آشنایی با قرآن کریم به شیوه پرسش و پاسخ
بازنويسي: محمدی، محمد علی
(1) قرآن، تنها كتاب آسمانى است كه از تحريف مصون مانده و كلامى است كه بر بلنداى قلۀ فصاحت و بلاغت، هدايت و رستگارى را نويد مىدهد. (2)
قرآن، عالىترين معارف گنجينه غيب را همراه با آهنگى روحنواز به عالميان هديه مىكند. (3)
قرآن، سرشار از حقايقى است كه آدمى جز در پرتو وحى، از آن نصيبى نخواهد داشت. نعمت بزرگى كه پروردگار هستى، عطاى آن را بر زمينيان منّتى بزرگ مىداند. (4)
قرآن، چشمه سار بىپايان و فوران آب حيات است. (5) اكسير سعادت و شراب جاودانگى است. شعاع پرفروغش، روشنى بخش ظلمتكدۀ دنياست. (6)
2- . ﴿ «إِنَّ هَٰذَا الْقُرْءَانَ يَهْدِى لِلَّتِى هِىَ أَقْوَمُ وَ يُبَشِّرُ الْمُؤْمِنِين»﴾ (اسراء17/،9)
3- . ﴿ «وَ اتَّبِعُواْ أَحْسَنَ مَآ أُنزِلَ إِلَيْكُم»﴾ (زمر39/،55)
4- . ﴿ «لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولًا مِّنْ أَنفُسِهِمْ يَتْلُواْ عَلَيْهِمْ ءَايَٰتِهِى وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَٰبَ وَالْحِكْمَة»﴾ (آلعمران / 3 ، 164)
5- . ﴿ «يَٰأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُواْ اسْتَجِيبُواْ لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا يُحْيِيكُم»﴾ (انفال8/،24)
6- . ﴿ «وَأَنزَلْنَآ إِلَيْكُمْ نُورًا مُّبِينًا»﴾ (نساء4/،174) ؛﴿ «كِتَٰبٌ أَنزَلْنَٰهُ إِلَيْكَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُمَٰتِ إِلَى النُّورِ» ﴾(ابراهيم14/،1)
امروزه در جهان معاصر، با تراكم دانش و انفجار اطلاعات، شاهد شبهات و پرسشهاى فراوان و موضوعات متنوعى هستيم كه جهان پرالتهاب كنونى، بويژه جوامع اسلامى را به چالش فرا خوانده و دين مداران پرسوز را به دفاع از ساحت قرآن دعوت مىكند.
حوزههاى علميه، سنگربانان شريعت نبوى و پاسداران انديشۀ علوى، پاسخگويى به سؤالات و شبهات اعتقادى را اصلىترين رسالت خود دانسته و همواره اين نقش خطير را به زيبايى ايفا كردهاند.
«واحد پاسخ به پرسشهاى قرآنى» در «گروه پژوهشهاى نوآمد» وابسته به «مركز فرهنگ و معارف قرآن» از زير مجموعههاى دفتر تبليغات اسلامى، يكى از واحدهاى برخاسته از حوزۀ علميه در سال 1377 با هدف پاسخگويى به سؤالات عقيدتى كار خود را آغاز كرد.
حاصل تلاش اين واحد، پاسخدهى به بيش از 40 هزار پرسش در زمانى كمتر از 6 سال بود. تنوع و گستردگى پرسشها - كه از حدود دويست شهر از سراسر كشور ارسال شده است - ، رابطۀ مطلوب اين مركز با قشرهاى مختلف جامعۀ اسلامى را نويد مىدهد.
اين تلاش صادقانه كه به گسترش و تداوم ارتباطى صميمى و پرثمر، ميان حوزويان و آحاد مردم انجاميد، حاصل سفارشهاى مؤكد مقام معظم رهبرى، مراجع تقليد و مسئولان بلند پايۀ نظام جمهورى اسلامى ايران است.
از آنجا كه اين پرسشها از متن جامعه برخاسته و مىتواند نمايانگر
قابل توجه است كه:
1. اختلاف سطح علمى، تفاوتهاى سنى و تنوع فرهنگى پرسشگران، محققان را ملزم مىساخت كه پاسخها را با توجه به ويژگيهاى پرسشگر، سامان دهند؛ گاه با زبانى ساده و بيانى عاميانه، پاسخ را فهمپذير مىساختند و زمانى با بيان علمى تخصصى، بلاغت و مطلوبيت پاسخ فراهم مىشد، با اين حال در تدوين اين مجموعه سعى بر اين شد كه پاسخها تا حد امكان يكدست شود.
