَثيرًا ونِساءً» ﴾ و از آن دو، مردان و زنان فراوانى [ در روى زمين] منتشر ساخت.». (5) قرآن بقاى نسل انسان و اجتماع مدنى را به ازدواج منوط مىداند.
2- . بقره187/
3- . ر.ك: روضالجنان، ج 3، ص 51 و تفسير نمونه، ج 2، ص 133
4- . شورى11/ ،
5- . نساء1/
يكى از خواستههاى غريزى انسان، نياز فطرى به پدر و يا مادر شدن است و پاسخ آن با ازدواج تأمين مىشود. در سايه ازدواج، نسلى داراى اصل و نسب پديد مىآيد. قرآن كريم در آياتى، فرزند را از زينت زندگى دنيا شمرده (1) كه بيان گر رغبت انسان به داشتن فرزند است و يكى از اهداف ازدواج به شمار مىآيد. (2) خداوند مىفرمايد: ﴿«وَ اللّٰهُ جَعَلَ ﴾ ﴿لَكُم مِن انفُسِكُم ازوٰاجًا وجَعَلَ لَكُم مِن ازوٰاجِكُم بَنينَ وحَفَدَةً»؛ (3) ﴾ خداوند براى شما از [ جنس] خودتان همسرانى قرار داد و از همسران تان براى شما فرزندان و نوه هايى به وجود آورد.»
در آيهاى ديگر مىفرمايد: ﴿«نِساؤُكُم حَرثٌ لَكُم فَأتوا حَرثَكُم انّىٰ شِئتُم وقَدِّموا لِاَنفُسِكُم»؛ (4) ﴾ زنان شما، محل بذر افشانى شما هستند؛ پس هر زمان كه بخواهيد، مىتوانيد با آنها آميزش كنيد و [ سعى نماييد از اين فرصت بهره گرفته و با پرورش فرزندان صالح] اثر نيكى براى خود، از پيش بفرستيد.» اين تعبير « ﴿و قَدّمُوا لِاَنفُسِكُم ﴾ »، اشارهاى زيبايى به هدف نهايى آميزش جنسى؛ يعنى سبب پديد آمدن و پرورش فرزندانى شايسته و مفيد به دين و دنيا است.
ما در هر سنى و هر مرحلهاى از زندگى باشيم، خواهان محبّت هستيم؛ مىخواهيم ديگران ما را دوست داشته و به ديگران ابراز محبت كنيم؛ از ديگر آثار ازدواج، مودّت و رحمت است: ﴿«وَ جَعَلَ بَيْنَكُم مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً»؛ (5) ﴾ در ميانتان مودّت و رحمت قرار داد.» آن چه در آغاز زندگى مشترك بين زن و شوهر، يگانگى برقرار مىكند و اثر آن در مقام عمل ظاهر مىشود، مودّت است. در سايه ازدواج، زن و مرد به وحدتى دست مىيابند كه جلوۀ آن را در جاى ديگر نمىتوان سراغ گرفت؛ يعنى يك روح در دو بدن، محرم
2- . اطيبالبيان، سيد عبدالحسين طيب، ج 8، ص 155
3- . نحل72/
4- . بقره223/
5- . روم21/
نياز روح به آرامش، با اهميّتتر از نياز جنسى است. همسر شايسته در پيش آمدهاى زندگى، راه رسيدن به آرامش و سعادت را نزديك مىكند. ازدواج روح آشفته و پرتلاطم جوان را آرامش مىبخشد و اين خود زمينه سعادتى است كه در پرتوى آن، آدمى باقرار و آرامش به سوى هدفهاى ارزنده به پيش رود.
چه بسيارند افرادى كه براى زندگى خود برنامهاى انديشيدهاند، ولى براى اجراى آن، آرام ندارند.
در قرآن كريم به اين هدف مهم تصريح كرده و مىفرمايد: ﴿«و مِن آيٰاتِهِ ان خَلَقَ لَكُم مِناَنفُسِكُم ازوٰاجًا لِتَسكُنوا الَيها»؛ (1) ﴾ و از نشانههاى او اين كه همسرانى از جنس خودتان براى شما آفريد، تا در كنار آنان آرامش يابيد.» نظير اين تعبير، در آيۀ 189 سورۀ اعراف نيز آمده است.
نكته شايان ذكر اين كه ضمير «كم» در «لكم» و «انفسكم» در آيۀ ياد شده، مرد و زن را با هم در بر مىگيرد. بنابراين، قرآن نمىگويد زنان را براى آسايش مردان آفريديم، بلكه مىفرمايد يكى از ره آوردهاى مهمّ ازدواج اين است كه زن و مرد به آرامش مىرسند و خداوند براى رسيدن به چنين آرامشى، ميان زن و شوهر دوستى و مهربانى قرار داده است. (2)
افزون بر اين، واژه «ازدواج» جمع «زوج» به معناى همسران است كه به هريك از جنسهاى مؤنث و مذكّر از انسان يا حيوان در صورتى كه جفت هم باشند، اطلاق مىگردد و ويژه مردان نيست.
2- . ر.ك: تفسير الميزان، ج 6، ص 166 ؛ تفسير نمونه، ج 16، ص 391
اين آرامش، هم از نظر جسمى است و هم روحى و هم از نظر فردى و هم اجتماعى است.