2. رسيدن به نظمى كاملاً منطقى و تدوينى آرمانى با توجه به اهداف اين مجموعه، كارى بس دشوار مىنمود كه اين مهم با حساسيت فراوان و جلسات متعدد كارشناسى از سوى اين مركز پيگيرى شد و تا حد امكان تأمين گرديد.
3. علاوه بر پاسخگويى به شبهات و پرسشهاى گسترده، از اهداف ديگر تدوين اين مجموعه، ارائه گزارشى از تلاش محققان براى راهيابى به پاسخىگويى و منطبق با سطح علمى، ويژگىهاى سنى، فضاى روحى و نيازهاى عاطفى پرسشگر است.
4. ممكن است مستند، يا متن ارجاعى برخى از پاسخها در نگاه
5. عطوفت، شيوايى، اتقان، سادگى، اختصار، استناد و نيز ارجاع پرسشگر به نوشتههاى قابل فهم و در دسترس، اصول مورد توجه در مسير شكلگيرى اين پاسخهاست.
6. مجموعهاى كه هماكنون پيش روى شماست، پاسخ به پرسشهاى مرتبط با قرآن كريم است كه از سوى نوجوانان به مركز فرهنگ و معارف قرآن رسيده است .
از كليۀ افرادى كه در تهيه اين مجموعه، مركز را يارى كردهاند، به ويژه آقاى محمد على محمدى كه كار بازنويسى و تدوين را عهدهدار بودهاند و آقاى سيد مجيد پورطباطبايى كه نظارت بر طرح را بر عهده داشتند، كمال تشكر و قدردانى را داريم.
على خراسانى
مسئول مركز فرهنگ و معارف قرآن
دلايلى كه ما را به پاسخگويى به پرسشهاى قرآنى و سپس تدوين اينگونه كتابها ترغيب مىكند عبارتند از:
1. دفاع از دين مبين اسلام.
2. انجام وظيفۀ علمى و رسالت حوزوى.
3. ترويج قرآن در ميان نوجوانان به وسيلۀ پاسخ به پرسشهاى قرآنى آنان.
قبل از ادامۀ سؤالها و پاسخها چند نكته را تذكر مىدهم:
1. براى استفادۀ نوجوانان و دانشآموزان علاقمند و ديگر عزيزانى، كه بيشتر از سايرين قرآن و كتابهاى تفسير و علوم مربوط به قرآن را مىشناسند، نشانى بعضى از مطالب را كه از كتابهاى نويسندگان ديگر استفاده شده است، در پايان هر صفحه در «پىنوشتها» آوردهايم.
2. علامت «ص» يعنى صفحه.
3. علامت «ج» يعنى جلد.
4. نشانى كامل كتابهاى مورد استفاده هنگام نوشتن اين كتاب را كه به آن «نمايۀ منابع» يا «كتابنامه» مىگويند در پايان مىآوريم.
خداوند بزرگ در قرآن فايدههاى اين كتاب بزرگ را اين چنين يادآورى مىكند:
اين [قرآن] بيانى [روشن] براى مردم و هدايت و اندرزى براى پرهيزكاران است.(آلعمران، آيۀ 138) كتابى است كه مردم را از ظلمت، آزاد و به سوى نور، راهنمايى مىكند. (ابراهيم،1) با دليلهاى روشن، موجب شناخت حق از باطل مىشود. (بقره،185) هدايتگرى است كه به بهترين راهها هدايت مىكند و به مؤمنان نيكوكار بشارت مىدهد كه برايشان پاداش بزرگى است.
حالا كه از زلال جارى قرآن سيراب شديم، حيف است صفتهاى قرآن را از زبان پيامبر كه قرآن بر او نازل شده است نشنويم.
پيامبر گرامى اسلام صلى الله عليه و آله و سلم نيز دربارۀ قرآن فرمودهاند:
قرآن كتابى است كه حل مشكلات شما در آن است، حق و باطل را به آسانى از هم جدا مىكند... ريسمان محكم الهى است كه باعث ارتباط با خدا مىشود... . دانشمندان از خواندن و تفكر در آن سير نمىشوند و با گذشت زمانها و قرنها كهنه نمىشود. هركس با قرآن سخن بگويد گفتارش درست خواهد بود... و هركس مطابق آن عمل كند پاداش نيك مىيابد. هركس مردم را به قرآن دعوت كند آنها را به راه راست هدايت كرده است. (1)
دوست دارم پيش از پاسخ دادن، چند سؤال از شما بپرسم:
- اگر كتابى را يك دانشمند بنويسد، كاملتر است يا فرد غير دانشمند؟
- اگر كتابى را افراد عادى بنويسند - هرچند دانشمند باشند - كاملتر است يا پيامبران كه علم و دانش غيب دارند و با فرشتگان ارتباط دارند؟
آخرين سؤال اين كه:
كتابى كه خداوند -\كه آفريننده علم و دانش و دانشمندان و قلم و...
است -\براى پيامبرش -\كه علم غيب دارد -\بفرستد بهتر و كاملتر است يا كتابى كه دانشمندان بنويسند.
در واقع قرآن كتابى است كه خدا فرستاده است، ولى ساير كتابها، دست نوشتۀ آفريدههاى خدا هستند، آيا قرآن را مىتوان با ساير نوشتهها مقايسه كرد؟
چون قرآن براى همه زمانها نازل شده، با گذشت زمان تازگىهايش بيشتر آشكار مىشود و آدمى هر بار كه قرآن را با فكر و دقت مىخواند مطالب جديدى را مىفهمد كه بار قبل آن مطالب را درك نكرده بود، در حالى كه بقيه كتابها به گونهاى هستند كه با يكى دو بار خواندن، همه مطالبش آشكار مىشود و ديگر خواندنش تازگى و شيرينى ندارد.
كتابهايى كه انسانها مىنويسند، به يك يا چند جهت از نيازهاى بشر توجه مىكنند، ولى قرآن بيانگر همه چيز است.(نحل،89) همه نيازهاى معنوى و روحى بشر را برطرف مىكند و از اين جهت كاملترين كتاب است. از طرفى قرآن براى همه انسانها نازل شده است.
دليلهاى ديگرى هم در اين مورد هست، ولى فكر مىكنم آنچه نوشتم كافى باشد. براى آگاهى بيشتر مىتوانيد به كتابهاى آشنايى با قرآن، جلد يك و دو نوشته آية الله مطهرى و نيز پيام قرآن، جلد هشتم صفحه 249 مراجعه كنيد. (1)
1. اين [قرآن] بيانى [روشن] براى مردم و هدايت و اندرزى براى پرهيزكاران است. (آلعمران، آيۀ 138)
2. اين [قرآن] به راهى كه استوارترين راهها است هدايت مىكند و به مؤمنانى كه كارهاى نيك انجام مىدهند بشارت مىدهد كه براى آنها پاداش بزرگى است. (1)
3. همچنين در اولين آيه سوره ابراهيم خداوند، قرآن را كتابى كه مردم را از ظلمت رهانده و به نور رهنمون مىشود معرفى مىكند؛ چنان كه در دهها آيه ديگر نيز قرآن به معرفى قرآن پرداخته است. اين پاسخ را با شعرى زيبا كه در معرفى قرآن است به پايان مىبريم:
اهميّت قرآن به خاطر اهميت فرستنده آن است، توضيح آن كه:
اگر نامهاى از طرف دوست عزيزى به دستمان برسد، براى ما مهم است، ولى اگر نامه را معلم برايمان بنويسد مهمتر است. حال اگر رهبر
2- . جواد محدثى، برگ و بار، ص 237
اگر انشاء اللّٰه امام زمان ظهور كند و يك روز صبح بهارى كه از خواب بيدار شديم ببينيم از طرف امام زمان(عج) يك نامه سفارشى براى ما آمده است چه حالى خواهيم داشت؟ آيا آن نامه مهمترين دارايى زندگى ما نخواهد بود؟
حال نامهاى از طرف خداوند براى ما ارسال شده و آورنده آن نامه، پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم است؛ نامهاى كه همه آنچه را براى هدايت ما لازم است در بر دارد، تمام راههاى بهشت و سعادت ابدى را به ما ياد مىدهد و همه راههاى شقاوت و بدبختى را به ما نشان مىدهد. از اين روست كه قرآن مهمترين كتاب و بهترين برنامه زندگى است.
ارزش ويژۀ قرآن در هدايتگرى آن است، برخى از چيزهايى كه به نظر مىرسد براى انسان خيلى مهم است عبارتند از:
سلامتى، دارايى، دانايى، عاقبت به خيرى، زندگى راحت و... .
سلامتى، راحتى و... اگر دائمى باشد بهتر است يا موقت؟ شما دوست داريد براى هميشه و دائماً در سلامتى، راحتى، آزادى و... به سر ببريد يا به طور موقت و كوتاه مدت؟ پاسخ روشن است.