نكته بسيار مهم اين كه در نظام الهى و فرهنگ قرآنى، هدف اصلى ازدواج و تشكيل خانواده، رسيدن به آرامش جسم و جان است، تا انسان در پرتو آن راه رشد و شكوفايى را پيموده و به كمالات انسانى و تقرّب خداوند متعال، دست يابد. بى گمان، از تنهايى به در آمدن، همسر و همراه شدن، كسب استقلال و تشكيل خانواده مستقل، ارضاى كششهاى نفسانى و غرايز طبيعى و جنسى، بهرهگيرى از دوران پرنشاط جوانى، حفظ و پاسدارى از عفّت و مصونيت از گناه، آرامش و تعادل اعصاب، توليد و بقاى نسل و ... از نتايج قهرى ازدواج بوده و خود از مهمّترين عوامل تأثير گذار در آرامش روان و آسايش جان هستند. (3)
برخى مفسران، (4) مراد از «لباس» را در آيۀ ﴿«هُنَّ لِباسٌ لَكُم واَنتُم لِباسٌ لَهُنَّ» (5) ﴾ سكون و آرامش دانستهاند، زيرا خداوند در آياتى از شب نيز تعبير به لباس فرمود (6) و در
2- . ر.ك: (حجرات13/) (آلعمران195/) (نحل97/)
3- . الاصفى فى تفسير القرآن، فيض كاشانى، ج 2، ص 957 و تفسير نور، محسن قرائتى، ج 6، ص 326 و تفسير هدايت، گروه مترجمان، ج 17، ص 262 و ...
4- . ترجمه مجمعالبيان فى تفسير القرآن ، ج 2 ، ص 221؛ تفسير احسنالحديث، ص 339
5- . بقره/ 187
6- . ر.ك: (فرقان47/) (نبأ10/)
بر خلاف تصور كسانى كه در امر ازدواج از فقر و تنگ دستى مىهراسند، قرآن مىفرمايد: «مردان و زنان بى همسر خود را همسر دهيد، هم چنين غلامان و كنيزان صالح و درست كارتان را؛ اگر فقير و تنگ دست باشند، خداوند از فضل خود، آنان را بىنياز مىسازد؛ خداوند گشايش دهنده و آگاه است.» (3) برخى مفسران، اين آيه را وعدۀ خداوندى به بى نياز كردن كسانى دانستهاند كه تشكيل خانواده مىدهند (4) در حديثى، پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: «ازدواج كنيد، زيرا ازدواج كردن روزى شما را بيشتر مىكند.» (5)
ارتباط ازدواج با توسعه يافتن شخصيّت فرد، انكارناپذير است؛ زيرا پس از ازدواج نخستين مرحلۀ خروج از خود طبيعى فردى «من» و تبديل به «ما» شدن است. شهيد مطهرى رحمه الله در اينباره مىگويد: «يك ويژگى اخلاقى هست كه انسان جز در مكتب تشكيل خانواده نمىتواند آنها را كسب كند. تشكيل خانواده يعنى يك نوع علاقهمند شدن به سرنوشت ديگران ... تجربه نشان داده است كه اخلاقيون و رياضت كشها كه اين دوران را نگذراندهاند، تا آخر عمر يك نوع خامى و يك نوع بچگى در آنها وجود داشته است و يكى از عللى كه در اسلام، ازدواج يك امر مقدّس و يك عبادت تلقّى شده همين است ... آن «من» تبديل به «ما» مىشود، به طورى كه انسان آن قدر به سرنوشت
2- . ر.ك: (يونس67/) (قصص72/ و 73) (نمل86/)
3- . نور32/
4- . ر.ك: الميزان، ج 15، ص 113 و تفسير آسان، محمدجواد نجفى خمينى، ج 4، ص 23 و مخزن العرفان در تفسير قرآن، بانوى اصفهانى، ج 9، ص 111
5- . ر.ك: ميزانالحكمة، محمدى رى شهرى، ج 5، ص 2251، ح 7813، دارالحديث
اينها، همه بخشى از فوايد ازدواج بود، در آموزههاى روايى، به بهرههاى فراوان مادى و معنوى ديگرى نيز اشاره شده است، مثل نيكو شدن اخلاق، باز شدن درهاى رحمت آسمانى، فزونى ايمان، افزايش ارزش عبادتها، پديد آمدن روحيه جمعى، ايجاد حس مسئوليت و تعهد، پيش رفت فعاليتهاى اقتصادى و... كه پرداختن به آنها از حدّ اين پاسخ نامه بيرون است. (2)
پرسش 3: خداوند متعال در كجاى قرآن كريم فرموده است كه ازدواج، سبب فراوانى روزى مىشود؟
پاسخ : آيه 32 سورۀ نور كه مىفرمايد: ﴿«واَنكِحوا الاَيٰامىٰ مِنكُم والصّٰالِحينَ مِن عِبادِكُم و اماكُم ان يَكونوا فُقَرآءَ يُغنِهِمُ اللّٰهُ مِن فَضلِهِ واللّٰهُ وٰاسِعٌ عَليم » ﴾ ؛ مردان و زنان بى همسر خود را همسر دهيد، هم چنين غلامان و كنيزان صالح و درستكارتان را؛ اگر فقير و تنگ دست باشند، خداوند از فضل خود آنان را بى نياز مىسازد؛ خداوند گشايش دهنده و آگاه است.» از آن جا كه نگرانى از تنگ دستى و نداشتن امكانات مالى، يكى از بهانههاى همگانى براى گريز از ازدواج است، قرآن كريم اينگونه به پدران و مادران و هم چنين به خود دختر و پسر در آستانه ازدواج، اميدوارى مىدهد كه از فقر و ندارى بى همسران درست كار نگران نبوده. و در ازدواج آنان بكوشيد. (3)
در آموزههاى روايى از ائمه عليهم السلام ، به همين آيه استشهاد كرده و بى رغبتى و
2- . ر.ك: ميزانالحكمة، همان ؛ نظام خانواده در اسلام، دكتر على قائمى، ص 49 - 58
3- . ر.ك: تفسير نمونه، ج 14، ص 458 و التبيان، شيخ طوسى، ج 7، ص 432