با توجه به آنچه گذشت اگر كتابى شما را به راحتى دائمى، شادابى هميشگى و آزادى كامل هدايت كند، آيا آن كتاب برايتان پر اهميت نيست؟
قرآن چنين كتابى است:
از سوى خداوند براى شما نور و كتاب روشنى آمده است. * خداوند به بركت آن، كسانى را كه از خشنودى او پيروى كنند به راههاى سلامت هدايت مىكند. آنان را از تاريكىها به سوى نور مىبرد و آنها را به راه راست، رهبرى مىنمايد. (1)
حتماً شما تا كنون وسيله نو و جديدى مانند تلويزيون يا يخچال يا راديو ضبط و ... خريدهايد. اگر دقت كرده باشيد دريافتهايد كه كارخانه سازنده وسايل، دفترچهاى هم همراه وسايل به خريداران تحويل مىدهد، كه به آن «دفترچه راهنما» مىگويند. در آن دفترچه چگونگى بهرهبردارى درست از وسايل و آنچه براى وسايل مورد نظر زيانآور است توضيح داده شده است و به انسانها مىآموزد كه چگونه از آن وسيله به شكل درست استفاده كنند.
خداوند مهربان نيز پس از آفرينش ما انسانها، كتاب راهنمايى به وسيله پيامبرش براى ما فرستاده است كه، همه چيزهايى كه ما را به سعادت ابدى و بهشت جاويدان نزديك مىكند و از جهنم و عواقب بد آن جلوگيرى مىكند در آن آمده است.
از قرآن كريم مىآموزيم كه:
1. بايد تنها خداى عزيز را پرستش كنيم و نماز را به خاطر ياد خدا به پا داريم (طه، آيۀ 14)
2. به پدر و مادر خودمان نيكى كنيم(بقره، آيۀ 83)
3. به پيامبر و خاندانش محبت بورزيم و از آنها اطاعت كنيم (شورى، آيۀ /23 مائده، آيۀ 35)
5. با هم مهربان باشيم(فتح، آيه 29)
6. يكديگر را مسخره نكنيم. (حجرات، آيه 11)
7. همديگر را مورد طعن و عيبجويى قرار ندهيم. (حجرات، آيه 11)
8. با لقبهاى زشت يكديگر را ياد نكنيم. (حجرات، آيه 11)
اگر به آيه سى سوره بقره مراجعه كنيم مىبينيم كه خداوند در آن آيه به ملائكه فرموده است كه او آدم را خليفه و جانشين خودش در روى زمين قرار داده است.
همان طور كه مىدانيم جانشين و نماينده هر كس بايد كارهايى را كه آن شخص دوست دارد و به او فرمان مىدهد انجام دهد، تا آن شخص نماينده و جانشين خود را دوست داشته باشد.
خداوند متعال قرآن را -\كه به منزلۀ دستورالعمل و راهنماى عمومى انسانهاست -\براى ما فرستاده است. در اين كتاب مقدس به ما دستور داده كارهايى مانند: نيكى به پدر و مادر (نساء، آيه 36)، نماز خواندن (بقره، آيه 43)، به ديگران نيكى كردن (قصص، آيه 73) و...
انجام دهيم و ما را از كارهايى مانند دروغ گفتن (نحل، آيه 105)، بدون اجازه وارد خانهاى شدن (نور، آيه 27)، مسخره كردن (حجرات، آيه 11)، مال مردم را بدون اجازه آنان خوردن (بقره، آيه 118)، باز داشته است. بنابراين اگر ما كه نمايندۀ خدا در روى زمين هستيم به دستورهاى خداوند عمل كنيم، شخصيت قرآنى خواهيم داشت.
انشاء اللّٰه وقتى كه بزرگ و دانشمند شديد، اگر چند جا سخنرانى كنيد و بخواهند مجموعه سخنانتان را در يك كتاب جمع كرده و چاپ كنند فكر
قرآن كريم نيز مجموعه سخنان خداوند است كه فرشته وحى براى حضرت محمد صلى الله عليه و آله و سلم آورده است. آن حضرت كلام خدا را براى مردم قرائت كرده است و در حقيقت «قرآن مجموعه سخنان خداوند است» و از اين رو در قرآن و روايات نيز از اين كتاب الهى به عنوان سخن خدا ياد شده است. (سوره بقره، آيه 75 / سوره توبه، آيه 5 و... .)
به چند دليل همه سورهها - به جز سوره توبه - با بسم اللّٰه شروع شده كه سه دليل آن را برايتان مىنويسم:
الف. چنان كه مىدانيد همه چيز در دنيا فناپذير و از بين رفتنى است، مگر آنچه با خداوند مهربان ارتباط داشته باشد. بنابراين براى جاويدان ماندن و پربركت بودن هر كارى لازم است آن را با نام خدا شروع كنيم و به همين دليل است كه خداوند به حضرت محمد صلى الله عليه و آله و سلم دستور مىدهد كه در ابتداى پيامبريش با نام خدا كارش را آغاز كند و اولين آيهاى كه بر پيامبر نازل شد پس از بسم اللّٰه اين است: ﴿«اقرء باسم ربك»؛ ﴾ با نام خدايت بخوان. ساير پيامبران الهى نيز كارشان را با نام خدا آغاز كردند.
(هود، 41 و نمل، 30) پس براى آن كه هدف قرآن تحقق يابد و بشر هدايت شود خداوند به پيامبرش دستور مىدهد آغاز هر سورهاى را با نام خداوند بخشنده و مهربان آغاز كند. (1)
ب. همه سورههاى قرآن -\به غير از سورۀ توبه -\با نام خداى مهربان
ج. بسم اللّٰه در ابتداى هر سوره بيانگر اين است كه سوره قبلى به پايان رسيده و سوره جديدى آغاز شده است، حال اگر هر سوره با بسم اللّٰه آغاز نمىشد بسيارى از مردم نمىتوانستند بفهمند كه سوره قبلى تمام شده و سوره جديدى آغاز شده، پس يادگيرى و حفظ سورهها مشكل بود.
وقتى خدا مىخواهد مطلبى را به پيامبران بفهماند،از راهى كه براى ما قابل درك نيست پيامش را به آنان منتقل مىكند. در واقع براى دريافت سخن خدا بين او و پيامبرانش ارتباطى معنوى ايجاد مىشود،كه به اين ارتباط وحى مىگويند: (1)
علامه طباطبايى، كه يكى از بزرگترين مفسران جهان اسلام و تشيع است در كتاب تفسير الميزان در تعريف وحى مىنويسد: «وحى القاى معنا [و فهماندن آن] به كسى است كه بايد پيام را دريافت كند (پيامبر)؛ به گونهاى كه ديگران از دريافت آن پيام عاجز و ناتوان باشند». (2)
قبل از پاسخ به اين پرسش بهتر است در معناى آيه 51 شورى دقت كنيم؛ آن جا كه مىگويد:
هيچ آدمى را نرسد (در اين مقام قرار نمىگيرد) كه با خداى خود سخن بگويد، مگر با وحى يا از پس پرده، يا فرستادهاى (فرشتهاى) فرستد، پس به فرمان او آنچه خواهد [به وى] وحى كند، همانا او والا مرتبه و با حكمت است.
با توجه به اين آيه انواع وحى سه گونه است:
الف. وحى مستقيم؛ يعنى دريافت مطالب الهى بدون واسطۀ فرشته؛ در اين صورت وقتى پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم مىخواست وحى الهى يعنى قرآن
2- . الميزان، ج 12، ص 292
حضرت محمد صلى الله عليه و آله و سلم با آن كه از كوه استوارتر و ثابت قدمتر بود، در عين حال تحمّل و دريافت وحى مستقيم براى او طاقتفرسا و سخت بود.
ب. وحى غير مستقيم؛ يعنى دريافت وحى با واسطه قرار گرفتن جبرئيل (فرشتۀ خدا). در اين صورت جبرئيل بر حضرت پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم نازل مىشد و وحى الهى را به آن حضرت ابلاغ مىكرد.
ج. وحى از پشت حجاب؛در اين نوع، كلام الهى به گوش رسولخدا صلى الله عليه و آله و سلم مىرسيد، به گونهاى كه جز او كسى نمىشنيد. همان طور كه حضرت موسى عليه السلام در هنگام انتخاب به پيامبرى در كوه «طور» به همين شيوه كلام خدا را شنيد. برخى وحىهاى خدا نيز در عالم رؤيا و خواب به پيامبران الهى مىرسيد. (1)
صورت آيا رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم جبرئيل را مىديد يا فقط صداى او را مىشنيد.
جبرئيل به دو صورت خدمت رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم مىرسيد:
الف - گاهى خداى توانا جبرئيل را به صورت انسانى، تغيير شكل مىداد، او به خدمت پيامبر مىآمد و آنچه را خداوند وحى فرموده بود به پيامبر ابلاغ مىكرد. مطابق برخى از روايات جبرئيل گاهى به صورت شخصى به نام «دحيه كلبى» خدمت پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم مىآمد.
ب - در موارد اندكى هم پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم جبرئيل را با صورت اصلى